با پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری و آغاز به کار دولت تدبیر و امید، نوبت عمل به وعدههایی رسید که آراء مردم را به سود اعتدالگرایان روانه صندوقها کرده بود. ازجمله رسیدگی به وضعیت نابسامان بهداشت و درمان در کشور و اولویت دادن به نظام سلامتی که سالها مهجور مانده بود. طبیعتا گام گذاشتن در این مسیر دشوار، وزیری همراه، کاردان و صادق نیاز داشت تا در گام اول بتواند توجه نهادهای مختلف و دستگاههای تصمیمساز کشور را به اهمیت اقدام و عمل در حوزه سلامت جلب کرده و ضمن وفاداری به اسناد بالادستی همچون قانون برنامه پنجم توسعه، تحولی بنیادین در این حوزه کمتر توسعهیافته ایجاد کند. قرعه فال به نام چشمپزشک حاذقی زده شد که سالها در بخش غیردولتی طبابت و مدیریت کرده بود و راه و چاههای اقتصاد سلامت در بخش خصوصی را بلد بود. همین مسئله باعث اطمینان رئیسجمهور منتخب به وی شد و بدین ترتیب سکان هدایت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مسیر تحقق وعدههای سلامتمحور رئیسجمهور در دستان «سیدحسن هاشمی» قرار گرفت و کمتر از یک سال بعد در نیمه اردیبهشت سال 93 یکی از بزرگترین برنامههای اقتصادیاجتماعی دولت با عنوان «طرح تحول سلامت» کلید خورد.
همراهی بخشهای مختلف نظام اعم از مجلس شورای اسلامی با این طرح مثلزدنی بود. در گام اول افزایش چشمگیر بودجه وزارت بهداشت و سپس تصویب یک درصد از مالیات بر ارزش افزوده و 10 درصد منابع حاصل از هدفمندی یارانهها به عنوان منابعی پایدار برای طرح تحول سلامت درنظر گرفته شد. وزارت بهداشت هم مستحضر به این پشتیبانی بیدریغ مجلس و دولت، یکی پس از دیگری بستههای طرح تحول سلامت را رونمایی میکرد. در این میان رسانه ملی هم از به میدان آوردن حداکثر توان تبلیغاتی و اطلاعرسانی خود دریغ نداشت. دیری نپایید که هاشمی تبدیل به وزیر رسانهای دولت شد و گفتار و رفتاری از او سر نمیزد مگر اینکه دوربینهای صداوسیما کلوزآپ آن را به بهترین شکل به مردم نشان دهند.
در این اثنا طرح تحول سلامت به سرعت به پیش میرفت و در بعضی بخشها هم موفقیتهایی به دست آورد که رضایت نسبی عامه مردم به خصوص اقشار محروم را در پی داشت. کارشناسان، صاحبنظران و چهرههای مورد اعتماد جامعه پزشکی اما با نگرانی اجرای طرح تحول سلامت را دنبال میکردند. چرا که به چشم میدیدند قطار طرح تحول سلامت براساس ریلگذاری برنامههای توسعه کشور حرکت نمیکند و در اجرای این طرح، اولویتها تغییر کرده است. خبری از نظام ارجاع و سطحبندی خدمات نیست، پزشک خانواده جایگاه خاصی ندارد، راهنماهای بالینی یا تدوین نشدهاند و یا در طبقات کتابخانهها خاک میخوردند و ... از اینرو چشمانتظار بازگشت قطار طرح تحول به مسیری بودند که قوانین برنامه و چشمانداز توسعه کشور ترسیم کرده است. ولی هرچه بیشتر صبر کردند، دور شدن هرچه بیشتر قطار از ریل اصلی را به نظاره نشستند. این بود که رسانههای مستقل و نشریات تخصصی را به یاری طلبیدند تا در انعکاس نظرات منتقدانه آنها ایفای نقش کنند. روزنامه «سپید» از جمله این رسانهها بود که با فراهم آوردن بستری برای طرح انتقادات عالمانه و ارائه پیشنهادات و نظرات کارشناسی، از نخستین روزهای آغاز طرح تحول سلامت خطرات پیشرو را شناسایی و به مجریان طرح معرفی کند. متاسفانه مدیران ارشد وزرات بهداشت در مواجهه با رسانهها و منتقدین، رویهای اصلاحطلبانه و همسو با گفتمان اعتدالی دولت تدبیر و امید در پیش نگرفته و هرجا توانستند از طرح یا نشر انتقادات ممانعت کردند.
اما هرچه زمان میگذشت، بر انبوه مشکلات طرح تحول سلامت افزوده میشد و نهتنها رضایت مردم از اجرای این طرح روزبهروز کاهش یافت، (تا آنجا که براساس آخرین نظرسنجی که در برنامه ثریا انجام شد، تعداد منتقدان از موافقان طرح بیشتر شده بود) بلکه اعضای جامعه پزشکی اعم از پزشکان، پیراپزشکان، پرستاران، شرکتهای دارویی و تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی هم در شرایطی که هر کدام ماههاست از دریافت حق و حقوق خود محروم هستند، به صف منتقدان سیاستهای وزارت بهداشت پیوستند.
در یک کلام. دستپخت سیدحسن هاشمی و همکارانش بدجوری شور از آب درآمد. تاآنجا که آخرین یاور آنها و مجیزگوی همیشگی وزارت بهداشت هم فهمید که لازم است گاهی برخی از انتقادات را مطرح کند؛ و اینگونه شد که صداوسیما هم به جمع منتقدان طرح تحول سلامت پیوست. تدارک برنامه «ثریا» را از این منظر میشود ارزیابی کرد.
تا ثریا چهارشنبه 25 آذرماه در شرایطی برنامه زنده «ثریا» به روی آنتن رفت که وزیر بهداشت به تنهایی میهمان آن بود. با پایان یافتن برنامه در آغازین دقایق پنجشنبه، نقد و بررسی و اظهارنظر علاقهمندان به مباحث کلان نظام سلامت آغاز شد. برخی به دنبال پیدا کردن برنده و بازنده این گفتوگو بودند، برخی به شکل و ساختار برنامه ایراد وارد میکردند، عدهای هدف از طرح چنین مباحثی در رسانه ملی را تخریب دولت میدانستند و عدهای برای حسن هاشمی سوت و کف میزدند و شادمان بودند که یک نفر از مجموعه حاکمیت کشور، به صداوسیما گفته است: «مردم شما را قبول ندارند.»
اما در باب این برنامه نکاتی وجود دارد که تامل درباره آنها میتواند چراغی باشد برای ادامه راه طولانی «اصلاح و پیشرفت» که ملت بزرگ ایران قاطعانه گام در آن نهادهاند:
یکی از جذابترین ژانرهای تولید برنامه که تقریبا همه رسانههای دنیا برای جذب مخاطب از آن بهره میبرند، ژانر برنامههای گفتوگومحور یا «هاردتاک» است. معمولا در چنین برنامههایی میهمانی از میان سلبریتیها و چهرههای مشهور، ورزشکاران، هنرمندان، سیاستمداران و ... به برنامه دعوت شده و مجری برنامه تلاش میکند با طرح مباحث جنجالی و سوالات صریح، برنامهای مناسب با ذائقه مردم تهیه کند. این یک روال پذیرفتهشده است و در تلویزیون ملی کشورمان هم کموبیش شاهد چنین برنامههایی بوده و هستیم. اما نکته قابل تامل اینجاست که هیچکدام از این برنامهها داعیه «نقد» آن هم نقد یک طرح بزرگ ملی که دایره تاثیرگذاری آن به وسعت یک ملت است را ندارند و اگر هم قرار باشد با چنین داعیهای برنامهسازی کنند، استانداردهای یک برنامه کارشناسی را پذیرفته و ساختار برنامه را مطابق با آن چیدمان میکنند. برنامهای که تحت عنوان «ثریا» از تلویزیون ایران پخش شد، نهایتا یک برنامه چالشی با حضور وزیر بهداشت ایران بود و برگزیدن عنوان «نقد طرح تحول سلامت» برای این برنامه، مطلقا متناسب و قابلقبول نیست. شاید بارزترین و بدیهیترین ویژگی یک برنامه انتقادی که در ثریا بهکلی غایب بود، حضور شخص یا اشخاصی از منتقدان اصلی و کارشناسان حوزه موردبحث باشد که به صورت حضوری یا تلفنی بتوانند ایرادات اصلی حوزه فعالیت میهمان برنامه را واکاوی کرده و درنهایت قضاوت را برعهده بینندگانی قرار دهند که هم انتقادات را از زبان افراد واجد صلاحیت شنیدهاند و هم به پاسخهای میهمان برنامه گوش فرا دادهاند. اما در چند روزی که از پخش برنامه ثریا میگذرد، شاهد روایتهای متناقضی از هر دو طرف بودهایم که هرکدام از دریچه نگاه خودشان، عدم حضور منتقدان را در یک برنامه انتقادی توجیه میکردند. تهیهکننده برنامه بارها تکرار کرده که با فشار و اجبار دایره مشاوران و نزدیکان وزیر بهداشت مجبور شده برنامه را به این صورت اجرا کند و درواقع این یکی از شرایط وزیر بهداشت برای حضور در برنامه بوده است. از سوی دیگر روابطعمومی وزارت بهداشت هم در بیانیهای گفته است: «که ما را در یک دوراهی قرار دادند که یا چندین کارشناس در مقابل معاونین وزیر قرار بگیرند یا اینکه شخص وزیر بهداشت به تنهایی با مجری برنامه صحبت کند.» درهرصورت و به فرض صحت هرکدام از این روایتها، از دستاندرکاران برنامه ثریا پذیرفته نیست که برنامهای با قالب و عنوان «نقد» به روی آنتن ببرند ولی به ملزومات چنین برنامهای پایبند نباشند. ایندرحالی است که میتوانستند از حضور تعدادی از اقتصاددانان برجسته کشور، اعضای سرشناس جامعه پزشکی، بخشی از مدیران سابق و فعلی نظام سلامت و خبرنگاران و روزنامهنگاران فعال در حوزه تخصصی بهداشت و درمان برای طرح مسائل اصلی این حوزه بهره ببرند ولی متاسفانه از این کار استنکاف کرده و تنها به حضور یک مجری (هرچند با سطح سواد عمومی بالا) بسنده شد. نتیجه چنین خطایی همان شد که در یک برنامه مفصل علیرغم در اختیار داشتن زمان کافی، اصلیترین مباحث نظام بهداشت و درمان و مهمترین ایرادات طرح تحول سلامت عمدا یا سهوا از قلم بیفتد و این برنامه از ابتدا تا انتها فقط حول یک موضوع خاص یعنی حقوقهای نجومی و درآمد پزشکان بگردد. موضوعاتی که درجای خود مهم و قابلطرح هستند ولی در آوردگاه نقد طرح تحول سلامت و در میان انبوه مشکلات این طرح، محلی از اعراب ندارد.
2- در این سالها سیدحسن هاشمی نشان داده که درعین حضور پررنگی که در رسانهها و مخصوصا رسانههای همسو دارد، اصول تعامل و ارتباط با رسانه را خوب بلد نیست. همه اساتید حوزه ارتباطات و روزنامهنگاری، بزرگترین اشتباه تاکتیکی یک مدیر دربرابر رسانههای منتقد را تلاش درجهت بایکوت رسانههای منتقد و حتی مخالف میدانند و معتقدند خاصیت آیینهای رسانهها، هر ضربهای از طرف صاحبان قدرت را به خودشان بازمیگرداند. متاسفانه از فردای اجرای طرح تحول سلامت تا امروز شاهد چنین برخوردهایی از طرف تیم رسانهای وزارت بهداشت و بعضی از مشاورین و معاونین سیدحسن هاشمی با رسانههای منتقد بودهایم. دروغگو، فریبخورده، مغرض، نادان، ناآگاه و ... القابی است که از سوی ساکنین برج شهرک غرب نثار هرآنکسی میشود که سازی مخالف با ساز آنان کوک کند. چهارشنبهشب در برنامه ثریا شاهد همین برخورد از سوی وزیر بهداشت بودیم. بگذریم که عدهای معتقدند هاشمی با جملاتش صداوسیما را ضربهفنی کرده و از این رو در بین عدهای از مردم محبوبتر شده، اما به راستی از یک مدیر تحصیلکرده و انقلابی چنین انتظار میرود که در برابر رسانهای حامی که یک بار ناپرهیزی کرده و بههردلیل و با هر انگیزهای انتقاداتی را مطرح کرده، اینگونه برخورد کند؟ اصلا فرض که این انتقادات مطرحشده نادرست بوده و از برداشت ناصحیح تهیهکننده، مجری، تیم پژوهش یا هرکدام از دستاندرکاران برنامه نشات گرفته باشد. نگارنده این سطور معتقد است برای اینکه کسی را به غرضورزی متهم کنیم، به ادلهای محکمتر از آنکه رویکرد مدیران وزارت بهداشت بر آن استوار است، نیاز داریم.
3- و نکته پایانی اینکه عمر چهارساله دولت یازدهم به روزهای پایانی نزدیک میشود. در این مدت باقیمانده میشود راه تعامل با منتقدان و رسانههای مستقل را باز کرد و از این رهگذر خاطره خوشی از ایام خدمت در اذهان مردم بهجای گذاشت.
کشتی طرح تحول سلامت به عنوان یکی از بزرگترین پروژههای ملی کشور، در باتلاقی قرار گرفته است که فقط با اعتماد به دستان صادق و نیرومندی که به سمت سرنشینان این کشتی دراز شده، میتوان امید به نجات آن داشت. دستوپا زدنهای بیهوده و توجیه آنچه منتقدان از ابتدا پیشبینی کرده بودند، فقط اوضاع را از اینکه هست بدتر کرده و امید مردمی که چشم به ما دوختهاند و نتیجه زحمات سپیدپوشان پرتلاش جامعه پزشکی را نقش بر آب میکند.
کمیته پیگیری مطالبات پرستاری استان خراسان بدنبال تجمع 23 آذر پرستاران معترض در سراسر کشور از جمله در مشهد و به دنبال دعوت دفتر محترم رییس جمهور برای پیگیری خواسته های معترضین در آن روز تشکیل گردید . در کمیته خراسان نماینده هایی ازبیمارستان های مختلف شهر مشهد و نیزشهرستان های مختلف استان حضور دارند واین کمیته ها محل تصمیم گیر واعلام خواسته های پرستاران در سطح کشور می باشند .