به گزارش روزنامه شرق، درباره موضوع انتقال بیمهها نباید بدون درنظرگرفتن ساختار نظام یکپارچه رفاه و تأمین اجتماعی تصمیم گرفت. تدوین قانون ساختار نظام رفاه و تأمین اجتماعی و انتقال بیمههای درمان از وزارت بهداشت به وزارت رفاه محصول یک مطالعه چندساله در دولت و حدود شش ماه کار فشرده در کمیسیون تلفیق و مرکز پژوهشهای مجلس بود. مشروح مذاکرات مجلس برای تشکیل وزارت رفاه نزدیک به ٤٠٠ صفحه است. نباید در قانون برنامه ششم بیتوجه به این کار کارشناسی گسترده، تصمیمگیری کرد. حوزه بیمهای یکی از سه حوزه تشکیلدهنده این نظام است که شامل بیمههای اجتماعی و بیمههای درمانی است. مروری بر تصویب قانون نظام یکپارچه رفاه و تأمین اجتماعی میتواند به روشنترشدن موضوع کمک کند.
قانون نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی در سال ١٣٨٢ به تصویب رسید. این قانون حاصل یک اجماع گسترده در بین صاحبنظران و کارشناسان بود. نگاهی به روند تبیین و تصویب این قانون نشان میدهد که اجماعسازی برای این قانون از اهداف بسیار مهم دولت و نمایندگان مجلس ششم بود. خروجی کار، کارشناسی منسجمی بود که با همکاری کارشناسان و صاحبنظران زیادی انجام شد که در نهایت منجر به تهیه متن قانونی لازم با توجه به لایحه ارائهشده به وسیله دولت شد و به صورت مواد و بندهایی در جلسات کمیسیون تلفیق بر آن بحث و بررسی شد. روش بررسی این طرح از اهمیت بسیاری برخوردار بود.
...چراکه با مشارکت تقریبا جامع ذینفعان صورت گرفت و به جرئت میتوان گفت یکی از معدود لوایح و طرحهایی بود که با اتکای کامل به کار کارشناسی و مشارکت سازنده ذینفعان تدوین شد.
توجه به چند نکته در حوزه بیمهای نظام رفاه و تأمین اجتماعی در این ایام که موضوع تجمیع بیمهها و انتقال آن به وزارت بهداشت مطرح است، بسیار حائز اهمیت است: ١. در قانون ساختار، نظام بیمهای به شکل یک کل منسجم دیده شده است؛ به عبارت دیگر تفکیکی بین نظام بیمهای اجتماعی و درمانی وجود ندارد و از اهداف حوزه بیمهای آن است که بین بیمه اجتماعی و بیمه درمانی انسجام و هماهنگی ایجاد کند؛ بنابراین تفکیک این دو نوع بیمه از یکدیگر نافی این نظام و به منزله انحراف از قانون است. از عوامل مهم انسجام آن است که مرجع واحد کار پیشنهاد لوایح و آییننامهها را انجام دهد تا قوانین و مقررات متعارض تدوین و تصویب نشود. سراسر ماده ١٦ این قانون مرجعیت واحد برای وزارت رفاه (در شرایط فعلی کار، تعاون و رفاه اجتماعی) را لحاظ کرده است. صرفا و صرفا نگاهی به مفاد این ماده بهخوبی اختیارات این وزارتخانه را نشان میدهد.
٢. رعایت روابط عرضه و تقاضا: عمده منابع نظام بیمهای ناشی از هزینه دستمزد است که به صندوقهای بیمه واریز میشود و صاحبان آن را مردم تشکیل میدهند. این مردم در طرف تقاضا قرار دارند؛ بنابراین خریدار هستند. بیمهها به نمایندگی از مردم طرف تقاضا را سامان داده و تجمیع میکنند. وزارت بهداشت با داشتن حدود ٨٠ درصد از سهم عرضه خدمات بخش بستری در طرف عرضه قرار دارد. واگذاری این منابع مالی به وزارت بهداشت فاقد وجاهت رعایت اصل تعامل طرف تقاضا و طرف عرضه است و به مفهوم آن است که قبل از آنکه خدماتی انجام شود، هزینه آن پرداخت میشود و منابع متقاضیان به عرضهکنندگان داده میشود و تصمیم هزینه آن با طرف عرضه خواهد بود.
٣. بیننسلیبودن منابع بیمه: منابع تجهیزشده در صندوقهای بیمهای ماهیت بیننسلی داشته و بهعنوان آورده بیمهگذاران تلقی نمیشود. به عبارت دیگر افراد، سهامداران این صندوقها نیستند؛ بلکه خریدار بیمه هستند. بهایندلیل در بند «ی» ماده ٩ قانون گفته شده است «سازمانها، مؤسسات و صندوقهای بیمهای نظام تأمین اجتماعی ماهیت تعهدی داشته و حق بیمهشدگان نسبت به صندوقها، منحصر به دریافت تعهدات قانونی است».
براساس این تفسیر است که منابع این صندوقها باید بسیار جدی مورد توجه و مراقبت قرار گیرد. قراردادن این منابع در دست وزارت بهداشت و درمان که خود طرف عرضه است، اغلب به مصارف و هزینه این منابع بیشتر کمک میکند تا به ماهیت بیننسلی و ثروتزایی این منابع تا بتوان از طریق آن نیازهای بیمهای را برطرف کرد. به یک مفهوم دیگر، مردم به طور خالص خریدارند و بیمهها هم خریدارند و هم فروشنده و سازمانهای کارگزاری مانند بیمارستانها نیز فروشنده خدمات هستند. این ماهیت دوگانه بیمههاست که باید در یک نظام مستقل از مردم و مستقل از طرف عرضه خالص قرار گیرد.
براساس موارد یادشده چند نتیجه و پیشنهاد را مطرح میکنم:
١- این نظام محصول یک کار کارشناسی گسترده و جامع است. ضرورت دارد پس از بیش از یک دهه این نظام ارزیابی و بازنگری کارشناسانه شود تا اگر لازم است اصلاحات لازم در آن صورت گیرد؛ اما این امر نیازمند یک روششناسی مطلوب است که متکی به کار کارشناسی بوده و در ثانی با مشارکت ذینفعان مختلف انجام گیرد؛ زیرا در غیراینصورت اصلاحات لازم ناکارا بوده و به طرفداری از یک طرف و نفی طرف دیگر میانجامد. این مسئله خود منشأ تناقضات و تعارضات بعدی خواهد بود که قانون اصلاحشده را نیز به صورت بالقوه آسیبپذیر میکند و گروه مغبون ممکن است در فرصتی دیگر دست به اقدامات تلافیجویانه بزند. اجماعسازی براساس دو اصل کارشناسی و مشارکت ذینفعان میتواند آسیبپذیری این اصلاحات را در سنوات بعد کاهش دهد. ٢- چنین اصلاحاتی نمیتواند در ضمن موادی از قانون برنامه صورت گیرد و باید در فرصت زمانی مناسب با رعایت بند «١» صورت گیرد. ٣- اتخاذ روشهای فوق انسجام دولت و ذینفعان را حفظ کرده و انسجام را که ضرورت پیشرفت کار امور است، حفظ میکند. در غیراینصورت، روحیههای بخشیگرایانه و تعارض جوّ رشد خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس، در یکی از آخرین جلسات کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی، پیشنهاد کمیسیون بهداشت و درمان مجلس مبنی بر استثنا شدن پزشکان از ممنوعیت اشتغال همزمان در بخش خصوصی و دولتی به تصویب رسید و به عنوان یکی از بندهای الحاقی به لایحه برنامه ششم توسعه، راهی صحن علنی مجلس شد.
استثنا شدن پزشکان از فعالیت همزمان در بخش خصوصی و دولتی، در یک قدمی تبدیل به قانون
در صورت عدم اعتراض به این مصوبه کمیسیون تلفیق مجلس، در صحن علنی مجلس، این موضوع تبدیل به قانون خواهد شد؛ موضوعی که با «اصل تضاد منافع» مغایرت دارد و حتی در تناقض با اصل 141 قانون اساسی مبنی بر ممنوعیت فعالیت کارمندان دولت در بخش خصوصی و همچنین بخشی از تبصره 2 بند «د» ماده 32 قانون برنامه پنجم توسعه است که به ممنوعیت فعالیت همزمان پزشکان در بخش خصوصی و دولتی مشهور شده بود.
ممنوعیت حضور کارکنان وزارت بهداشت و رفاه در بخش خصوصی، نادیده گرفته میشود
علاوه بر این، هیچ خبری از بخش دیگر این تبصره قانون برنامه پنجم توسعه، مبنی بر ممنوعیت حضور کارکنان ستادی وزارت بهداشت و رفاه در بخش خصوصی در لایحه برنامه ششم توسعه ارسالی به صحن علنی مجلس (مصوبه کمیسیون تلفیق مجلس) نیست. این در حالی بود که مطابق با «اصل تضاد منافع»، انتظار می رفت این حکم قانون برنامه پنجم توسعه در قانون برنامه ششم توسعه بار دیگر تنفیذ شود.
برای جلوگیری از فعالیت همزمان پزشکان در بخش خصوصی و دولتی، تعرفههای پزشکی افزایش یافت
ورود وزارت بهداشت و اعمال نفوذ برای حذف موضوع استثنا شدن پزشکان از فعالیت همزمان در بخش خصوصی و دولتی از برنامه ششم توسعه در حالی اتفاق میافتد که، یکی از مهمترین دلایل افزایش نجومی تعرفههای پزشکی استقبال پزشکان از کار تمام وقتی در بیمارستانهای دولتی و جلوگیری از کار همزمان در بخش خصوصی بود.
به گفته محمد آقاجانی، مهمترین اتفاقی که در یک سال اخیر موجب افزایش حضور تمام وقت پزشکان در بخش دولتی شده است، افزایش حدود دو برابری تعرفههای پزشکی است و این تصمیم مبارکی بود که استقبال پزشکان را از کار تمام وقتی در بیمارستانهای دولتی رقم زد.
در قانون برنامه پنجم توسعه، طرح اشتغال تمام وقت پزشکان در بیمارستان ها و دولتی به تصویب رسید که در قانون بودجه 90 نیز گنجانده شد. بنا به گفته این عضو کمیسیون بهداشت برای اجرای این قانون با مقاومت هایی روبه رو هستیم که بیشتر از سوی بخش خصوصی است.
یک مقام مسئول در سازمان بیمه سلامت نیز در این باره گفته بود: حدود 3 سال از تصویب این قانون می گذرد اما برخی پزشکان به دلیل به خطر افتادن منافع خود در مقابل اجرای قانون مخالفت می کنند. علاوه بر این که اراده ای نیز برای اجرای قانون در وزارت بهداشت وجود ندارد.
آنچه که قرار بود در برنامه پنجم توسعه اتفاق بیفتد
مطابق با این تبصره از قانون برنامه پنجم توسعه قرار بود: اولا، «پزشکانی که در استخدام پیمانی یا رسمی مراکز آموزشی، درمانی دولتی و عمومی غیردولتی هستند، مجاز به فعالیت پزشکی در مراکز تشخیصی، آموزشی، درمانی و بیمارستان های بخش خصوصی و خیریه نباشند».
ثانیا: «کارکنان ستادی وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و رفاه و تأمین اجتماعی و سازمانهای وابسته، هیأت رئیسه دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور، رؤسای بیمارستانها و شبکههای بهداشتی درمانی مجاز به فعالیت در بخش غیردولتی درمانی، تشخیصی و آموزشی نیستند و هرگونه پرداخت از این بابت به آنها ممنوع است».
با این وجود، این بخش از قانون برنامه پنجم توسعه در زمان اجرای این برنامه به شدت مهجور واقع شد و گزارش رسمی درباره میزان اجرای توسط وزرای بهداشت و رفاه و معاونین مربوطه آنها و مسئولان مالی دستگاههای مذکور ارائه نشد و اتفاقا موارد متعددی از نقض تبصره 2 بند «د» ماده 32 قانون برنامه پنجم توسعه قابل مشاهده است.
دلایل غیر منطقی بودن حذف این دو موضوع
اما چرا استثنا شدن پزشکان از ممنوعیت اشتغال همزمان در بخش خصوصی و دولتی و همچنین حذف ممنوعیت حضور کارکنان ستادی وزارت بهداشت و رفاه در بخش خصوصی، اقدامی غیر منطقی و غیرقابل قبول است؟
علی حیدری، نایب رئیس هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی در تاریخ 22 آذرماه، با انتقاد از مصوبه اخیر کمیسیون تلفیق مجلس مبنی بر استثنا شدن پزشکان از ممنوعیت اشتغال همزمان در بخش خصوصی و دولتی و اشاره به اینکه بهنظر میرسد یک توافق ضمنی مشترک برای درنظر نگرفتن و یا دور زدن اصول 141و 142 قانون اساسی و قوانین و مقررات موضوعه آنها در کشور وجود دارد، گفت: «وقتی پزشکی بتواند بهطور همزمان هم در سیستم دولتی وزارت بهداشت شاغل باشد و هم در بخش خصوصی فعالیت کند، خودبهخود در معرض اتهام قرار میگیرد و تصمیماتی که در بخش دولتی میگیرد، میتواند شبهاتی را ایجاد کند».
بهمن برزگر، عضو هیأت مدیره سازمان بیمه سلامت نیز گفت: «مفهومی به نام تسخیر نخبگی داریم که به واسطه آن نخبگانی که در راس هرم قدرت قرار میگیرند، ناخودآگاه بهگونهای عمل میکنند که منافع خود را بیش از منافع مردم نمایندگی میکنند. ناخوآدگاه پزشکی که در مناصب دولتی حضور دارد و باید برای دیگران تصمیم بگیرد و از سوی دیگر خودش نیز، منافع صنفی هم دارد در مظان سوءظن قرار میگیرد».
برزگر با اشاره به ضرورت توجه جدی به ممنوعیت تعارض منافع با توجه به تاکید سیاست های کلی سلامت مبنی بر تفکیک تولیت از تامین مالی و ارائه خدمت، افزود: «همینطور که نمیپذیریم کارمند دولتی، شرکتی داشته باشد که با دولت قرارداد ببندد، نمیتوان از پزشکی که در سیستم خصوصی، دارای منافع است، در بخش قانونگذاری دولتی استفاده کرد».
آیا منافع ملی فدای منافع پزشکان میشود؟
به نظر می رسد در صورت عدم هوشیاری نمایندگان مجلس در هنگام بررسی لایحه برنامه ششم توسعه در صحن علنی، لابی قدرتمند پزشکان در حاکمیت که توانست عملا جلوی اجرای تبصره 2 بند «د» ماده 32 قانون برنامه پنجم توسعه را بگیرد؛ موفقیت جدید و بزرگی را در راستای حفظ منافع صنفی پزشکان کسب خواهد کرد و این صنف دیگر با هیچ مانع قانونی (ولو صرفا روی کاغذ) برای فعالیت همزمان در بخش خصوصی و دولتی و همچنین حضور در بخش خصوصی (حتی اگر جزو کارکنان ستادی وزارت بهداشت و رفاه باشد) روبرو نخواهد بود.
آیا نمایندگان مجلس هم مانند هیأت دولت و کمیسیون تلفیق مجلس در راستای منافع پزشکان اقدام می کنند یا اینکه آنها سراغ حفظ منافع ملی می روند و اصل مهم «تضاد منافع» را در قانونگذاری رعایت می کنند؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام پرستاری: مدتی هست که چهرههای برجسته جامعه پزشکی، اقتصاددانان شهیر و کارشناسان مباحث توسعه از طریق مطبوعات مستقل و رسانههای تخصصی حوزه سلامت همچون روزنامه «سپید»، سعی در رساندن صدای خود به گوش مسئولان وزارت بهداشت داشته و انتقاداتی را نسبت به طرح تحول نظام سلامت مطرح میکنند. گو اینکه مسئولان و مدیران این حوزه رغبت چندانی به شنیدن صدای منتقد ندارند و معمولا منتقدان خود را به غرضورزی، تخریب و ناآگاهی متهم میکنند، اما واقعیت این است آشی که وزارت بهداشت از نیمه اردیبهشت 93 بار گذاشت، آنقدر شور شده که رسانه ملی را هم وارد فضای مباحث و انتقادات کارشناسی کرده است. چهارشنبه شب اما مدت زمان زیادی از گفتوگوی سیدحسن هاشمی و مقصودی مجری برنامه ثریا از فضای پرسشهای علمی و پاسخهای کارشناسانه فاصله گرفت و مباحثه و مناظرهای که تا پاسی از شب گذشته بسیاری از بینندگان انتظار آن را میکشیدند، رنگ و بوی مجادله و منازعه به خود گرفته بود. در ابتدای این برنامه گزارشی از روند اجرای طرح تحول سلامت و واکنشهای مردم و کارشناسان و پس از آن سوال نظرسنجی برنامه به این شکل پخش شد: آیا طرح تحول سلامت منجر به افزایش عدالت در پرداختها و دسترسی عامه مردم به خدمات بهداشتی و درمانی شده است؟ پیامکهایی که از طرف مردم و بهخصوص جامعه پزشکی به برنامه میرسید هم توسط مجری دوم برنامه خوانده میشد. پیامهایی که به گفته وی، درخواست پرداخت معوقات و توجه در بهکارگیری بهتر و مناسبتر نیروها در آنها زیاد به چشم میخورد. عدهای هم پرسیده بودند که چرا این برنامه بدون حضور منتقدین برگزار میشود.
آغاز بحث از فاز سوم طرح تحول سلامت اما آغازگر پرسش و پاسخ در این برنامه سوالی درخصوص فاز سوم طرح تحول سلامت بود که تحت عنوان «واقعی کردن تعرفهها و مبارزه با زیرمیزی» در سال 93 مطرح شد. فازی از این طرح که انتقادات زیادی را با خود به همراه داشت و بهگفته مجری برنامه، تعرفههای بخش دولتی و خصوصی یکشبه دو و نیم برابر شد. البته سیدحسن هاشمی از همان ابتدا با انتقادی نرم به نوع طراحی سوالات کلام خود را آغاز کرد و گفت: «خوب بود بحث از آنجا آغاز میشد که این طرح چه بود و از کجا آغاز شد، چه برکاتی داشت، چهمیزان رضایتمندی در مردم ایجاد کرد و چه تفاوت هایی نسبت به زمانی که دولت این وزارتخانه را تحویل گرفت ایجاد شده است. ولی طبق بند «ه» ماده «38» برنامه پنجم توسعه، قیمت تعرفههای خدمات درمانی هر سال بایستی مورد بازنگری قرار گرفته و اضافه شود. با اینحال ۲۳ سال این اتفاق نیفتاده بود. مبنای این تعرفهها هم کتابی بود در یکی از ایالتهای آمریکا که در شورای عالی بیمه مورد بازنگری قرار گرفت و بهویژه برای 2 هزار خدمت جدید که اصلا تعرفه نداشتند، تعرفه ایجاد شد. درعینحال میخواستیم آن بخشی که مردم از جیبشان پرداخت میکردند و به تعبیر شماها «زیرمیزی» را از بین ببریم.» هاشمی دریافتی پزشکان با عنوان زیرمیزی را رقمی بین 7 تا 10 هزار میلیارد تومان برآورد کرد و افزود: «یکی از کارهای مهمی که در این دولت با کمک خود جامعه پزشکی، نظامپزشکی و دستگاههای مختلف دیگر انجام شد، همین بود. درعینحال یک نابرابری در حد یازده برابر به یک برابر هم بین رشتهها وجود داشت کهباوجود آنکه نتوانستیم به طور کامل تعرفهها را اصلاح کنیم، در 2 نوبت بازنگری در تعرفهها به نسبت پنجونیم به یک کاهش پیدا کرد.» نمودارهایی که زیر سوال رفت برنامه از اینجا وارد فاز جدیدی شد. به این ترتیب که تصاویری در قالب اسلاید و با عنوان تبعات فاز سوم طرح تحول به نمایش درآمد. در این تصاویر و نمودارها، نرخ تورم عمومی کشور و تورم نظام سلامت در فاصله بین سالهای 90 تا 94 به وسیله بانک مرکزی اعلام شده بود، با هم مقایسه شد. نمودارها نشان میداد در شرایطی که در بازه زمانی خاصی تورم عمومی کشور روند کاهشی داشته، طرح تحول سلامت آغاز شده و از آن بهبعد تورم نظام سلامت افزایش داشته که به معنی بالا رفتن هزینههای نظام سلامت است. مقصودی این نمودارها را آمار رسمی معرفی کرد که توسط مرکز ملی آمار تهیه و توسط سازمان تامین اجتماعی منتشر شده است. نمودارهای بعدی روند افزایش تعرفه برخی رشتههای پزشکی مانند داخلی، بیهوشی و جراحی در بخشهای خصوصی و دولتی را نشان میداد. مجری برنامه با نشان دادن افزایش فاصله تعرفه بین بخشهای دولتی و خصوصی اظهار داشت: «خیلیها معتقدند که بسیاری از مفاسد در نظام سلامت به علت وجود همین فاصله بین تعرفهها در بخش دولتی و خصوصی است. انتظار این بود که در طرح تحول سلامت این فاصله کاهش پیدا کند و فساد از بین برود. اما متاسفانه چون هر دوی تعرفههای بخش خصوصی و دولتی تقریبا دو و نیم برابر شد، به یکباره یک جهش بزرگ در این بخش اتفاق افتاد. در حالیکه بر اساس سیاستهای کلی نظام سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری بخش فنی تعرفهها برای هر دو بخش خصوصی و دولتی باید یکسان باشد. حال سوال اساسی این است که علت افزایش فاصله بر خلاف سیاستهای کلی سلامت چه بوده است؟ نوبت به پاسخگویی وزیر بهداشت رسید. وی گفت: «بااینکه کار من پژوهش است، متوجه نمیشوم که نمودارهای شما با چه اسکیلی کشیده شده است. آیا اینها را با دست کشیدهاید یا وسیله دیگری؟ آن قسمتهای عمودی نمودارها (نشاندهنده افزایش تعرفهها) بر چه اساسی است؟ مترتان چیست؟ اگر مترتان را کنارش نیاورید هیچ ارزشی ندارد.» البته مجری برنامه تاکید میکرد این نمودارها عینا بر اساس همان نمودارهای رسمی است که در کتاب منتشرشده توسط تامین اجتماعی آمده اما وزیر بهداشت ضمن اینکه دو سه مرتبه تاکید کرد که در زمان صحبت وی، مجری سخن نگوید و اگر قرار است حرف برند، او سکوت کند، اظهار داشت: «در ادامه صحبتها به تامین اجتماعی هم میرسیم و من به شما میگویم که تامین اجتماعی آمار و عملکردش چگونه است.» وی با بیان اینکه من تردیدی ندارم که این نمودارهای شما اشتباه است، گفت: «اگر بنا باشد شما با دست نمودار بکشید و بگویید از اینجا به آنجا رسیده، عین همان نمایشی است که 2 سال پیش دادید و جامعه پزشکی را متهم کردید و بعد هم تعبیر به فساد میکنید که این هم تعبیر درستی نیست.» هاشمی اضافه کرد: «دلیل اینکه فاصله قیمت بین بخش دولتی و خصوصی افزایش یافته این است که مثلا تا پیش از اجرای فاز سوم، تعرفه تخت بیمارستانی 45 هزار تومان بود و الان به 133 هزار تومان رسیده است.» وی افزود: «شما کدام مسافرخانه را در تهران پیدا میکنید که قیمت تختهای آن شبی 45 هزار تومان باشد؟ تازه در بیمارستانها لازم است خدمات دیگری هم در اختیار بیماران قرار گیرد. 570 بیمارستان دولتی کشور در معرض ورشکستگی بودند و در طول 20 سال گذشته که متاسفانه بیمارستانها را خودگردان کرده بودند، طراز مالی آنها منفی بود.» هاشمی در ادامه به تشریح چگونگی افزایش برخی از خدمات پرداخت و گفت: «قبل از اصلاح تعرفهها عمل لوزه 18 هزار و 500 تومان بود که پول آژانس پزشک هم نمیشد. چنین خدمتی با 300 درصد رشد به 66 هزار تومان رسید. مگر در همین شهر برای زایمان از مردم 15 میلیون تومان نمیگرفتند؟ چرا چشممان را روی اینها میبندیم؟ یک زایمان در گذشته 42 هزار تومان بود. یک عمل آپاندیسیت 30 هزار تومان بود. چه کسی حاضر میشد عمل کند؟ همان زمان پول یک آرایشگاه چقدر بود؟ شما که بهتر میدانید وقتی تشریف میبرید آرایشگاه چقدر پرداخت میکنید. بههرحال اعمالی مثل آپاندیسیت با 300 درصد افزایش، تازه 90 هزار تومان شده است. بله. ما تعرفه زایمان طبیعی را 350 درصد اضافه کردیم. چرا؟ چون در این سالها دائما بر تعداد سزارین اضافه میشد. حالا که به اندازه 350 درصد افزایش یافته، این رقم به 155 هزار تومان رسیده است. تازه اگر همین پول را هم بدهند. شما بهتر میدانید که پرداختها یک سال است که تاخیر دارد. بنابراین تعرفهها در بخش جراحی بهطور متوسط 120 درصد رشد داشت. این در حالی است که به مدت 4 سال کل ضریب k جراحی ثابت مانده بود. در چنین شرایطی دولت بین دوراهی ماند که آیا 35 درصد اضافه کند به شکلی که سال بعد هم 20 درصد و سال بعد از آن باز هم 20 درصد افزایش یابد؟ یا اینکه این فسادی که به قول شما ایجاد شده را از بین ببرد. فسادی که دولتها و مجلس چشمشان را روی آن بسته بودند و فقط دائم فریاد میزدند که به نظر من فریادشان هم بیربط بود. تعرفههای موجود باعث میشد که دیگر کسی در بخش دولتی عملی انجام ندهد و به دلیل همین نگاههای سطحی، مریض را از بخش دولتی به بخش خصوصی میفرستادند.» وزیر بهداشت در ادامه صحبتها گفت: «استراتژی ما این بود که به جای شعار و دادن نسبتهای نادرست و سرکوب بخش خصوصی، تختهای بیمارستانی را در بخش دولتی افزایش دهیم، تجهیزات را اضافه کنیم و توزیع پزشک را درست کنیم تا بتوانیم با بخش خصوصی رقابت کنیم.» وی گفت: «اگر بخواهیم بخش خصوصی را مدیریت کنیم، باید برای آن رقیب ایجاد کنیم. با سروصدا کردن و فشار آوردن و متهم کردن محال است.»
تفاوت در حق فنی، تخلف از سیاستهای کلی سلامت است در ادامه برنامه مقصودی با اشاره به این گفته هاشمی که تعرفهها سالها بدون تغییر مانده بودند، اسلایدی نشان داد که آن را «متوسط رشد سالانه تعرفههای خدمات تشخیصی درمانی در بخش خصوصی و دولتی» نامید و گفت: «این تعرفهها چه در بخش دولتی و چه در بخش دولتی عمدتا از خط تورم بالاتر بودهاند (افزایش سالیانه بیشتری نسبت به نرخ تورم داشتهاند) اما اینکه ما از بین چندهزار تعرفه چندتا که نیاز به اصلاح و افزایش داشتهاند را مرتب مثال بزنیم، درست نیست. آن تعرفهها باید اصلاح میشدند و کسی هم با این مسئله مشکلی ندارد. ضمن اینکه مثل همه مشاغل دیگر، یک پزشک مجموعهای از کارها را انجام میدهد. یعنی اگر لوزه و آپاندیسیت عمل میکند، n تا کار دیگر هم انجام میدهد. سوال اصلی این است که حتی اگر بپذیریم افزایش 2ونیم برابری تعرفهها در بخش دولتی لازم بوده، تعرفههای بخش خصوصی چرا افزایش بیشتری داشتند؟ درصورتیکه این مسئله خلاف بیّن سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب مبنی بر یکسان بودن حق فنی تعرفهها است.» وزیر بهداشت در پاسخ گفت: «به این موضوع هم میرسیم که شما چقدر مصمم هستید که سیاستهای کلی حوزه سلامت که مقام معظم رهبری ابلاغ فرمودند را برای اجرا پیگیری کنید؟» مجری برنامه گفت: «ما که نباید اجرا کنیم؛ شما باید اجرا کنید. لطفا درمورد همین یک بند فعلا توضیح بدهید.» اما فضای گفتوگو باز هم به سمت تذکر درمورد رعایت نوبت حرف زدن رفت. هاشمی گفت: «بگذارید من صحبت کنم و شما گوش کنید.» و ادامه داد: «اگر شما سیاستهای کلی را میخواهید مبنا قرار دهید که ما آرزو میکنیم همه به آن توجه کنند باید بدانید که آن هم یک بسته است. نمیشود یک بند از آن را بگیرید و بندهای دیگر را رها کنید.» مجری برنامه سعی کرد وزیر بهداشت را مجددا به سمت پاسخ به سوال طرحشده هدایت کند. بنابراین گفت: «ما بندهای دیگر را هم از شما میپرسیم. الان درباره همان بند توضیح دهید.» باز هم همان جدل تکراری و تذکرات وزیر: «باز هم نشد. قرار شد شما گوش کنید!» هاشمی در ادامه گفت: «من از شما که به نرخ تورم اشاره میکنید میپرسم. نرخ تورم در سلامت با نرخ تورم عادی متفاوت است یا نه؟ و اگر هست تا چند برابر؟» وی با بیان اینکه نرخ تورم در حوزه سلامت بالاتر از حوزه عمومی کشور است، تصریح کرد: «نرخ تورمی که دولت یا مجلس برای خدمات سلامت درنظر میگیرد، همیشه یک و چهار دهم برابر تورم عادی است. بنابراین در این نموداری که نشان میدهید، اگر میبینید رشد تعرفهها از نرخ تورم بالاتر است، به دلیل بالا بودن همیشگی نرخ تورم سلامت از تورم عادی کشور است. ولی اگر به سیاستها برگردیم، ما هم معتقدیم کسی که چشم عمل میکند، فرقی ندارد که در بیمارستان خصوصی عمل کند یا دولتی. ما که نمیخواهیم همدیگر را متهم کنیم. اگر منطقی نگاه کنیم در بخش خصوصی نباید هزینهها بیش از 30 یا 40 درصد بالاتر از بخش دولتی باشد اما اینکه چه زمانی میتوانیم این را عملیاتی کنیم، به زمانی برمیگردد که ما یک بخش دولتی کارآمد و قوی داشته باشیم.» 7 تا 10 هزار تومان زیرمیزی که با افتخار به روی میز آمد وزیر بهداشت در ادامه گریزی به دقایق قبل برنامه زد و گفت: «یکی از مسائلی که شما به آن اشاره نکردید و به نظر من با هوشمندی هم از کنار آن گذشتید این است که بالاخره آن 7 تا 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی را قبول دارید یا نه؟ اگر قبول دارید، به من بگویید که آن مبلغ چه شد؟ معلوم است که آن مبلغ توزیع شده در تعرفهها.» اینبار نوبت به مجری برنامه رسید که بهجای پاسخ به سوال طرحشده، از نوع سوال و رفتار سوالکننده انتقاد کند. مقصودی گفت: «شما به خاطر اینکه ما درباره فساد در سطح پزشکان صحبت کردهایم، از ما ایراد میگیرید، ولی خودتان میفرمایید که در سال 92، پزشکان 7 تا 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی میگرفتهاند. البته من نمیدانم آیا نظام پزشکی هم این ادعا را میپذیرد یا نه؟ چون ما بین 30 تا 40 هزار متخصص که بیشتر نداریم و طبیعتا بخشی از آنها هم مشمول این کار نبودهاند. پس باید مشخص شود که مگر هرکس چقدر زیرمیزی میگرفته است؟» به دنبال این گفته مجری، وزیر بهداشت از او پرسید: «بالاخره شما طرفدار پزشکان هستید یا نه؟» مجری هم گفت: «اولا من طرفدار حق هستم و فکر میکنم بیش از 90 درصد از پزشکان کشور کاملا سالم هستند و اتفاقا در طرح تحول سلامت و سیستم ناعادلانه سلامت به آنها ظلم میشود. هم به پزشکان عمومی، هم به اینترنها و هم به رزیدنتها به شدت ظلم میشود، درمورد سایر بخشهای درمانی مانند پرستاران و سایر پرسنل بیمارستانها هم وضع به همین منوال است و درمورد متخصصین هم رشتههایی مانند اطفال و داخلی و ... هستند که اصلا درآمد خاصی ندارند. یک لایه نازکی شاید کمتر از 10 درصد و حتی کمتر از 5 درصد هستند که حقوقهای زیادی دارند و بعضا زیادهخواه هستند. من فکر میکنم اتفاقا خود جامعه پزشکی باید علیه آن 5 یا 10 درصد متخلف اقدام کند تا قداست جامعه پزشکی حفظ شود. اینکه شما میگویید پزشکان 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی میگیرند، برای من خیلی عجیب است. با چه برآورد و آماری این را میفرمایید؟» حسن هاشمی پاسخ داد: «اگر شما انقدر به پزشکان اعتقاد دارید که میگویید 90 تا 95 درصد از آنها انسانهای شریف و مورد احترامی هستند، لطف کنید یک برنامه هم درجهت مثبت برای آنها بسازید. من تاکنون هرچه از شما دیدهام، فقط تخریب جامعه پزشکی بوده است.» مقصودی هم در دفاع از تیم برنامهساز ثریا گفت: «شما سرتان شلوغ بوده و برنامههای مثبت ما را ندیدهاید.» هاشمی اما این دفاع را قبول نداشت و ادامه داد: «شما وقتی در مناظره شرکت میکنید، علیه پزشکان صحبت میکنید و میخواهید بگویید که پزشکان فقط جیب خود را پر میکنند. امشب هم برنامه را درست از همینجا شروع کردید. اما هیچ اشکالی ندارد.» وی افزود: «اتفاقی که در گذشته در رابطه با پرداختها رخ میداد و مسئولین هم چشمشان را بر روی آن میبستند این بود که چون تعرفههای خدمات درمانی بسیار کم و نامناسب بود، بقیه پول را از مریض میگرفتند. حالا این دولت گفته این پول را از مریض نگیرید.» چرا آبروریزی میکنید؟ مالیات 90 درصد بگیرید ادامه بحث همراه با یک جمله جالب از سوی وزیر بهداشت بود: «شما میگویید که ما زیرمیزی را آوردهایم روی میز؟ بله. بنده افتخار میکنم که این کار را کردهایم و به پزشکان گفتهایم ما آنچه حق شماست را میدهیم، بیشتر هم نمیدهیم، حق هم ندارید که از مریض بگیرید و اگر هم گرفتید، با شما برخورد میشود.» وی اضافه کرد: «اینکه شما میگویید متخلف هست، در کدام لباسی متخلف نیست؟ اما اگر درآمد کسی بالا است، بروید سیستم مالیاتی را درست کنید. ببینید بقیه دنیا چکار میکنند؟ چرا آبروریزی میکنید و فیش میزنید؟ (فیش حقوقی نمایش میدهید) مالیات 50 درصد و 80 درصد و 90 درصد بگیرید و با یک نظام مالیاتی درست، درآمدها را معتدل کنید.» محرومیت در حد نداشتن کفش و شناسنامه شب از نیمه گذشته بود و بحث چالشی نقد و بررسی طرح تحول سلامت همچنان ادامه داشت. پخش یک آیتم گزارشی میتوانست آرامش را تا اندازهای به بحث بازگرداند. اما گزارشی پخش شد از مشکلات بهداشتی مردم جنوب کرمان که از ابتداییترین امکانات مانند حمام، سرویس بهداشتی، آب آشامیدنی، آب گرم و ... محروم هستند.» وزیر بهداشت پس از پخش این آیتم گفت: «یکی از محرومترین مناطق کشور، جنوب کرمان است که مردم در آنجا نهتنها آب آشامیدنی ندارند بلکه شناسنامه هم ندارند. من نمیدانم شما به آن منطقه رفتهاید یا نه ولی من قبل از دوره وزارتم به آنجا رفتهام. این شرایط مختص به جنوب کرمان هم نیست و جیرفت و خود کرمان هم چنین شرایطی دارند. جیرفت 800 هزار نفر جمعیت دارد ولی فقط 200 تخت بیمارستانی در آنجا وجود دارد. معنایش این است که بیعدالتی وجود دارد و ما آن منطقه را رها کردهایم. البته فقط بهداشت آنجا کمبود ندارد بلکه کفش پا و آب آشامیدنی و خیلی از مسائل دیگر هم آنجا وجود ندارد. باید بپذیریم که شعار دادهایم ولی در عمل کاری انجام ندادهایم.»
حقوق یا کارانه؟ حسن هاشمی اصرار داشت که اسلایدهایی نشان دهد و در قالب آنها گزارشی از اقدامات انجامشده در دوره وزارت خود را به مردم بدهد ولی در مقابل مجری برنامه هم اصرار داشت که وزیر بهداشت ابتدا به سوالات مطرحشده پاسخ دهد.» این بود که مقصودی سوال دیگری مطرح کرد که باز هم به سیستم پرداخت در نظام سلامت برمیگشت. وی گفت: «یکی از نکاتی که در این گزارش وجود داشت، مربوط به حقوقهای 50، 70 و 100 میلیون تومانی در بخش دولتی بود. این پولها باید میرفت و در این مناطق محروم خرج میشد.» هاشمی پاسخ داد: «این مبالغ مربوط به حقوق نیست. اینها کارانه است. حقوق پولی است مانند آن که شما میگیرید یا من به عنوان استاد دانشگاه میگیرم. اما یک بخشی هم وجود دارد که ما به پزشک و پرستار و آزمایشگاه و ... پرداخت میکنیم که بخشی از درآمد خود آنها است. یعنی اینکه آنها کار میکنند و ما هم 40 درصد از درآمد آنها را به خودشان میدهیم. قبل از آمدن این دولت و تصویب این تعرفهها، درآمد دولت از این بابت 10 هزار میلیارد تومان بوده است. الان این رقم چقدر شده است؟» مقصودی پاسخ داد: «مشخص است که وقتی تعرفهها 2 و نیم برابر بشود، این رقم هم حتما به همین میزان افزایش پیدا کرده است.» محاسبه مقصودی درست بود چون درآمد وزارتخانه از 10 هزار میلیارد تومان به 26 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. یعنی درست همان 2ونیم برابری که او با نسبت دادن درآمد دولت به افزایش تعرفهها حدس زده بود. ولی هاشمی نمیخواست بپذیرد که این افزایش درآمد به افزایش تعرفهها مرتبط است. از این رو گفت: «نهخیر. برای افزایش کارانه، کار بیشتری باید انجام شود. عزیز من! کارانه چیست؟ اگر من امروز سر کار نروم، کارانه به من میدهند؟ چنین چیزی نیست. هر مقدار خدمت بیشتری ارائه دهم ، مریض بیشتری ببینم و عمل بیشتری انجام دهم، طبیعی است که درآمد بیشتری برای آن سیستم ایجاد میشود که یک بخش از آن را به من میدهند. ما امروز در بخش دولتی 26 هزار میلیارد تومان درآمد داریم. اگر این نباشد که ما کاری نمیتوانیم انجام دهیم. شما فکر میکنید بابت طرح تحول سلامت چقدر به ما پول داده شده است؟» با طرح این سوال، مجری برنامه از وزیر میخواست که خودش بگوید این رقم چقدر است و هاشمی هم مصرانه از مقصودی میخواست که پاسخ دهد. هاشمی گفت: «شما باید بگویید. شما که نقد میکنید باید بدانید چقدر به طرح تحول اختصاص داده شده است؟» مقصودی پاسخ گفت: «ای کاش شما آمار و حسابهای ملی سلامت را منتشر کنید. بالاخره بزرگترین طرح اقتصادی دولت در حوزه سلامت اجرا شده است. انتظار پژوهشگران و رسانههای مستقل این است که شما حسابهای ملی سلامت را منتشر کنید. چیزی که ما بارها درخواست کردهایم. ما به مرکز ملی آمار نامه زدیم و گفتیم ما میخواهیم یک برنامه منصفانه بسازیم و میخواهیم حرف درست را بزنیم. به ما گفتند که ما نمیتوانیم بدهیم. ما اینها را آماده کردهایم و به وزارت بهداشت دادهایم. بروید از وزارت بهداشت بگیرید. از دوستان شما ادر وزارت بهداشت هم درخواست کردیم که نامههایش موجود است.»
صلاح است که آرام باشید این گفتوگو همچنان با بگومگوهای پینگپنگی در جریان بود. هاشمی گفت: «این حرف شما یک نسبت ناروا است. اولا که آمار ملی سلامت مربوط به ما نیست. مربوط به همه ملت ایران و در اختیار مجلس است. شما که الحمدلله همهجا کسی را دارید. به شما میدهند.» مقصودی گفت: «فرض کنید ما کسی را داشته باشیم و بتوانیم بگیریم. این آمار باید در اختیار همه مردم باشد. در سایتها باشد. گردش آزاد اطلاعات اینگونه است؟» هاشمی گفت: «شما به من بگویید آخرین آماری که بیرون آمده مربوط به چه سالی بوده است؟ من میخواهم ببینم شما اصلا اطلاع دارید؟» مقصودی گفت: «بله. البته دولت قبل هم در این زمینه کوتاهی کرده است. ولی آخرین آمار مربوط به سال 92 است.» هاشمی گفت: «در سال 92 که هنوز ما کار خودمان را آغاز نکرده بودیم.» در این لحظه بر اساس رویه جدید مسئولان وزارت بهداشت که هرکجا بحث داغی شکل میگیرد، از موضع بالا همه را ساکت میکنند، وزیر بهداشت برای چندمین بار با سکوت چند لحظهای خودش و بعد هم گفتن این جمله که «آیا من میتوانم صحبت کنم؟» از مجری برنامه خواست که سکوت کند. بعد هم گفت: «اولا من از شما میخواهم که آرام باشید. به نظر من صلاح است. اگر میخواهید روشنگری کنید. اما اگر میخواهید متهم کنید که اصلا نیازی به دعوت کردن نبود.» وی در ادامه با بیان اینکه وقتی ما سر کار آمدیم حسابهای ملی سلامت تا سال 87 منتشر شده بود و حالا هم تا سال 92 موجود است، پرسید: «وقتی شما میدانید آمارهای مربوط به سالهای 93 و 94 هنوز وجود ندارد، چرا ما را متهم میکنید؟» تهیهکننده برنامه ثریا هم تاکید کرد: «چندین بار مسئولین و سخنگوی وزارت بهداشت مصاحبه کردهاند و گفتهاند که تا یک یا دو ماه آینده این آمارها منتشر میشود که این مصاحبهها موجود است.» درمقابل هاشمی سوال کرد چه کسی باید منتشر کند؟ اداره آمار زیر نظر چه کسی است؟» و مقصودی هم در جواب گفت: «با اینکار که از این نهاد به آن نهاد پاسکاری بشود مشکلی حل نمیشود.» هاشمی هم با تاکید بر اینکه انتشار این آمار بر عهده ما نیست و سازمان برنامه و بردجه باید این کار را بکند گفت: «شما بروید از دکتر نوبخت بپرسید که چرا این آمار منتشر نشده است. مگر ما چیزی داریم که بخواهیم از مردم پنهان کنیم؟» پس از این مجادله درباره انتشار آمارهای سلامت، وزیر بهداشت مجددا خواست تا اسلایدهای مربوط به دستاوردهای وزارتخانهاش به نمایش درآید.» وی به افزایش پزشکان در مناطق محروم، افزایش تماموقتی پزشکان از 5 درصد به 100 درصد، به کارگیری 843 پزشک مقیم در 412 بیماستان، راهاندازی 5 هزار و 80 پایگاه سلامت، هزار و 902 مرکز جامع خدمات سلامت، ساخت خانههای بهداشت با حضور یک بهورز آقا و یک بهورز خانم در روستاهای کشور، بهکار گرفتن مراقبین سلامت برای 11 میلیون حاشیهنشین به ازای هر 3 هزار نفر یک مراقب سلامت، بازسازی و نوسازی 2 میلیون متر مربع فضای بهداشتی درمانی و 39 هزار تخت بیمارستانی و ساخت 12 هزار و 907 تخت بیمارستانی، ایجاد تختهای ویژه به اندازه نیمی از تعدادی که از ابتدا در این کشور ساخته شده بود، 13 هزار و 308 متر مربع فضای اورژانس بیمارستانی و 250 پلیکلینیک اشاره کرد.
پیشرفت کشور با بهانهگیری به دست نمیآید نوبت به طرح یک گلایه از طرف تهیهکننده و مجری برنامه شد. وی گفت: «از آغاز وزارت شما، ما تا بهحال 3 مرتبه شما را دعوت کردهایم ولی هر بار سهشنبه قبل از برنامه، قرارمان کنسل میشد تا اینکه بعد از 2 سال اینبار توفیق داشتیم که در خدمت شما باشیم.» وزیر بهداشت هم بعد از اعلام آمادگی برای پذیرفتن دعوتهای آتی، کنایهای هم به برنامه زد و گفت: «شما به عنوان شعار خود نوشتهاید «ثریا دیدهبانی برای پیشرفت ایران» ولی پیشرفت ایران با بهانهگیری از همدیگر به دست نمیآید. تعداد ما اندک و مشکلات ما فراوان است و دشمنان زیادی هم داریم. الان هم هفته وحدت است. نمیشود که با همدیگر دعوا کنیم و بقیه دنیا را دعوت به وحدت کنیم. باید منافع ملی را درنظر بگیریم و با تدبیر، مشکلات مردم را حل کنیم.» کنایهزنی و افشاگری به نوبت بود. مقصودی در پاسخ به این گفته وزیر بهداشت، تصریح کرد: «خواسته همه ما این است. ولی اینکه ما پیگیر هستیم و صراحت داریم به این دلیل است که طرح بزرگی مانند طرح تحول سلامت مانند طرح هدفمندی یارانهها در دولت قبل با سرمایهگذاری دولت آغاز شده است. در آن دوره هم ما به دوستان میگفتیم که طرحهای بزرگ باید نقد شوند. باید از همان ابتدا کارشناسان به میدان بیایند و طرح را نقد و بررسی کنند تا این اتفاقاتی که برای آن طرح هم افتاد، تکرار نشود. اما همه مسئولان دولتهای مختلف از نقد فراری هستند و خصوصا برای طرحهای بزرگ کمتر میآیند. درمورد طرح تحول سلامت هم ما دوست داشتیم همان اول که فاز سوم میخواست اجرا شود، این گفتوگو انجام شود. الان هم اگر من زیاد حرف میزنم به این دلیل است که ما میخواستیم برنامه با حضور منتقدین باشد و یکی از منتقدین به صورت حضوری در برنامه حضور داشته باشد، اما مشاوران شما گفتند آقای وزیر باید تنها باشد. ما هم پذیرفتیم و خواهش کردیم که حداقل یکی از منتقدین به انتخاب خود شما به صورت تلفنی در برنامه حضور داشته باشد، اما دوستان این را هم نپذیرفتند و گفتند شما خودت این انتقادات را انجام بده. بنابراین من براساس دانش محدودی که دارم، باید انتقادات را وارد کنم.»
باید توان «نه» گفتن به مردم را داشته باشیم برنامه به اینجا که رسید، سیدحسن هاشمی از یکی از پاشنههای آشیل طرح تحول سخن گفت. وی تاکید کرد: «در بخش درمان هرچقدر خدمت ارائه شود، بازهم مردم درخواست دارند. بنابراین یک جاهایی باید توان «نه» گفتن هم وجود داشته باشد. همین طرح اگر بخواهد با سیستم باز پیش برود، یعنی پزشک هرچه خواست بنویسد و بیمار هم هرچه خواست دریافت کند و 3 یا 6 درصد از هزینه آن را هم پرداخت کند، با کل بودجه کشور هم نمیشود ادامه داد.» برنامه با تاکید مجری مبنی بر اینکه همین مسئله یکی از مهمترین انتقاداتی است که به طرح تحول سلامت وارد میشد، وارد بخش بعدی شد. پیامکی از طرف امامجمعه زهک به دست مجری برنامه رسید با این محتوی که بیمارستان سوانح سوختگی که در سفر اخیر وزیر بهداشت به زابل افتتاح شده، بعد از گذشت 2 روز تعطیل شده است. حسن هاشمی اما با بیان اینکه من در جریان جزئیات این ماجرا هستم گفت: «چون مطرح کردید، من هم باید بگویم. آن آقای امامجمعه مشکلاتی با رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل دارد. بنابراین اگر شما از امامجمعه زابل بپرسید بهتر است تا امامجمعه زهک.»
اگر پول درستی به «مولد» ندهید، بازارسیاه راه میافتد نوبت به تکرار یکی از سوالاتی رسید که در میانه برنامه طرح شده بود اما باوجود بحثهای حاشیهای هیچ پاسخی به آن داده نشده بود. مقصودی گفت: «اگر در هر صنفی فساد و اشتباهاتی وجود داشته باشد، راه مقابله با آن چیست؟ آیا راهش این است که ما آن را رسمی کنیم، پاداش بدهیم و درآمد آنها را چندبرابر کنیم یا اینکه راههای دیگری هست و اساسا باید نظارت جدیتری وجود داشته باشد؟ آیا درآمدها نباید در هر صنفی یک سقفی داشت باشد؟» وزیر بهداشت گفت: «شما باز هم حرف خودتان را میزنید و متاسفانه به آن بخشی که من گفتم توجهی نکردید. شما آن قسمتی که مردم از جیبشان میدادند را نمیخواهید ببینید و به همین دلیل تحلیلتان درست نیست. شما نمیخواهید ببینید که تا پیش از آمدن این دولت وقتی مردم میرفتند برای دمپایی و لباس و وسایل جراحی و ... آنها را به بیرون بیمارستان میفرستادند. 37 درصد از هزینههای مردم را بیمهها حاضر نبودند پرداخت کنند و بیمار مجبور بود از جیبش پرداخت کند. برای امآرآی، سیتیاسکن و همه آزمایشات گرانقیمت مجبود بودند از بیمارستان خارج شوند. همین وضعیت برای اعمال جراحی و خدمات هم وجود داشت. یعتی به دلیل اینکه دستمزدی که به پزشک میدادند پایین بود، پزشکان در بیمارستان دولتی کار نمیکردند. فقط 5 درصد از اینها در بیمارستان دولتی بودند و 95 درصدشان بیرون کار میکردند. این را که شما کتمان نمیکنید؟ شما از بین این 10 هزار نفر پزشک طرحی حتی یک نفر را هم نمیتوانید پیدا کنید که در بخش خصوصی کار کند. اما در میان کل پزشکانی که در وزارت بهداشت کار میکند، 48 درصد تماموقت هستند. درحالیکه وقتی ما شروع کردیم، تنها 18 درصد تماموقت بودند. بنابراین 52 درصد از پزشکان وزارت بهداشت هستند که هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی کار میکنند. این طبیعی است که اگر شما پول را بهدرستی به «مولد» ندهید، بازارسیاه راه میافتد. مگر در بقیه بخشها وجود ندارد؟ متاسفانه آنجا که پول هم به خوبی داده میشود، زیرمیزی وجود دارد. یک جا را به من نشان بدهید که زیرمیزی در آنجا وجود نداشته باشد. بنابراین زیرمیزی که هست. ما آمدهایم جمعش کردهایم. حالا شما باید بگویید خدا پدرتان را بیامرزد که جمعش کردید. البته صددرصد هم جمع نشده و من هم چنین ادعایی نداردم. براساس آماری که ما داریم، در شهرستانها زیرمیزی وجود ندارد. در کلانشهرها کار سخت تر است. حالا اگر شما آمدید حق این پزشک را به او دادید، اسم وضعیت قبل از این را فساد میگذارید؟ مثلا به کسی آپادندیسیت عمل میکرده 30 هزار تومان میدادند. حالا اگر او بقیه پول را خودش میگرفته، شما اسم این را فساد میگذارید؟ دولت چشمش را بسته است. کاری که دولتها در طول این سالها با پزشکی این کشور کردهاند با هیچ قشر دیگری نکردهاند. یعنی گفتهاند چون پول نداریم که به بیمه بدهیم، 4 سال تعرفهها را هیچ تغییر نداده و فریز میکنیم. چه کسی باید جور این را بکشد؟ بنابراین پزشک از بیمار میگرفته است. شما میخواهید آن قسمتی که از بیمار میگرفته را نبینید. اینکه شما میگویید هر کسی که خلاف میکند نباید به او جایزه داده شود، درست است ولی اسم این خلاف نیست. من میگویم هرکسی از آن طریقی که من گفتم پول گرفته است، مقصر نیست. مقصر اصلی مجلس و کسی است که آن را به این راه کشانده است. اما اگر کسی زیادهطلبی کرده، در کدام صنف است که وجود نداشته باشد. ما میگوییم چنین فردی اگر روحانی است، لباس روحانیت را دزدیده، اگر پلیس است، لباس پلیس را به اشتباه پوشیده و اگر روپوش سفید است، لباس ما را به اشتباه پوشیده است. شما چرا ما را متهم میکنید؟ شما ببینید علیرغم همه این صحبتهایی که شما میگویید و پخش میکنید، چقدر مردم نسبت به پزشکان شریف و جامعه پزشکی احترام میگذارند. بعد از برنامه قبلی شما، مقام معظم رهبری رفتند عمل کردند. تعبیرهای ایشان را شما راجع به جامعه پزشکی ببینید که گفتهاند این یکی از ثروتهای ملی ما است. یکی از ثروتهای اجتماعی ما است. شما اگر به همان عمل کنید، کافی است.»
درآمد بالای 7 میلیون تومان برای هیچ مدیری منطقی نیست وزیر بهداشت دقایقی بود که بهصورت متکلم وحده سخن میگفت. اما وقتی از مقام معظم رهبری نقلقول کرد، مجری برنامه واکنش نشان داد و گفت: «رهبری از معلمان هم تقدیر میکنند، از نظامیها هم تقدیر میکنند. اما به نظر من آن نظامی عزیزی که در مرزهای سیستان و بلوچستان با اشرار میجنگد یا جزو مدافعین حرم است به اندازه یک پزشکی که در مناطق محروم کار میکند، ارزش دارد. بنابراین نمیشود یک نفر 50 میلیون یا 100 میلیون تومان بگیرد ولی آن یکی 3 میلیون تومان بگیرد. این نظام ناعادلانهای که به وجود آمده هم بین خود پزشکان و درون جامعه پزشکی مشکل ایجاد کرده هم بین اقشار دیگر. نمیتوانیم بگوییم آتشنشانی که در مناطق محروم جان مردم را نجات میدهد 2 میلیون تومان بگیرد و پزشکی که در همان منطقه به مردم خدمت میکند، 20 یا 30 میلیون تومان بگیرد. این ناعادلانه است.» هاشمی در پاسخ به این اظهارات درخواست راهحل کرد و گفت: «به نظر شما چه باید کرد؟» مقصودی ادامه داد: «راهحل ما قطعا این نیست که درآمد پزشکان را از 10 میلیون به 20 میلیون و از 20 میلیون به 100 میلیون تومان افزایش دهیم.» وی افزود: «من میگویم باید مانند دیگر بخشها بهخصوص بخش دولتی که قانون داریم، سقف درآمد وجود داشته باشد. چرا در همه اقشار گفتهاند سقف درآمد 19 میلیون باشد؟ تاره من همین را هم ناعادلانه میدانم. درآمد بالاتر از 6 یا 7 میلیون برای یک مدیر دولتی هیچ منطقی ندارد. وقتی یک کارگر در جامعه (اگر کار داشته باشد)، زیر 1 میلیون تومان حقوق میگیرد، در پرداخت حقوق 20 میلیون تومانی به یک مدیر هیچ منطق و عدالتی وجود ندارد. به همین ترتیب حقوق 50 یا 100 میلیونی قشر کمی از پزشکان هم قطعا منطقی ندارد و بیعدالتی است.» مقصودی خاطرنشان کرد: «مرکز پژوهشهای مجلس که نه چپ است و نه راست و اتفاقا با دولت هم همراستا است، ضمن انتقادات مفصلی که نسبت به طرح تحول سلامت انجام داده که حتما شما خواندهاید، راجع به حقوقهای نامتعارف و نجومی هم گزارش داده که در این گزارش وزارت بهداشت، وزارت نفت، بانکها و بیمهها جزو اولویتهای تخلف در موضوع حقوقهای نجومی خوانده شدهاند. بعد در شورای حقوق و دستمزد میگویند حقوقها باید زیر 19 میلیون تومان باشد و بعد از آن جلسه، با یک لابی که انجام میشود این مصوبه تبصره میخورد به این ترتیب که پزشکان از این قاعده مستثنی هستند و برای پزشکان تا یک ماه آینده تصمیم گرفته و اعلام میشود که سقف حقوق آنها در بخشهای دولتی چقدر است. الان 3 ماه از آن تبصره میگذرد و هنوز اعلام نشده است. به نظر شما دلیل آن چیست؟» به دنبال این صحبتها، وزیر بهداشت از مجری برنامه تشکر کرد اما تشکری که همه بینندگان به مفهوم اصلی آن پی بردند. وی گفت: «من خیلی ممنونم که بحث را به این شکل دنبال میکنید. همینطوری پیش برویم خیلی خوب است. من از شما سوال میکنم که چه کسی باید تصمیم بگیرد؟ دیوان محسبات یا سازمان بازرسی؟ بالاخره اینها دو مرکز نظارتی هستند که در این زمینه مسئولیت دارند. هم دیوان محاسبات هم سازمان بازرسی گزارش دادند و بعد هم پروندهها را به دادگاه فرستادند. اگر متخلفی در حوزه سلامت باشد حتما گریبان او را خوهند گرفت. ولی زمانی که من از رئیس دیوان محاسبات سوال کردم، ایشان به من گفت در دستگاه شما نیست.» هاشمی به اقدامات دولت در این زمینه اشاره و اضافه کرد: «شما دولت را قبول دارید یا نه؟ شما مصوبات دولت را در حدی که مجلس به دولت اختیار داده، قانونی میدانید یا نه. شورای حقوق و دستمزد وضعیت پرداخت و حقوق و غیره را در هر دستگاهی بررسی کرده است. ما هم ظرف یک ماه موظف بودیم که نظام پرداختمان را به شورای حقوق و دستمزد بدهیم. ما هم آماده کرده و در اختیارشان گذاشتیم. 3 هفته پیش نوبت ما شد. حدود 3 ساعت هم بررسی طول کشید. یک بخش از آن را تایید و یک بخش را هم اصلاح کردند و این شد مبنای پرداخت کارانه در حوزه سلامت. اگر واقعا قانون را قبول داریم که باید به آن احترام بگذاریم و بعد از آن دیگر نیاییم به آن حاشیه بزنیم.» وزیر بهداشت با این عبارت که «کارهای دولت بچهبازی نیست» اظهار داشت: «اینطور نیست که چیزی را تصویب کنند و بعد با لابی شخص یا اشخاصی یک چیزی پایین آن مصوبه اضافه بشود. این که نشد دولت.» وی افزود: «اتفاقا در دولت راجع به پزشکان بحث شد. گفتند حقوق ما در دستگاهها رتبه سیزدهم است. حقوق یک پزشک متخصص 2 میلیون و 700 هزار تومان است. اگراستاد دانشگاه باشد، 6 یا 7 میلیون تومان است. اما گفتند کارانه با حقوق متفاوت است. یک پزشک به اتفاق پرستار و بقیه کار میکنند و سالانه 26 هزار میلیارد تومان درآمد ایجاد میکند. بخشی از این را باید به خود آنها داد. اما سوال این بود که آیا باید برای این بخش از درآمد سقفی مشخص شود؟ همه موافق با سقف و مالیات مضاعف بودند. در شورای حقوق و دستمزد هم گفتند هم سقف تعیین شود، هم پلکانی کسر شود.» سکان هدایت بحث به وسیله حسن هاشمی باز هم به سمت این سوال او چرخید که «به نظر شما راهحل مقابله با بیعدالتی در پرداختها چیست» اما خوش پاسخ گفت: «ما هیچ راهی نداریم جز اینکه تکثیر کنیم. اینجا هم اقتصاد و قانون عرضه و تقاضا حاکم است. من همین چند روز پیش سراوان بودم. پزشک آنجا 150 بیمار را ویزیت کرده و 550 عمل ارتوپدی را انجام میدهد. البته درست است که اگر شما بتوانید 5 پزشک به آنجا بفرستید، هم میتوانید هزینهها را پایین بیاورید و هم آن سقف درآمد، خیلی بالا نخواهد بود. اما تا زمانی که تعداد نیروی ما کم است، هرچه بگوییم شعار دادهایم.» یک کار اصولی بالاخره یک جمله مهربانانه هم در این برنامه شنیده شد. این جمله، اقرار به یکی از کارهای خوب وزارت بهداشت بود که از سوی مجری برنامه گفته شد: «یکی از راههای اصولی که جزو کارهای خوب شما هم بود، افزایش ظرفیت دانشگاهها برای جذب دانشجویان بومی است. راجع به درآمد پزشکان هم من تاکید میکنم که صحبت ما درباره یک تعدادی درحد کمتر از 10 دصد از کل پزشکان و لایه نازکی از بهخصوص جراحان است که درآمدهای نجومی دارند و باید برای آنها فکری کرد.» این فضای دوستانه و آرام دیری نپایید و پخش اسلایدهایی که مربوط به فیش حقوقی تعدادی از پزشکان شاغل در وزارت بهداشت بود، برنامه باز هم به چالش کشیده شد. یک فیش حقوقی 866 میلیون تومانی که مربوط به سال 91 و متعلق به یکی از معاونان فعلی وزارت بهداشت بود، سردسته چندین سند مالی بود که یکی پس از دیگری پخش شدند: یک فیش 49 میلیون تومانی برای اسفند سال 94، فیش حقوقی دیگری به مبلغ 54 میلیون تومان برای اسفند 94 متعلق به پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، یکی دیگر به مبلغ 49 میلیون تومان برای اسفند 94 مربوط به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه و برای اسفند 94، دیگری 54 میلیون تومان، بعدی 46 میلیون تومان و درنهایت یک فیش حقوقی ویژه در برابر دیدگان وزیر بهداشت و دوربینهای شبکه اول سیما به نمایش درآمدند. آن فیش ویژه مربوط به پزشکی بود که در مناطق محروم خدمت میکند و براساس آن بابت اول تا 31 اردیبهشت ماه همین امسال، 585 میلیون تومان به وی پرداخت شده است. مقصودی پس از پخش این تصاویر، فرض را بر این گذاشت که این پزشک عزیز در منطقه محرومی که هیچکس نمیرود، حاضر شده و خیلی هم فعال بوده است. با اینحال پرسید: «سوال اینجاست که بالاخره سقف این درآمد چقدر است؟ شما از همه وزرا بیشتر در مناطق محروم حضور داشتهاید و بیشتر از بقیه وزرا و مسئولین درد این محرومین را میبینید که از نقاط قوت شما به شمار میرود. اما بالاخره این درآمدهای 500 میلیونی حتی اگر قانونی هم باشد، قطعا ناعادلانه است و از بیتالمال و جیب همان محرومین هزینه میشود. از نظر خود شما در جامعهای با این ویژگیها آیا درآمد 500 میلیونی و 100 میلیونی منطقی است؟» موضوع کارانه نجومی معاون وزیر سیدحسن هاشمی به جای پاسخ دادن به این سوال اما راه انتقاد به نمایش این فیشها و زیر سوال بردن صحت و اعتبار آنها را پیمود. وی گفت: «ایکاش شما قبل از برنامه این فیشها را میدادید تا من ببینم. البته یکی از اینها را من خبر دارم. چون گفتید در ستاد وزارتخانه است و درواقع یکی از معاونین من است که در سال 91 کارکرد ایشان در طول یک سال آن رقمی بوده که شما هم فرمودید. براساس محاسبهای که من قبلا از همکارانم خواسته بودم، ایشان ماهی 340 میلیون تومان کار کرده است از این مبلغ 68 میلیون تومان آن را به او پرداخت کردهاند. حالا این اگر کار نمیکرد، آن ماهی 340 میلیون تومان که حاصل نمیشد. اگر فرض کنید که 2 بار آنژیوگرفی میکرد، با زمانی که 800 بار آنژیوگرافی کرده متفاوت میشود. حالا آن آقای وزیر وقت چه کرده است. او رئیس بیمارستانی بود که این آقا آنجا بود. بعد جایشان عوض شد و بنابراین او تصمیم به تسویه حساب گرفت. خلاصه که پرونده را به بازرسی داد و یک بازرس ویژه هم گذاشت. به منزل تکتک بیماران ایشان زنگ زدند که آیا مثلا چیزی جدا از این هم از بیماران دریافت شده است؟ همینها هم شد یک پرونده بازرسی که به بازرسی کل کشور دادند و هیچ حکمی روی آن نیامد. چرا؟ به دلیل اینکه چیزی که گرفته حقش بوده و بر اساس قانون آن زمان به او پرداخت شده است. پس این مسئله ربطی به طرح تحول سلامت ندارد.» مقصودی گفت: «فرض میکنیم که این پزشک خیلی کمتر از حقش هم دریافت کرده باشد. اما سوال اینجاست که آیا یک مدیر بیمارستان اصلا فرصت میکند اینقدر خدمت ارائه داده و درآمد داشته باشد؟» باز هم کار به جدل کشیده شد. هاشمی پرسید: «بالاخره شما با مدیر بیمارستان کار دارید یا با معاون من؟» مجری برنامه گفت: «ما کاری نداریم که این شخص مدیر بیمارستان است یا معاون وزیر یا ...» هاشمی گفت: «اتفاقا شما عمدا این را نشان دادید که بگویید در ستاد وزارتخانه چنین رقمهایی وجود دارد» مقصودی پاسخ داد: «نه اینطور نیست. بحث ما این است که آیا اگر این درآمدها 2 و نیم برابر بشود، حق است؟» هاشمی گفت: «من درمورد بقیه فیشهایی که نشان دادید، اطلاع ندارم ولی به احتمال زیاد درست است. ولی ما در بعضی مناطق رقمهای بالاتر از اینها هم داریم. وقتی من یک جراح مغز یا ارتوپد یا جراح قلب دارم، مجبوریم از ساعت 7 صبح تا 2 نیمهشب در اتاق عمل از او استفاده کنم. اگر این نظام پرداخت که فیفورسرویس است و بخشی از درآمد را به کسی میدهند که آن درآمد را ایجاد کرده اشتباه است، این از 23 سال قبل ایجاد شده که ایکاش این را ایجاد نمیکردند و پرداختها را بر اساس حقوق ثابت قرار میدادند.» وزیر بهداشت ادامه داد: «من میخواهم از مقاممعظم رهبری نقلقولی بکنم که تا کنون جایی نگفتهام. ایشان به بنده فرموند: «من اینها را مصداق حقوق نجومی نمیدانم.» ولی شما حتما میروید چک میکنید. ایشان فرمودند: «این (کارانه) مانند حقالکشف میماند. اگر این پزشک کار نکند که کسی به او چیزی نمیدهد.» وی افزود: «یکی از این فیشهایی که شما نشان دادید، مربوط به یک متخصص زنان بود. او در یکی از محرومترین شهرهای سیستان و بلوجستان 285 زایمان انجام میدهد. بالاخره باید به او دستمزد داد یا نه؟ اگر او 25 زایمان انجام دهد که پول 285 زایمان را به او نمیدهند. شما و هر کسی دیگری در مشاغل دیگر به اندازه ساعتی که کار میکند،حقوق میگیرد. بالاخره اگر یک ساعت کار کنید یا ساعات بیشتری کار کنید، با هم متفاوت خواهد بود. ایشان گفتند آن 60 میلیون تومان حقوق نجومی است.» مجری برنامه پرسید: «یعنی شما میگویید 585 میلیون تومان حقوق نجومی نیست؟» و هاشمی بر این نکته تاکید کرد که: «مگر شما نگفتید این مبلغ مربوط به 3 ماه است؟» وقتی مجری برنامه با نشان دادن مجدد تصویر فیش حقوقی یادشده تاکید کرد که این مبلغ مربوط به 3 ماه نیست و مربوط به اول تا 31 اردیبهشت است، سیدحسن هاشمی صراحت بیشتری به کلامش داد و گفت: «یعنی برای یک ماه؟ پس این حتما دروغ است. اصلا چنین چیزی محال است. حتما دروغ است و احتمالا فیشهای دیگرتان هم متاسفانه دروغ است.» در پایان این برنامه نتیجه نظرسنجی به این شرح اعلام شد: در پاسخ به این سوال که آیا طرح تحول سلامت منجر به افزایش عدالت در پرداختها و دسترسی بهتر عامه مردم به خدمات بهداشتی درمانی شده است، 46/1 دهم درصد پاسخ دادند «خیر»، 47/8 درصد گفتند «بله» و 6 درصد هم اعلام کردند که قضاوتی ندارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام پرستاری: مدتی هست که چهرههای برجسته جامعه پزشکی، اقتصاددانان شهیر و کارشناسان مباحث توسعه از طریق مطبوعات مستقل و رسانههای تخصصی حوزه سلامت همچون روزنامه «سپید»، سعی در رساندن صدای خود به گوش مسئولان وزارت بهداشت داشته و انتقاداتی را نسبت به طرح تحول نظام سلامت مطرح میکنند. گو اینکه مسئولان و مدیران این حوزه رغبت چندانی به شنیدن صدای منتقد ندارند و معمولا منتقدان خود را به غرضورزی، تخریب و ناآگاهی متهم میکنند، اما واقعیت این است آشی که وزارت بهداشت از نیمه اردیبهشت 93 بار گذاشت، آنقدر شور شده که رسانه ملی را هم وارد فضای مباحث و انتقادات کارشناسی کرده است. چهارشنبه شب اما مدت زمان زیادی از گفتوگوی سیدحسن هاشمی و مقصودی مجری برنامه ثریا از فضای پرسشهای علمی و پاسخهای کارشناسانه فاصله گرفت و مباحثه و مناظرهای که تا پاسی از شب گذشته بسیاری از بینندگان انتظار آن را میکشیدند، رنگ و بوی مجادله و منازعه به خود گرفته بود.
در ابتدای این برنامه گزارشی از روند اجرای طرح تحول سلامت و واکنشهای مردم و کارشناسان و پس از آن سوال نظرسنجی برنامه به این شکل پخش شد: آیا طرح تحول سلامت منجر به افزایش عدالت در پرداختها و دسترسی عامه مردم به خدمات بهداشتی و درمانی شده است؟ پیامکهایی که از طرف مردم و بهخصوص جامعه پزشکی به برنامه میرسید هم توسط مجری دوم برنامه خوانده میشد. پیامهایی که به گفته وی، درخواست پرداخت معوقات و توجه در بهکارگیری بهتر و مناسبتر نیروها در آنها زیاد به چشم میخورد. عدهای هم پرسیده بودند که چرا این برنامه بدون حضور منتقدین برگزار میشود.
آغاز بحث از فاز سوم طرح تحول سلامت اما آغازگر پرسش و پاسخ در این برنامه سوالی درخصوص فاز سوم طرح تحول سلامت بود که تحت عنوان «واقعی کردن تعرفهها و مبارزه با زیرمیزی» در سال 93 مطرح شد. فازی از این طرح که انتقادات زیادی را با خود به همراه داشت و بهگفته مجری برنامه، تعرفههای بخش دولتی و خصوصی یکشبه دو و نیم برابر شد. البته سیدحسن هاشمی از همان ابتدا با انتقادی نرم به نوع طراحی سوالات کلام خود را آغاز کرد و گفت: «خوب بود بحث از آنجا آغاز میشد که این طرح چه بود و از کجا آغاز شد، چه برکاتی داشت، چهمیزان رضایتمندی در مردم ایجاد کرد و چه تفاوت هایی نسبت به زمانی که دولت این وزارتخانه را تحویل گرفت ایجاد شده است. ولی طبق بند «ه» ماده «38» برنامه پنجم توسعه، قیمت تعرفههای خدمات درمانی هر سال بایستی مورد بازنگری قرار گرفته و اضافه شود. با اینحال ۲۳ سال این اتفاق نیفتاده بود. مبنای این تعرفهها هم کتابی بود در یکی از ایالتهای آمریکا که در شورای عالی بیمه مورد بازنگری قرار گرفت و بهویژه برای 2 هزار خدمت جدید که اصلا تعرفه نداشتند، تعرفه ایجاد شد. درعینحال میخواستیم آن بخشی که مردم از جیبشان پرداخت میکردند و به تعبیر شماها «زیرمیزی» را از بین ببریم.» هاشمی دریافتی پزشکان با عنوان زیرمیزی را رقمی بین 7 تا 10 هزار میلیارد تومان برآورد کرد و افزود: «یکی از کارهای مهمی که در این دولت با کمک خود جامعه پزشکی، نظامپزشکی و دستگاههای مختلف دیگر انجام شد، همین بود. درعینحال یک نابرابری در حد یازده برابر به یک برابر هم بین رشتهها وجود داشت کهباوجود آنکه نتوانستیم به طور کامل تعرفهها را اصلاح کنیم، در 2 نوبت بازنگری در تعرفهها به نسبت پنجونیم به یک کاهش پیدا کرد.» نمودارهایی که زیر سوال رفت برنامه از اینجا وارد فاز جدیدی شد. به این ترتیب که تصاویری در قالب اسلاید و با عنوان تبعات فاز سوم طرح تحول به نمایش درآمد. در این تصاویر و نمودارها، نرخ تورم عمومی کشور و تورم نظام سلامت در فاصله بین سالهای 90 تا 94 به وسیله بانک مرکزی اعلام شده بود، با هم مقایسه شد. نمودارها نشان میداد در شرایطی که در بازه زمانی خاصی تورم عمومی کشور روند کاهشی داشته، طرح تحول سلامت آغاز شده و از آن بهبعد تورم نظام سلامت افزایش داشته که به معنی بالا رفتن هزینههای نظام سلامت است. مقصودی این نمودارها را آمار رسمی معرفی کرد که توسط مرکز ملی آمار تهیه و توسط سازمان تامین اجتماعی منتشر شده است. نمودارهای بعدی روند افزایش تعرفه برخی رشتههای پزشکی مانند داخلی، بیهوشی و جراحی در بخشهای خصوصی و دولتی را نشان میداد. مجری برنامه با نشان دادن افزایش فاصله تعرفه بین بخشهای دولتی و خصوصی اظهار داشت: «خیلیها معتقدند که بسیاری از مفاسد در نظام سلامت به علت وجود همین فاصله بین تعرفهها در بخش دولتی و خصوصی است. انتظار این بود که در طرح تحول سلامت این فاصله کاهش پیدا کند و فساد از بین برود. اما متاسفانه چون هر دوی تعرفههای بخش خصوصی و دولتی تقریبا دو و نیم برابر شد، به یکباره یک جهش بزرگ در این بخش اتفاق افتاد. در حالیکه بر اساس سیاستهای کلی نظام سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری بخش فنی تعرفهها برای هر دو بخش خصوصی و دولتی باید یکسان باشد. حال سوال اساسی این است که علت افزایش فاصله بر خلاف سیاستهای کلی سلامت چه بوده است؟ نوبت به پاسخگویی وزیر بهداشت رسید. وی گفت: «بااینکه کار من پژوهش است، متوجه نمیشوم که نمودارهای شما با چه اسکیلی کشیده شده است. آیا اینها را با دست کشیدهاید یا وسیله دیگری؟ آن قسمتهای عمودی نمودارها (نشاندهنده افزایش تعرفهها) بر چه اساسی است؟ مترتان چیست؟ اگر مترتان را کنارش نیاورید هیچ ارزشی ندارد.» البته مجری برنامه تاکید میکرد این نمودارها عینا بر اساس همان نمودارهای رسمی است که در کتاب منتشرشده توسط تامین اجتماعی آمده اما وزیر بهداشت ضمن اینکه دو سه مرتبه تاکید کرد که در زمان صحبت وی، مجری سخن نگوید و اگر قرار است حرف برند، او سکوت کند، اظهار داشت: «در ادامه صحبتها به تامین اجتماعی هم میرسیم و من به شما میگویم که تامین اجتماعی آمار و عملکردش چگونه است.» وی با بیان اینکه من تردیدی ندارم که این نمودارهای شما اشتباه است، گفت: «اگر بنا باشد شما با دست نمودار بکشید و بگویید از اینجا به آنجا رسیده، عین همان نمایشی است که 2 سال پیش دادید و جامعه پزشکی را متهم کردید و بعد هم تعبیر به فساد میکنید که این هم تعبیر درستی نیست.» هاشمی اضافه کرد: «دلیل اینکه فاصله قیمت بین بخش دولتی و خصوصی افزایش یافته این است که مثلا تا پیش از اجرای فاز سوم، تعرفه تخت بیمارستانی 45 هزار تومان بود و الان به 133 هزار تومان رسیده است.» وی افزود: «شما کدام مسافرخانه را در تهران پیدا میکنید که قیمت تختهای آن شبی 45 هزار تومان باشد؟ تازه در بیمارستانها لازم است خدمات دیگری هم در اختیار بیماران قرار گیرد. 570 بیمارستان دولتی کشور در معرض ورشکستگی بودند و در طول 20 سال گذشته که متاسفانه بیمارستانها را خودگردان کرده بودند، طراز مالی آنها منفی بود.» هاشمی در ادامه به تشریح چگونگی افزایش برخی از خدمات پرداخت و گفت: «قبل از اصلاح تعرفهها عمل لوزه 18 هزار و 500 تومان بود که پول آژانس پزشک هم نمیشد. چنین خدمتی با 300 درصد رشد به 66 هزار تومان رسید. مگر در همین شهر برای زایمان از مردم 15 میلیون تومان نمیگرفتند؟ چرا چشممان را روی اینها میبندیم؟ یک زایمان در گذشته 42 هزار تومان بود. یک عمل آپاندیسیت 30 هزار تومان بود. چه کسی حاضر میشد عمل کند؟ همان زمان پول یک آرایشگاه چقدر بود؟ شما که بهتر میدانید وقتی تشریف میبرید آرایشگاه چقدر پرداخت میکنید. بههرحال اعمالی مثل آپاندیسیت با 300 درصد افزایش، تازه 90 هزار تومان شده است. بله. ما تعرفه زایمان طبیعی را 350 درصد اضافه کردیم. چرا؟ چون در این سالها دائما بر تعداد سزارین اضافه میشد. حالا که به اندازه 350 درصد افزایش یافته، این رقم به 155 هزار تومان رسیده است. تازه اگر همین پول را هم بدهند. شما بهتر میدانید که پرداختها یک سال است که تاخیر دارد. بنابراین تعرفهها در بخش جراحی بهطور متوسط 120 درصد رشد داشت. این در حالی است که به مدت 4 سال کل ضریب k جراحی ثابت مانده بود. در چنین شرایطی دولت بین دوراهی ماند که آیا 35 درصد اضافه کند به شکلی که سال بعد هم 20 درصد و سال بعد از آن باز هم 20 درصد افزایش یابد؟ یا اینکه این فسادی که به قول شما ایجاد شده را از بین ببرد. فسادی که دولتها و مجلس چشمشان را روی آن بسته بودند و فقط دائم فریاد میزدند که به نظر من فریادشان هم بیربط بود. تعرفههای موجود باعث میشد که دیگر کسی در بخش دولتی عملی انجام ندهد و به دلیل همین نگاههای سطحی، مریض را از بخش دولتی به بخش خصوصی میفرستادند.» وزیر بهداشت در ادامه صحبتها گفت: «استراتژی ما این بود که به جای شعار و دادن نسبتهای نادرست و سرکوب بخش خصوصی، تختهای بیمارستانی را در بخش دولتی افزایش دهیم، تجهیزات را اضافه کنیم و توزیع پزشک را درست کنیم تا بتوانیم با بخش خصوصی رقابت کنیم.» وی گفت: «اگر بخواهیم بخش خصوصی را مدیریت کنیم، باید برای آن رقیب ایجاد کنیم. با سروصدا کردن و فشار آوردن و متهم کردن محال است.»
تفاوت در حق فنی، تخلف از سیاستهای کلی سلامت است در ادامه برنامه مقصودی با اشاره به این گفته هاشمی که تعرفهها سالها بدون تغییر مانده بودند، اسلایدی نشان داد که آن را «متوسط رشد سالانه تعرفههای خدمات تشخیصی درمانی در بخش خصوصی و دولتی» نامید و گفت: «این تعرفهها چه در بخش دولتی و چه در بخش دولتی عمدتا از خط تورم بالاتر بودهاند (افزایش سالیانه بیشتری نسبت به نرخ تورم داشتهاند) اما اینکه ما از بین چندهزار تعرفه چندتا که نیاز به اصلاح و افزایش داشتهاند را مرتب مثال بزنیم، درست نیست. آن تعرفهها باید اصلاح میشدند و کسی هم با این مسئله مشکلی ندارد. ضمن اینکه مثل همه مشاغل دیگر، یک پزشک مجموعهای از کارها را انجام میدهد. یعنی اگر لوزه و آپاندیسیت عمل میکند، n تا کار دیگر هم انجام میدهد. سوال اصلی این است که حتی اگر بپذیریم افزایش 2ونیم برابری تعرفهها در بخش دولتی لازم بوده، تعرفههای بخش خصوصی چرا افزایش بیشتری داشتند؟ درصورتیکه این مسئله خلاف بیّن سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب مبنی بر یکسان بودن حق فنی تعرفهها است.» وزیر بهداشت در پاسخ گفت: «به این موضوع هم میرسیم که شما چقدر مصمم هستید که سیاستهای کلی حوزه سلامت که مقام معظم رهبری ابلاغ فرمودند را برای اجرا پیگیری کنید؟» مجری برنامه گفت: «ما که نباید اجرا کنیم؛ شما باید اجرا کنید. لطفا درمورد همین یک بند فعلا توضیح بدهید.» اما فضای گفتوگو باز هم به سمت تذکر درمورد رعایت نوبت حرف زدن رفت. هاشمی گفت: «بگذارید من صحبت کنم و شما گوش کنید.» و ادامه داد: «اگر شما سیاستهای کلی را میخواهید مبنا قرار دهید که ما آرزو میکنیم همه به آن توجه کنند باید بدانید که آن هم یک بسته است. نمیشود یک بند از آن را بگیرید و بندهای دیگر را رها کنید.» مجری برنامه سعی کرد وزیر بهداشت را مجددا به سمت پاسخ به سوال طرحشده هدایت کند. بنابراین گفت: «ما بندهای دیگر را هم از شما میپرسیم. الان درباره همان بند توضیح دهید.» باز هم همان جدل تکراری و تذکرات وزیر: «باز هم نشد. قرار شد شما گوش کنید!» هاشمی در ادامه گفت: «من از شما که به نرخ تورم اشاره میکنید میپرسم. نرخ تورم در سلامت با نرخ تورم عادی متفاوت است یا نه؟ و اگر هست تا چند برابر؟» وی با بیان اینکه نرخ تورم در حوزه سلامت بالاتر از حوزه عمومی کشور است، تصریح کرد: «نرخ تورمی که دولت یا مجلس برای خدمات سلامت درنظر میگیرد، همیشه یک و چهار دهم برابر تورم عادی است. بنابراین در این نموداری که نشان میدهید، اگر میبینید رشد تعرفهها از نرخ تورم بالاتر است، به دلیل بالا بودن همیشگی نرخ تورم سلامت از تورم عادی کشور است. ولی اگر به سیاستها برگردیم، ما هم معتقدیم کسی که چشم عمل میکند، فرقی ندارد که در بیمارستان خصوصی عمل کند یا دولتی. ما که نمیخواهیم همدیگر را متهم کنیم. اگر منطقی نگاه کنیم در بخش خصوصی نباید هزینهها بیش از 30 یا 40 درصد بالاتر از بخش دولتی باشد اما اینکه چه زمانی میتوانیم این را عملیاتی کنیم، به زمانی برمیگردد که ما یک بخش دولتی کارآمد و قوی داشته باشیم.» 7 تا 10 هزار تومان زیرمیزی که با افتخار به روی میز آمد وزیر بهداشت در ادامه گریزی به دقایق قبل برنامه زد و گفت: «یکی از مسائلی که شما به آن اشاره نکردید و به نظر من با هوشمندی هم از کنار آن گذشتید این است که بالاخره آن 7 تا 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی را قبول دارید یا نه؟ اگر قبول دارید، به من بگویید که آن مبلغ چه شد؟ معلوم است که آن مبلغ توزیع شده در تعرفهها.» اینبار نوبت به مجری برنامه رسید که بهجای پاسخ به سوال طرحشده، از نوع سوال و رفتار سوالکننده انتقاد کند. مقصودی گفت: «شما به خاطر اینکه ما درباره فساد در سطح پزشکان صحبت کردهایم، از ما ایراد میگیرید، ولی خودتان میفرمایید که در سال 92، پزشکان 7 تا 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی میگرفتهاند. البته من نمیدانم آیا نظام پزشکی هم این ادعا را میپذیرد یا نه؟ چون ما بین 30 تا 40 هزار متخصص که بیشتر نداریم و طبیعتا بخشی از آنها هم مشمول این کار نبودهاند. پس باید مشخص شود که مگر هرکس چقدر زیرمیزی میگرفته است؟» به دنبال این گفته مجری، وزیر بهداشت از او پرسید: «بالاخره شما طرفدار پزشکان هستید یا نه؟» مجری هم گفت: «اولا من طرفدار حق هستم و فکر میکنم بیش از 90 درصد از پزشکان کشور کاملا سالم هستند و اتفاقا در طرح تحول سلامت و سیستم ناعادلانه سلامت به آنها ظلم میشود. هم به پزشکان عمومی، هم به اینترنها و هم به رزیدنتها به شدت ظلم میشود، درمورد سایر بخشهای درمانی مانند پرستاران و سایر پرسنل بیمارستانها هم وضع به همین منوال است و درمورد متخصصین هم رشتههایی مانند اطفال و داخلی و ... هستند که اصلا درآمد خاصی ندارند. یک لایه نازکی شاید کمتر از 10 درصد و حتی کمتر از 5 درصد هستند که حقوقهای زیادی دارند و بعضا زیادهخواه هستند. من فکر میکنم اتفاقا خود جامعه پزشکی باید علیه آن 5 یا 10 درصد متخلف اقدام کند تا قداست جامعه پزشکی حفظ شود. اینکه شما میگویید پزشکان 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی میگیرند، برای من خیلی عجیب است. با چه برآورد و آماری این را میفرمایید؟» حسن هاشمی پاسخ داد: «اگر شما انقدر به پزشکان اعتقاد دارید که میگویید 90 تا 95 درصد از آنها انسانهای شریف و مورد احترامی هستند، لطف کنید یک برنامه هم درجهت مثبت برای آنها بسازید. من تاکنون هرچه از شما دیدهام، فقط تخریب جامعه پزشکی بوده است.» مقصودی هم در دفاع از تیم برنامهساز ثریا گفت: «شما سرتان شلوغ بوده و برنامههای مثبت ما را ندیدهاید.» هاشمی اما این دفاع را قبول نداشت و ادامه داد: «شما وقتی در مناظره شرکت میکنید، علیه پزشکان صحبت میکنید و میخواهید بگویید که پزشکان فقط جیب خود را پر میکنند. امشب هم برنامه را درست از همینجا شروع کردید. اما هیچ اشکالی ندارد.» وی افزود: «اتفاقی که در گذشته در رابطه با پرداختها رخ میداد و مسئولین هم چشمشان را بر روی آن میبستند این بود که چون تعرفههای خدمات درمانی بسیار کم و نامناسب بود، بقیه پول را از مریض میگرفتند. حالا این دولت گفته این پول را از مریض نگیرید.» چرا آبروریزی میکنید؟ مالیات 90 درصد بگیرید ادامه بحث همراه با یک جمله جالب از سوی وزیر بهداشت بود: «شما میگویید که ما زیرمیزی را آوردهایم روی میز؟ بله. بنده افتخار میکنم که این کار را کردهایم و به پزشکان گفتهایم ما آنچه حق شماست را میدهیم، بیشتر هم نمیدهیم، حق هم ندارید که از مریض بگیرید و اگر هم گرفتید، با شما برخورد میشود.» وی اضافه کرد: «اینکه شما میگویید متخلف هست، در کدام لباسی متخلف نیست؟ اما اگر درآمد کسی بالا است، بروید سیستم مالیاتی را درست کنید. ببینید بقیه دنیا چکار میکنند؟ چرا آبروریزی میکنید و فیش میزنید؟ (فیش حقوقی نمایش میدهید) مالیات 50 درصد و 80 درصد و 90 درصد بگیرید و با یک نظام مالیاتی درست، درآمدها را معتدل کنید.» محرومیت در حد نداشتن کفش و شناسنامه شب از نیمه گذشته بود و بحث چالشی نقد و بررسی طرح تحول سلامت همچنان ادامه داشت. پخش یک آیتم گزارشی میتوانست آرامش را تا اندازهای به بحث بازگرداند. اما گزارشی پخش شد از مشکلات بهداشتی مردم جنوب کرمان که از ابتداییترین امکانات مانند حمام، سرویس بهداشتی، آب آشامیدنی، آب گرم و ... محروم هستند.» وزیر بهداشت پس از پخش این آیتم گفت: «یکی از محرومترین مناطق کشور، جنوب کرمان است که مردم در آنجا نهتنها آب آشامیدنی ندارند بلکه شناسنامه هم ندارند. من نمیدانم شما به آن منطقه رفتهاید یا نه ولی من قبل از دوره وزارتم به آنجا رفتهام. این شرایط مختص به جنوب کرمان هم نیست و جیرفت و خود کرمان هم چنین شرایطی دارند. جیرفت 800 هزار نفر جمعیت دارد ولی فقط 200 تخت بیمارستانی در آنجا وجود دارد. معنایش این است که بیعدالتی وجود دارد و ما آن منطقه را رها کردهایم. البته فقط بهداشت آنجا کمبود ندارد بلکه کفش پا و آب آشامیدنی و خیلی از مسائل دیگر هم آنجا وجود ندارد. باید بپذیریم که شعار دادهایم ولی در عمل کاری انجام ندادهایم.»
حقوق یا کارانه؟ حسن هاشمی اصرار داشت که اسلایدهایی نشان دهد و در قالب آنها گزارشی از اقدامات انجامشده در دوره وزارت خود را به مردم بدهد ولی در مقابل مجری برنامه هم اصرار داشت که وزیر بهداشت ابتدا به سوالات مطرحشده پاسخ دهد.» این بود که مقصودی سوال دیگری مطرح کرد که باز هم به سیستم پرداخت در نظام سلامت برمیگشت. وی گفت: «یکی از نکاتی که در این گزارش وجود داشت، مربوط به حقوقهای 50، 70 و 100 میلیون تومانی در بخش دولتی بود. این پولها باید میرفت و در این مناطق محروم خرج میشد.» هاشمی پاسخ داد: «این مبالغ مربوط به حقوق نیست. اینها کارانه است. حقوق پولی است مانند آن که شما میگیرید یا من به عنوان استاد دانشگاه میگیرم. اما یک بخشی هم وجود دارد که ما به پزشک و پرستار و آزمایشگاه و ... پرداخت میکنیم که بخشی از درآمد خود آنها است. یعنی اینکه آنها کار میکنند و ما هم 40 درصد از درآمد آنها را به خودشان میدهیم. قبل از آمدن این دولت و تصویب این تعرفهها، درآمد دولت از این بابت 10 هزار میلیارد تومان بوده است. الان این رقم چقدر شده است؟» مقصودی پاسخ داد: «مشخص است که وقتی تعرفهها 2 و نیم برابر بشود، این رقم هم حتما به همین میزان افزایش پیدا کرده است.» محاسبه مقصودی درست بود چون درآمد وزارتخانه از 10 هزار میلیارد تومان به 26 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. یعنی درست همان 2ونیم برابری که او با نسبت دادن درآمد دولت به افزایش تعرفهها حدس زده بود. ولی هاشمی نمیخواست بپذیرد که این افزایش درآمد به افزایش تعرفهها مرتبط است. از این رو گفت: «نهخیر. برای افزایش کارانه، کار بیشتری باید انجام شود. عزیز من! کارانه چیست؟ اگر من امروز سر کار نروم، کارانه به من میدهند؟ چنین چیزی نیست. هر مقدار خدمت بیشتری ارائه دهم ، مریض بیشتری ببینم و عمل بیشتری انجام دهم، طبیعی است که درآمد بیشتری برای آن سیستم ایجاد میشود که یک بخش از آن را به من میدهند. ما امروز در بخش دولتی 26 هزار میلیارد تومان درآمد داریم. اگر این نباشد که ما کاری نمیتوانیم انجام دهیم. شما فکر میکنید بابت طرح تحول سلامت چقدر به ما پول داده شده است؟» با طرح این سوال، مجری برنامه از وزیر میخواست که خودش بگوید این رقم چقدر است و هاشمی هم مصرانه از مقصودی میخواست که پاسخ دهد. هاشمی گفت: «شما باید بگویید. شما که نقد میکنید باید بدانید چقدر به طرح تحول اختصاص داده شده است؟» مقصودی پاسخ گفت: «ای کاش شما آمار و حسابهای ملی سلامت را منتشر کنید. بالاخره بزرگترین طرح اقتصادی دولت در حوزه سلامت اجرا شده است. انتظار پژوهشگران و رسانههای مستقل این است که شما حسابهای ملی سلامت را منتشر کنید. چیزی که ما بارها درخواست کردهایم. ما به مرکز ملی آمار نامه زدیم و گفتیم ما میخواهیم یک برنامه منصفانه بسازیم و میخواهیم حرف درست را بزنیم. به ما گفتند که ما نمیتوانیم بدهیم. ما اینها را آماده کردهایم و به وزارت بهداشت دادهایم. بروید از وزارت بهداشت بگیرید. از دوستان شما ادر وزارت بهداشت هم درخواست کردیم که نامههایش موجود است.»
صلاح است که آرام باشید این گفتوگو همچنان با بگومگوهای پینگپنگی در جریان بود. هاشمی گفت: «این حرف شما یک نسبت ناروا است. اولا که آمار ملی سلامت مربوط به ما نیست. مربوط به همه ملت ایران و در اختیار مجلس است. شما که الحمدلله همهجا کسی را دارید. به شما میدهند.» مقصودی گفت: «فرض کنید ما کسی را داشته باشیم و بتوانیم بگیریم. این آمار باید در اختیار همه مردم باشد. در سایتها باشد. گردش آزاد اطلاعات اینگونه است؟» هاشمی گفت: «شما به من بگویید آخرین آماری که بیرون آمده مربوط به چه سالی بوده است؟ من میخواهم ببینم شما اصلا اطلاع دارید؟» مقصودی گفت: «بله. البته دولت قبل هم در این زمینه کوتاهی کرده است. ولی آخرین آمار مربوط به سال 92 است.» هاشمی گفت: «در سال 92 که هنوز ما کار خودمان را آغاز نکرده بودیم.» در این لحظه بر اساس رویه جدید مسئولان وزارت بهداشت که هرکجا بحث داغی شکل میگیرد، از موضع بالا همه را ساکت میکنند، وزیر بهداشت برای چندمین بار با سکوت چند لحظهای خودش و بعد هم گفتن این جمله که «آیا من میتوانم صحبت کنم؟» از مجری برنامه خواست که سکوت کند. بعد هم گفت: «اولا من از شما میخواهم که آرام باشید. به نظر من صلاح است. اگر میخواهید روشنگری کنید. اما اگر میخواهید متهم کنید که اصلا نیازی به دعوت کردن نبود.» وی در ادامه با بیان اینکه وقتی ما سر کار آمدیم حسابهای ملی سلامت تا سال 87 منتشر شده بود و حالا هم تا سال 92 موجود است، پرسید: «وقتی شما میدانید آمارهای مربوط به سالهای 93 و 94 هنوز وجود ندارد، چرا ما را متهم میکنید؟» تهیهکننده برنامه ثریا هم تاکید کرد: «چندین بار مسئولین و سخنگوی وزارت بهداشت مصاحبه کردهاند و گفتهاند که تا یک یا دو ماه آینده این آمارها منتشر میشود که این مصاحبهها موجود است.» درمقابل هاشمی سوال کرد چه کسی باید منتشر کند؟ اداره آمار زیر نظر چه کسی است؟» و مقصودی هم در جواب گفت: «با اینکار که از این نهاد به آن نهاد پاسکاری بشود مشکلی حل نمیشود.» هاشمی هم با تاکید بر اینکه انتشار این آمار بر عهده ما نیست و سازمان برنامه و بردجه باید این کار را بکند گفت: «شما بروید از دکتر نوبخت بپرسید که چرا این آمار منتشر نشده است. مگر ما چیزی داریم که بخواهیم از مردم پنهان کنیم؟» پس از این مجادله درباره انتشار آمارهای سلامت، وزیر بهداشت مجددا خواست تا اسلایدهای مربوط به دستاوردهای وزارتخانهاش به نمایش درآید.» وی به افزایش پزشکان در مناطق محروم، افزایش تماموقتی پزشکان از 5 درصد به 100 درصد، به کارگیری 843 پزشک مقیم در 412 بیماستان، راهاندازی 5 هزار و 80 پایگاه سلامت، هزار و 902 مرکز جامع خدمات سلامت، ساخت خانههای بهداشت با حضور یک بهورز آقا و یک بهورز خانم در روستاهای کشور، بهکار گرفتن مراقبین سلامت برای 11 میلیون حاشیهنشین به ازای هر 3 هزار نفر یک مراقب سلامت، بازسازی و نوسازی 2 میلیون متر مربع فضای بهداشتی درمانی و 39 هزار تخت بیمارستانی و ساخت 12 هزار و 907 تخت بیمارستانی، ایجاد تختهای ویژه به اندازه نیمی از تعدادی که از ابتدا در این کشور ساخته شده بود، 13 هزار و 308 متر مربع فضای اورژانس بیمارستانی و 250 پلیکلینیک اشاره کرد.
پیشرفت کشور با بهانهگیری به دست نمیآید نوبت به طرح یک گلایه از طرف تهیهکننده و مجری برنامه شد. وی گفت: «از آغاز وزارت شما، ما تا بهحال 3 مرتبه شما را دعوت کردهایم ولی هر بار سهشنبه قبل از برنامه، قرارمان کنسل میشد تا اینکه بعد از 2 سال اینبار توفیق داشتیم که در خدمت شما باشیم.» وزیر بهداشت هم بعد از اعلام آمادگی برای پذیرفتن دعوتهای آتی، کنایهای هم به برنامه زد و گفت: «شما به عنوان شعار خود نوشتهاید «ثریا دیدهبانی برای پیشرفت ایران» ولی پیشرفت ایران با بهانهگیری از همدیگر به دست نمیآید. تعداد ما اندک و مشکلات ما فراوان است و دشمنان زیادی هم داریم. الان هم هفته وحدت است. نمیشود که با همدیگر دعوا کنیم و بقیه دنیا را دعوت به وحدت کنیم. باید منافع ملی را درنظر بگیریم و با تدبیر، مشکلات مردم را حل کنیم.» کنایهزنی و افشاگری به نوبت بود. مقصودی در پاسخ به این گفته وزیر بهداشت، تصریح کرد: «خواسته همه ما این است. ولی اینکه ما پیگیر هستیم و صراحت داریم به این دلیل است که طرح بزرگی مانند طرح تحول سلامت مانند طرح هدفمندی یارانهها در دولت قبل با سرمایهگذاری دولت آغاز شده است. در آن دوره هم ما به دوستان میگفتیم که طرحهای بزرگ باید نقد شوند. باید از همان ابتدا کارشناسان به میدان بیایند و طرح را نقد و بررسی کنند تا این اتفاقاتی که برای آن طرح هم افتاد، تکرار نشود. اما همه مسئولان دولتهای مختلف از نقد فراری هستند و خصوصا برای طرحهای بزرگ کمتر میآیند. درمورد طرح تحول سلامت هم ما دوست داشتیم همان اول که فاز سوم میخواست اجرا شود، این گفتوگو انجام شود. الان هم اگر من زیاد حرف میزنم به این دلیل است که ما میخواستیم برنامه با حضور منتقدین باشد و یکی از منتقدین به صورت حضوری در برنامه حضور داشته باشد، اما مشاوران شما گفتند آقای وزیر باید تنها باشد. ما هم پذیرفتیم و خواهش کردیم که حداقل یکی از منتقدین به انتخاب خود شما به صورت تلفنی در برنامه حضور داشته باشد، اما دوستان این را هم نپذیرفتند و گفتند شما خودت این انتقادات را انجام بده. بنابراین من براساس دانش محدودی که دارم، باید انتقادات را وارد کنم.»
باید توان «نه» گفتن به مردم را داشته باشیم برنامه به اینجا که رسید، سیدحسن هاشمی از یکی از پاشنههای آشیل طرح تحول سخن گفت. وی تاکید کرد: «در بخش درمان هرچقدر خدمت ارائه شود، بازهم مردم درخواست دارند. بنابراین یک جاهایی باید توان «نه» گفتن هم وجود داشته باشد. همین طرح اگر بخواهد با سیستم باز پیش برود، یعنی پزشک هرچه خواست بنویسد و بیمار هم هرچه خواست دریافت کند و 3 یا 6 درصد از هزینه آن را هم پرداخت کند، با کل بودجه کشور هم نمیشود ادامه داد.» برنامه با تاکید مجری مبنی بر اینکه همین مسئله یکی از مهمترین انتقاداتی است که به طرح تحول سلامت وارد میشد، وارد بخش بعدی شد. پیامکی از طرف امامجمعه زهک به دست مجری برنامه رسید با این محتوی که بیمارستان سوانح سوختگی که در سفر اخیر وزیر بهداشت به زابل افتتاح شده، بعد از گذشت 2 روز تعطیل شده است. حسن هاشمی اما با بیان اینکه من در جریان جزئیات این ماجرا هستم گفت: «چون مطرح کردید، من هم باید بگویم. آن آقای امامجمعه مشکلاتی با رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل دارد. بنابراین اگر شما از امامجمعه زابل بپرسید بهتر است تا امامجمعه زهک.»
اگر پول درستی به «مولد» ندهید، بازارسیاه راه میافتد نوبت به تکرار یکی از سوالاتی رسید که در میانه برنامه طرح شده بود اما باوجود بحثهای حاشیهای هیچ پاسخی به آن داده نشده بود. مقصودی گفت: «اگر در هر صنفی فساد و اشتباهاتی وجود داشته باشد، راه مقابله با آن چیست؟ آیا راهش این است که ما آن را رسمی کنیم، پاداش بدهیم و درآمد آنها را چندبرابر کنیم یا اینکه راههای دیگری هست و اساسا باید نظارت جدیتری وجود داشته باشد؟ آیا درآمدها نباید در هر صنفی یک سقفی داشت باشد؟» وزیر بهداشت گفت: «شما باز هم حرف خودتان را میزنید و متاسفانه به آن بخشی که من گفتم توجهی نکردید. شما آن قسمتی که مردم از جیبشان میدادند را نمیخواهید ببینید و به همین دلیل تحلیلتان درست نیست. شما نمیخواهید ببینید که تا پیش از آمدن این دولت وقتی مردم میرفتند برای دمپایی و لباس و وسایل جراحی و ... آنها را به بیرون بیمارستان میفرستادند. 37 درصد از هزینههای مردم را بیمهها حاضر نبودند پرداخت کنند و بیمار مجبور بود از جیبش پرداخت کند. برای امآرآی، سیتیاسکن و همه آزمایشات گرانقیمت مجبود بودند از بیمارستان خارج شوند. همین وضعیت برای اعمال جراحی و خدمات هم وجود داشت. یعتی به دلیل اینکه دستمزدی که به پزشک میدادند پایین بود، پزشکان در بیمارستان دولتی کار نمیکردند. فقط 5 درصد از اینها در بیمارستان دولتی بودند و 95 درصدشان بیرون کار میکردند. این را که شما کتمان نمیکنید؟ شما از بین این 10 هزار نفر پزشک طرحی حتی یک نفر را هم نمیتوانید پیدا کنید که در بخش خصوصی کار کند. اما در میان کل پزشکانی که در وزارت بهداشت کار میکند، 48 درصد تماموقت هستند. درحالیکه وقتی ما شروع کردیم، تنها 18 درصد تماموقت بودند. بنابراین 52 درصد از پزشکان وزارت بهداشت هستند که هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی کار میکنند. این طبیعی است که اگر شما پول را بهدرستی به «مولد» ندهید، بازارسیاه راه میافتد. مگر در بقیه بخشها وجود ندارد؟ متاسفانه آنجا که پول هم به خوبی داده میشود، زیرمیزی وجود دارد. یک جا را به من نشان بدهید که زیرمیزی در آنجا وجود نداشته باشد. بنابراین زیرمیزی که هست. ما آمدهایم جمعش کردهایم. حالا شما باید بگویید خدا پدرتان را بیامرزد که جمعش کردید. البته صددرصد هم جمع نشده و من هم چنین ادعایی نداردم. براساس آماری که ما داریم، در شهرستانها زیرمیزی وجود ندارد. در کلانشهرها کار سخت تر است. حالا اگر شما آمدید حق این پزشک را به او دادید، اسم وضعیت قبل از این را فساد میگذارید؟ مثلا به کسی آپادندیسیت عمل میکرده 30 هزار تومان میدادند. حالا اگر او بقیه پول را خودش میگرفته، شما اسم این را فساد میگذارید؟ دولت چشمش را بسته است. کاری که دولتها در طول این سالها با پزشکی این کشور کردهاند با هیچ قشر دیگری نکردهاند. یعنی گفتهاند چون پول نداریم که به بیمه بدهیم، 4 سال تعرفهها را هیچ تغییر نداده و فریز میکنیم. چه کسی باید جور این را بکشد؟ بنابراین پزشک از بیمار میگرفته است. شما میخواهید آن قسمتی که از بیمار میگرفته را نبینید. اینکه شما میگویید هر کسی که خلاف میکند نباید به او جایزه داده شود، درست است ولی اسم این خلاف نیست. من میگویم هرکسی از آن طریقی که من گفتم پول گرفته است، مقصر نیست. مقصر اصلی مجلس و کسی است که آن را به این راه کشانده است. اما اگر کسی زیادهطلبی کرده، در کدام صنف است که وجود نداشته باشد. ما میگوییم چنین فردی اگر روحانی است، لباس روحانیت را دزدیده، اگر پلیس است، لباس پلیس را به اشتباه پوشیده و اگر روپوش سفید است، لباس ما را به اشتباه پوشیده است. شما چرا ما را متهم میکنید؟ شما ببینید علیرغم همه این صحبتهایی که شما میگویید و پخش میکنید، چقدر مردم نسبت به پزشکان شریف و جامعه پزشکی احترام میگذارند. بعد از برنامه قبلی شما، مقام معظم رهبری رفتند عمل کردند. تعبیرهای ایشان را شما راجع به جامعه پزشکی ببینید که گفتهاند این یکی از ثروتهای ملی ما است. یکی از ثروتهای اجتماعی ما است. شما اگر به همان عمل کنید، کافی است.»
درآمد بالای 7 میلیون تومان برای هیچ مدیری منطقی نیست وزیر بهداشت دقایقی بود که بهصورت متکلم وحده سخن میگفت. اما وقتی از مقام معظم رهبری نقلقول کرد، مجری برنامه واکنش نشان داد و گفت: «رهبری از معلمان هم تقدیر میکنند، از نظامیها هم تقدیر میکنند. اما به نظر من آن نظامی عزیزی که در مرزهای سیستان و بلوچستان با اشرار میجنگد یا جزو مدافعین حرم است به اندازه یک پزشکی که در مناطق محروم کار میکند، ارزش دارد. بنابراین نمیشود یک نفر 50 میلیون یا 100 میلیون تومان بگیرد ولی آن یکی 3 میلیون تومان بگیرد. این نظام ناعادلانهای که به وجود آمده هم بین خود پزشکان و درون جامعه پزشکی مشکل ایجاد کرده هم بین اقشار دیگر. نمیتوانیم بگوییم آتشنشانی که در مناطق محروم جان مردم را نجات میدهد 2 میلیون تومان بگیرد و پزشکی که در همان منطقه به مردم خدمت میکند، 20 یا 30 میلیون تومان بگیرد. این ناعادلانه است.» هاشمی در پاسخ به این اظهارات درخواست راهحل کرد و گفت: «به نظر شما چه باید کرد؟» مقصودی ادامه داد: «راهحل ما قطعا این نیست که درآمد پزشکان را از 10 میلیون به 20 میلیون و از 20 میلیون به 100 میلیون تومان افزایش دهیم.» وی افزود: «من میگویم باید مانند دیگر بخشها بهخصوص بخش دولتی که قانون داریم، سقف درآمد وجود داشته باشد. چرا در همه اقشار گفتهاند سقف درآمد 19 میلیون باشد؟ تاره من همین را هم ناعادلانه میدانم. درآمد بالاتر از 6 یا 7 میلیون برای یک مدیر دولتی هیچ منطقی ندارد. وقتی یک کارگر در جامعه (اگر کار داشته باشد)، زیر 1 میلیون تومان حقوق میگیرد، در پرداخت حقوق 20 میلیون تومانی به یک مدیر هیچ منطق و عدالتی وجود ندارد. به همین ترتیب حقوق 50 یا 100 میلیونی قشر کمی از پزشکان هم قطعا منطقی ندارد و بیعدالتی است.» مقصودی خاطرنشان کرد: «مرکز پژوهشهای مجلس که نه چپ است و نه راست و اتفاقا با دولت هم همراستا است، ضمن انتقادات مفصلی که نسبت به طرح تحول سلامت انجام داده که حتما شما خواندهاید، راجع به حقوقهای نامتعارف و نجومی هم گزارش داده که در این گزارش وزارت بهداشت، وزارت نفت، بانکها و بیمهها جزو اولویتهای تخلف در موضوع حقوقهای نجومی خوانده شدهاند. بعد در شورای حقوق و دستمزد میگویند حقوقها باید زیر 19 میلیون تومان باشد و بعد از آن جلسه، با یک لابی که انجام میشود این مصوبه تبصره میخورد به این ترتیب که پزشکان از این قاعده مستثنی هستند و برای پزشکان تا یک ماه آینده تصمیم گرفته و اعلام میشود که سقف حقوق آنها در بخشهای دولتی چقدر است. الان 3 ماه از آن تبصره میگذرد و هنوز اعلام نشده است. به نظر شما دلیل آن چیست؟» به دنبال این صحبتها، وزیر بهداشت از مجری برنامه تشکر کرد اما تشکری که همه بینندگان به مفهوم اصلی آن پی بردند. وی گفت: «من خیلی ممنونم که بحث را به این شکل دنبال میکنید. همینطوری پیش برویم خیلی خوب است. من از شما سوال میکنم که چه کسی باید تصمیم بگیرد؟ دیوان محسبات یا سازمان بازرسی؟ بالاخره اینها دو مرکز نظارتی هستند که در این زمینه مسئولیت دارند. هم دیوان محاسبات هم سازمان بازرسی گزارش دادند و بعد هم پروندهها را به دادگاه فرستادند. اگر متخلفی در حوزه سلامت باشد حتما گریبان او را خوهند گرفت. ولی زمانی که من از رئیس دیوان محاسبات سوال کردم، ایشان به من گفت در دستگاه شما نیست.» هاشمی به اقدامات دولت در این زمینه اشاره و اضافه کرد: «شما دولت را قبول دارید یا نه؟ شما مصوبات دولت را در حدی که مجلس به دولت اختیار داده، قانونی میدانید یا نه. شورای حقوق و دستمزد وضعیت پرداخت و حقوق و غیره را در هر دستگاهی بررسی کرده است. ما هم ظرف یک ماه موظف بودیم که نظام پرداختمان را به شورای حقوق و دستمزد بدهیم. ما هم آماده کرده و در اختیارشان گذاشتیم. 3 هفته پیش نوبت ما شد. حدود 3 ساعت هم بررسی طول کشید. یک بخش از آن را تایید و یک بخش را هم اصلاح کردند و این شد مبنای پرداخت کارانه در حوزه سلامت. اگر واقعا قانون را قبول داریم که باید به آن احترام بگذاریم و بعد از آن دیگر نیاییم به آن حاشیه بزنیم.» وزیر بهداشت با این عبارت که «کارهای دولت بچهبازی نیست» اظهار داشت: «اینطور نیست که چیزی را تصویب کنند و بعد با لابی شخص یا اشخاصی یک چیزی پایین آن مصوبه اضافه بشود. این که نشد دولت.» وی افزود: «اتفاقا در دولت راجع به پزشکان بحث شد. گفتند حقوق ما در دستگاهها رتبه سیزدهم است. حقوق یک پزشک متخصص 2 میلیون و 700 هزار تومان است. اگراستاد دانشگاه باشد، 6 یا 7 میلیون تومان است. اما گفتند کارانه با حقوق متفاوت است. یک پزشک به اتفاق پرستار و بقیه کار میکنند و سالانه 26 هزار میلیارد تومان درآمد ایجاد میکند. بخشی از این را باید به خود آنها داد. اما سوال این بود که آیا باید برای این بخش از درآمد سقفی مشخص شود؟ همه موافق با سقف و مالیات مضاعف بودند. در شورای حقوق و دستمزد هم گفتند هم سقف تعیین شود، هم پلکانی کسر شود.» سکان هدایت بحث به وسیله حسن هاشمی باز هم به سمت این سوال او چرخید که «به نظر شما راهحل مقابله با بیعدالتی در پرداختها چیست» اما خوش پاسخ گفت: «ما هیچ راهی نداریم جز اینکه تکثیر کنیم. اینجا هم اقتصاد و قانون عرضه و تقاضا حاکم است. من همین چند روز پیش سراوان بودم. پزشک آنجا 150 بیمار را ویزیت کرده و 550 عمل ارتوپدی را انجام میدهد. البته درست است که اگر شما بتوانید 5 پزشک به آنجا بفرستید، هم میتوانید هزینهها را پایین بیاورید و هم آن سقف درآمد، خیلی بالا نخواهد بود. اما تا زمانی که تعداد نیروی ما کم است، هرچه بگوییم شعار دادهایم.» یک کار اصولی بالاخره یک جمله مهربانانه هم در این برنامه شنیده شد. این جمله، اقرار به یکی از کارهای خوب وزارت بهداشت بود که از سوی مجری برنامه گفته شد: «یکی از راههای اصولی که جزو کارهای خوب شما هم بود، افزایش ظرفیت دانشگاهها برای جذب دانشجویان بومی است. راجع به درآمد پزشکان هم من تاکید میکنم که صحبت ما درباره یک تعدادی درحد کمتر از 10 دصد از کل پزشکان و لایه نازکی از بهخصوص جراحان است که درآمدهای نجومی دارند و باید برای آنها فکری کرد.» این فضای دوستانه و آرام دیری نپایید و پخش اسلایدهایی که مربوط به فیش حقوقی تعدادی از پزشکان شاغل در وزارت بهداشت بود، برنامه باز هم به چالش کشیده شد. یک فیش حقوقی 866 میلیون تومانی که مربوط به سال 91 و متعلق به یکی از معاونان فعلی وزارت بهداشت بود، سردسته چندین سند مالی بود که یکی پس از دیگری پخش شدند: یک فیش 49 میلیون تومانی برای اسفند سال 94، فیش حقوقی دیگری به مبلغ 54 میلیون تومان برای اسفند 94 متعلق به پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، یکی دیگر به مبلغ 49 میلیون تومان برای اسفند 94 مربوط به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه و برای اسفند 94، دیگری 54 میلیون تومان، بعدی 46 میلیون تومان و درنهایت یک فیش حقوقی ویژه در برابر دیدگان وزیر بهداشت و دوربینهای شبکه اول سیما به نمایش درآمدند. آن فیش ویژه مربوط به پزشکی بود که در مناطق محروم خدمت میکند و براساس آن بابت اول تا 31 اردیبهشت ماه همین امسال، 585 میلیون تومان به وی پرداخت شده است. مقصودی پس از پخش این تصاویر، فرض را بر این گذاشت که این پزشک عزیز در منطقه محرومی که هیچکس نمیرود، حاضر شده و خیلی هم فعال بوده است. با اینحال پرسید: «سوال اینجاست که بالاخره سقف این درآمد چقدر است؟ شما از همه وزرا بیشتر در مناطق محروم حضور داشتهاید و بیشتر از بقیه وزرا و مسئولین درد این محرومین را میبینید که از نقاط قوت شما به شمار میرود. اما بالاخره این درآمدهای 500 میلیونی حتی اگر قانونی هم باشد، قطعا ناعادلانه است و از بیتالمال و جیب همان محرومین هزینه میشود. از نظر خود شما در جامعهای با این ویژگیها آیا درآمد 500 میلیونی و 100 میلیونی منطقی است؟» موضوع کارانه نجومی معاون وزیر سیدحسن هاشمی به جای پاسخ دادن به این سوال اما راه انتقاد به نمایش این فیشها و زیر سوال بردن صحت و اعتبار آنها را پیمود. وی گفت: «ایکاش شما قبل از برنامه این فیشها را میدادید تا من ببینم. البته یکی از اینها را من خبر دارم. چون گفتید در ستاد وزارتخانه است و درواقع یکی از معاونین من است که در سال 91 کارکرد ایشان در طول یک سال آن رقمی بوده که شما هم فرمودید. براساس محاسبهای که من قبلا از همکارانم خواسته بودم، ایشان ماهی 340 میلیون تومان کار کرده است از این مبلغ 68 میلیون تومان آن را به او پرداخت کردهاند. حالا این اگر کار نمیکرد، آن ماهی 340 میلیون تومان که حاصل نمیشد. اگر فرض کنید که 2 بار آنژیوگرفی میکرد، با زمانی که 800 بار آنژیوگرافی کرده متفاوت میشود. حالا آن آقای وزیر وقت چه کرده است. او رئیس بیمارستانی بود که این آقا آنجا بود. بعد جایشان عوض شد و بنابراین او تصمیم به تسویه حساب گرفت. خلاصه که پرونده را به بازرسی داد و یک بازرس ویژه هم گذاشت. به منزل تکتک بیماران ایشان زنگ زدند که آیا مثلا چیزی جدا از این هم از بیماران دریافت شده است؟ همینها هم شد یک پرونده بازرسی که به بازرسی کل کشور دادند و هیچ حکمی روی آن نیامد. چرا؟ به دلیل اینکه چیزی که گرفته حقش بوده و بر اساس قانون آن زمان به او پرداخت شده است. پس این مسئله ربطی به طرح تحول سلامت ندارد.» مقصودی گفت: «فرض میکنیم که این پزشک خیلی کمتر از حقش هم دریافت کرده باشد. اما سوال اینجاست که آیا یک مدیر بیمارستان اصلا فرصت میکند اینقدر خدمت ارائه داده و درآمد داشته باشد؟» باز هم کار به جدل کشیده شد. هاشمی پرسید: «بالاخره شما با مدیر بیمارستان کار دارید یا با معاون من؟» مجری برنامه گفت: «ما کاری نداریم که این شخص مدیر بیمارستان است یا معاون وزیر یا ...» هاشمی گفت: «اتفاقا شما عمدا این را نشان دادید که بگویید در ستاد وزارتخانه چنین رقمهایی وجود دارد» مقصودی پاسخ داد: «نه اینطور نیست. بحث ما این است که آیا اگر این درآمدها 2 و نیم برابر بشود، حق است؟» هاشمی گفت: «من درمورد بقیه فیشهایی که نشان دادید، اطلاع ندارم ولی به احتمال زیاد درست است. ولی ما در بعضی مناطق رقمهای بالاتر از اینها هم داریم. وقتی من یک جراح مغز یا ارتوپد یا جراح قلب دارم، مجبوریم از ساعت 7 صبح تا 2 نیمهشب در اتاق عمل از او استفاده کنم. اگر این نظام پرداخت که فیفورسرویس است و بخشی از درآمد را به کسی میدهند که آن درآمد را ایجاد کرده اشتباه است، این از 23 سال قبل ایجاد شده که ایکاش این را ایجاد نمیکردند و پرداختها را بر اساس حقوق ثابت قرار میدادند.» وزیر بهداشت ادامه داد: «من میخواهم از مقاممعظم رهبری نقلقولی بکنم که تا کنون جایی نگفتهام. ایشان به بنده فرموند: «من اینها را مصداق حقوق نجومی نمیدانم.» ولی شما حتما میروید چک میکنید. ایشان فرمودند: «این (کارانه) مانند حقالکشف میماند. اگر این پزشک کار نکند که کسی به او چیزی نمیدهد.» وی افزود: «یکی از این فیشهایی که شما نشان دادید، مربوط به یک متخصص زنان بود. او در یکی از محرومترین شهرهای سیستان و بلوجستان 285 زایمان انجام میدهد. بالاخره باید به او دستمزد داد یا نه؟ اگر او 25 زایمان انجام دهد که پول 285 زایمان را به او نمیدهند. شما و هر کسی دیگری در مشاغل دیگر به اندازه ساعتی که کار میکند،حقوق میگیرد. بالاخره اگر یک ساعت کار کنید یا ساعات بیشتری کار کنید، با هم متفاوت خواهد بود. ایشان گفتند آن 60 میلیون تومان حقوق نجومی است.» مجری برنامه پرسید: «یعنی شما میگویید 585 میلیون تومان حقوق نجومی نیست؟» و هاشمی بر این نکته تاکید کرد که: «مگر شما نگفتید این مبلغ مربوط به 3 ماه است؟» وقتی مجری برنامه با نشان دادن مجدد تصویر فیش حقوقی یادشده تاکید کرد که این مبلغ مربوط به 3 ماه نیست و مربوط به اول تا 31 اردیبهشت است، سیدحسن هاشمی صراحت بیشتری به کلامش داد و گفت: «یعنی برای یک ماه؟ پس این حتما دروغ است. اصلا چنین چیزی محال است. حتما دروغ است و احتمالا فیشهای دیگرتان هم متاسفانه دروغ است.» در پایان این برنامه نتیجه نظرسنجی به این شرح اعلام شد: در پاسخ به این سوال که آیا طرح تحول سلامت منجر به افزایش عدالت در پرداختها و دسترسی بهتر عامه مردم به خدمات بهداشتی درمانی شده است، 46/1 دهم درصد پاسخ دادند «خیر»، 47/8 درصد گفتند «بله» و 6 درصد هم اعلام کردند که قضاوتی ندارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام پرستاری: مدتی هست که چهرههای برجسته جامعه پزشکی، اقتصاددانان شهیر و کارشناسان مباحث توسعه از طریق مطبوعات مستقل و رسانههای تخصصی حوزه سلامت همچون روزنامه «سپید»، سعی در رساندن صدای خود به گوش مسئولان وزارت بهداشت داشته و انتقاداتی را نسبت به طرح تحول نظام سلامت مطرح میکنند. گو اینکه مسئولان و مدیران این حوزه رغبت چندانی به شنیدن صدای منتقد ندارند و معمولا منتقدان خود را به غرضورزی، تخریب و ناآگاهی متهم میکنند، اما واقعیت این است آشی که وزارت بهداشت از نیمه اردیبهشت 93 بار گذاشت، آنقدر شور شده که رسانه ملی را هم وارد فضای مباحث و انتقادات کارشناسی کرده است. چهارشنبه شب اما مدت زمان زیادی از گفتوگوی سیدحسن هاشمی و مقصودی مجری برنامه ثریا از فضای پرسشهای علمی و پاسخهای کارشناسانه فاصله گرفت و مباحثه و مناظرهای که تا پاسی از شب گذشته بسیاری از بینندگان انتظار آن را میکشیدند، رنگ و بوی مجادله و منازعه به خود گرفته بود. در ابتدای این برنامه گزارشی از روند اجرای طرح تحول سلامت و واکنشهای مردم و کارشناسان و پس از آن سوال نظرسنجی برنامه به این شکل پخش شد: آیا طرح تحول سلامت منجر به افزایش عدالت در پرداختها و دسترسی عامه مردم به خدمات بهداشتی و درمانی شده است؟ پیامکهایی که از طرف مردم و بهخصوص جامعه پزشکی به برنامه میرسید هم توسط مجری دوم برنامه خوانده میشد. پیامهایی که به گفته وی، درخواست پرداخت معوقات و توجه در بهکارگیری بهتر و مناسبتر نیروها در آنها زیاد به چشم میخورد. عدهای هم پرسیده بودند که چرا این برنامه بدون حضور منتقدین برگزار میشود.
آغاز بحث از فاز سوم طرح تحول سلامت اما آغازگر پرسش و پاسخ در این برنامه سوالی درخصوص فاز سوم طرح تحول سلامت بود که تحت عنوان «واقعی کردن تعرفهها و مبارزه با زیرمیزی» در سال 93 مطرح شد. فازی از این طرح که انتقادات زیادی را با خود به همراه داشت و بهگفته مجری برنامه، تعرفههای بخش دولتی و خصوصی یکشبه دو و نیم برابر شد. البته سیدحسن هاشمی از همان ابتدا با انتقادی نرم به نوع طراحی سوالات کلام خود را آغاز کرد و گفت: «خوب بود بحث از آنجا آغاز میشد که این طرح چه بود و از کجا آغاز شد، چه برکاتی داشت، چهمیزان رضایتمندی در مردم ایجاد کرد و چه تفاوت هایی نسبت به زمانی که دولت این وزارتخانه را تحویل گرفت ایجاد شده است. ولی طبق بند «ه» ماده «38» برنامه پنجم توسعه، قیمت تعرفههای خدمات درمانی هر سال بایستی مورد بازنگری قرار گرفته و اضافه شود. با اینحال ۲۳ سال این اتفاق نیفتاده بود. مبنای این تعرفهها هم کتابی بود در یکی از ایالتهای آمریکا که در شورای عالی بیمه مورد بازنگری قرار گرفت و بهویژه برای 2 هزار خدمت جدید که اصلا تعرفه نداشتند، تعرفه ایجاد شد. درعینحال میخواستیم آن بخشی که مردم از جیبشان پرداخت میکردند و به تعبیر شماها «زیرمیزی» را از بین ببریم.» هاشمی دریافتی پزشکان با عنوان زیرمیزی را رقمی بین 7 تا 10 هزار میلیارد تومان برآورد کرد و افزود: «یکی از کارهای مهمی که در این دولت با کمک خود جامعه پزشکی، نظامپزشکی و دستگاههای مختلف دیگر انجام شد، همین بود. درعینحال یک نابرابری در حد یازده برابر به یک برابر هم بین رشتهها وجود داشت کهباوجود آنکه نتوانستیم به طور کامل تعرفهها را اصلاح کنیم، در 2 نوبت بازنگری در تعرفهها به نسبت پنجونیم به یک کاهش پیدا کرد.» نمودارهایی که زیر سوال رفت برنامه از اینجا وارد فاز جدیدی شد. به این ترتیب که تصاویری در قالب اسلاید و با عنوان تبعات فاز سوم طرح تحول به نمایش درآمد. در این تصاویر و نمودارها، نرخ تورم عمومی کشور و تورم نظام سلامت در فاصله بین سالهای 90 تا 94 به وسیله بانک مرکزی اعلام شده بود، با هم مقایسه شد. نمودارها نشان میداد در شرایطی که در بازه زمانی خاصی تورم عمومی کشور روند کاهشی داشته، طرح تحول سلامت آغاز شده و از آن بهبعد تورم نظام سلامت افزایش داشته که به معنی بالا رفتن هزینههای نظام سلامت است. مقصودی این نمودارها را آمار رسمی معرفی کرد که توسط مرکز ملی آمار تهیه و توسط سازمان تامین اجتماعی منتشر شده است. نمودارهای بعدی روند افزایش تعرفه برخی رشتههای پزشکی مانند داخلی، بیهوشی و جراحی در بخشهای خصوصی و دولتی را نشان میداد. مجری برنامه با نشان دادن افزایش فاصله تعرفه بین بخشهای دولتی و خصوصی اظهار داشت: «خیلیها معتقدند که بسیاری از مفاسد در نظام سلامت به علت وجود همین فاصله بین تعرفهها در بخش دولتی و خصوصی است. انتظار این بود که در طرح تحول سلامت این فاصله کاهش پیدا کند و فساد از بین برود. اما متاسفانه چون هر دوی تعرفههای بخش خصوصی و دولتی تقریبا دو و نیم برابر شد، به یکباره یک جهش بزرگ در این بخش اتفاق افتاد. در حالیکه بر اساس سیاستهای کلی نظام سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری بخش فنی تعرفهها برای هر دو بخش خصوصی و دولتی باید یکسان باشد. حال سوال اساسی این است که علت افزایش فاصله بر خلاف سیاستهای کلی سلامت چه بوده است؟ نوبت به پاسخگویی وزیر بهداشت رسید. وی گفت: «بااینکه کار من پژوهش است، متوجه نمیشوم که نمودارهای شما با چه اسکیلی کشیده شده است. آیا اینها را با دست کشیدهاید یا وسیله دیگری؟ آن قسمتهای عمودی نمودارها (نشاندهنده افزایش تعرفهها) بر چه اساسی است؟ مترتان چیست؟ اگر مترتان را کنارش نیاورید هیچ ارزشی ندارد.» البته مجری برنامه تاکید میکرد این نمودارها عینا بر اساس همان نمودارهای رسمی است که در کتاب منتشرشده توسط تامین اجتماعی آمده اما وزیر بهداشت ضمن اینکه دو سه مرتبه تاکید کرد که در زمان صحبت وی، مجری سخن نگوید و اگر قرار است حرف برند، او سکوت کند، اظهار داشت: «در ادامه صحبتها به تامین اجتماعی هم میرسیم و من به شما میگویم که تامین اجتماعی آمار و عملکردش چگونه است.» وی با بیان اینکه من تردیدی ندارم که این نمودارهای شما اشتباه است، گفت: «اگر بنا باشد شما با دست نمودار بکشید و بگویید از اینجا به آنجا رسیده، عین همان نمایشی است که 2 سال پیش دادید و جامعه پزشکی را متهم کردید و بعد هم تعبیر به فساد میکنید که این هم تعبیر درستی نیست.» هاشمی اضافه کرد: «دلیل اینکه فاصله قیمت بین بخش دولتی و خصوصی افزایش یافته این است که مثلا تا پیش از اجرای فاز سوم، تعرفه تخت بیمارستانی 45 هزار تومان بود و الان به 133 هزار تومان رسیده است.» وی افزود: «شما کدام مسافرخانه را در تهران پیدا میکنید که قیمت تختهای آن شبی 45 هزار تومان باشد؟ تازه در بیمارستانها لازم است خدمات دیگری هم در اختیار بیماران قرار گیرد. 570 بیمارستان دولتی کشور در معرض ورشکستگی بودند و در طول 20 سال گذشته که متاسفانه بیمارستانها را خودگردان کرده بودند، طراز مالی آنها منفی بود.» هاشمی در ادامه به تشریح چگونگی افزایش برخی از خدمات پرداخت و گفت: «قبل از اصلاح تعرفهها عمل لوزه 18 هزار و 500 تومان بود که پول آژانس پزشک هم نمیشد. چنین خدمتی با 300 درصد رشد به 66 هزار تومان رسید. مگر در همین شهر برای زایمان از مردم 15 میلیون تومان نمیگرفتند؟ چرا چشممان را روی اینها میبندیم؟ یک زایمان در گذشته 42 هزار تومان بود. یک عمل آپاندیسیت 30 هزار تومان بود. چه کسی حاضر میشد عمل کند؟ همان زمان پول یک آرایشگاه چقدر بود؟ شما که بهتر میدانید وقتی تشریف میبرید آرایشگاه چقدر پرداخت میکنید. بههرحال اعمالی مثل آپاندیسیت با 300 درصد افزایش، تازه 90 هزار تومان شده است. بله. ما تعرفه زایمان طبیعی را 350 درصد اضافه کردیم. چرا؟ چون در این سالها دائما بر تعداد سزارین اضافه میشد. حالا که به اندازه 350 درصد افزایش یافته، این رقم به 155 هزار تومان رسیده است. تازه اگر همین پول را هم بدهند. شما بهتر میدانید که پرداختها یک سال است که تاخیر دارد. بنابراین تعرفهها در بخش جراحی بهطور متوسط 120 درصد رشد داشت. این در حالی است که به مدت 4 سال کل ضریب k جراحی ثابت مانده بود. در چنین شرایطی دولت بین دوراهی ماند که آیا 35 درصد اضافه کند به شکلی که سال بعد هم 20 درصد و سال بعد از آن باز هم 20 درصد افزایش یابد؟ یا اینکه این فسادی که به قول شما ایجاد شده را از بین ببرد. فسادی که دولتها و مجلس چشمشان را روی آن بسته بودند و فقط دائم فریاد میزدند که به نظر من فریادشان هم بیربط بود. تعرفههای موجود باعث میشد که دیگر کسی در بخش دولتی عملی انجام ندهد و به دلیل همین نگاههای سطحی، مریض را از بخش دولتی به بخش خصوصی میفرستادند.» وزیر بهداشت در ادامه صحبتها گفت: «استراتژی ما این بود که به جای شعار و دادن نسبتهای نادرست و سرکوب بخش خصوصی، تختهای بیمارستانی را در بخش دولتی افزایش دهیم، تجهیزات را اضافه کنیم و توزیع پزشک را درست کنیم تا بتوانیم با بخش خصوصی رقابت کنیم.» وی گفت: «اگر بخواهیم بخش خصوصی را مدیریت کنیم، باید برای آن رقیب ایجاد کنیم. با سروصدا کردن و فشار آوردن و متهم کردن محال است.»
تفاوت در حق فنی، تخلف از سیاستهای کلی سلامت است در ادامه برنامه مقصودی با اشاره به این گفته هاشمی که تعرفهها سالها بدون تغییر مانده بودند، اسلایدی نشان داد که آن را «متوسط رشد سالانه تعرفههای خدمات تشخیصی درمانی در بخش خصوصی و دولتی» نامید و گفت: «این تعرفهها چه در بخش دولتی و چه در بخش دولتی عمدتا از خط تورم بالاتر بودهاند (افزایش سالیانه بیشتری نسبت به نرخ تورم داشتهاند) اما اینکه ما از بین چندهزار تعرفه چندتا که نیاز به اصلاح و افزایش داشتهاند را مرتب مثال بزنیم، درست نیست. آن تعرفهها باید اصلاح میشدند و کسی هم با این مسئله مشکلی ندارد. ضمن اینکه مثل همه مشاغل دیگر، یک پزشک مجموعهای از کارها را انجام میدهد. یعنی اگر لوزه و آپاندیسیت عمل میکند، n تا کار دیگر هم انجام میدهد. سوال اصلی این است که حتی اگر بپذیریم افزایش 2ونیم برابری تعرفهها در بخش دولتی لازم بوده، تعرفههای بخش خصوصی چرا افزایش بیشتری داشتند؟ درصورتیکه این مسئله خلاف بیّن سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب مبنی بر یکسان بودن حق فنی تعرفهها است.» وزیر بهداشت در پاسخ گفت: «به این موضوع هم میرسیم که شما چقدر مصمم هستید که سیاستهای کلی حوزه سلامت که مقام معظم رهبری ابلاغ فرمودند را برای اجرا پیگیری کنید؟» مجری برنامه گفت: «ما که نباید اجرا کنیم؛ شما باید اجرا کنید. لطفا درمورد همین یک بند فعلا توضیح بدهید.» اما فضای گفتوگو باز هم به سمت تذکر درمورد رعایت نوبت حرف زدن رفت. هاشمی گفت: «بگذارید من صحبت کنم و شما گوش کنید.» و ادامه داد: «اگر شما سیاستهای کلی را میخواهید مبنا قرار دهید که ما آرزو میکنیم همه به آن توجه کنند باید بدانید که آن هم یک بسته است. نمیشود یک بند از آن را بگیرید و بندهای دیگر را رها کنید.» مجری برنامه سعی کرد وزیر بهداشت را مجددا به سمت پاسخ به سوال طرحشده هدایت کند. بنابراین گفت: «ما بندهای دیگر را هم از شما میپرسیم. الان درباره همان بند توضیح دهید.» باز هم همان جدل تکراری و تذکرات وزیر: «باز هم نشد. قرار شد شما گوش کنید!» هاشمی در ادامه گفت: «من از شما که به نرخ تورم اشاره میکنید میپرسم. نرخ تورم در سلامت با نرخ تورم عادی متفاوت است یا نه؟ و اگر هست تا چند برابر؟» وی با بیان اینکه نرخ تورم در حوزه سلامت بالاتر از حوزه عمومی کشور است، تصریح کرد: «نرخ تورمی که دولت یا مجلس برای خدمات سلامت درنظر میگیرد، همیشه یک و چهار دهم برابر تورم عادی است. بنابراین در این نموداری که نشان میدهید، اگر میبینید رشد تعرفهها از نرخ تورم بالاتر است، به دلیل بالا بودن همیشگی نرخ تورم سلامت از تورم عادی کشور است. ولی اگر به سیاستها برگردیم، ما هم معتقدیم کسی که چشم عمل میکند، فرقی ندارد که در بیمارستان خصوصی عمل کند یا دولتی. ما که نمیخواهیم همدیگر را متهم کنیم. اگر منطقی نگاه کنیم در بخش خصوصی نباید هزینهها بیش از 30 یا 40 درصد بالاتر از بخش دولتی باشد اما اینکه چه زمانی میتوانیم این را عملیاتی کنیم، به زمانی برمیگردد که ما یک بخش دولتی کارآمد و قوی داشته باشیم.» 7 تا 10 هزار تومان زیرمیزی که با افتخار به روی میز آمد وزیر بهداشت در ادامه گریزی به دقایق قبل برنامه زد و گفت: «یکی از مسائلی که شما به آن اشاره نکردید و به نظر من با هوشمندی هم از کنار آن گذشتید این است که بالاخره آن 7 تا 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی را قبول دارید یا نه؟ اگر قبول دارید، به من بگویید که آن مبلغ چه شد؟ معلوم است که آن مبلغ توزیع شده در تعرفهها.» اینبار نوبت به مجری برنامه رسید که بهجای پاسخ به سوال طرحشده، از نوع سوال و رفتار سوالکننده انتقاد کند. مقصودی گفت: «شما به خاطر اینکه ما درباره فساد در سطح پزشکان صحبت کردهایم، از ما ایراد میگیرید، ولی خودتان میفرمایید که در سال 92، پزشکان 7 تا 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی میگرفتهاند. البته من نمیدانم آیا نظام پزشکی هم این ادعا را میپذیرد یا نه؟ چون ما بین 30 تا 40 هزار متخصص که بیشتر نداریم و طبیعتا بخشی از آنها هم مشمول این کار نبودهاند. پس باید مشخص شود که مگر هرکس چقدر زیرمیزی میگرفته است؟» به دنبال این گفته مجری، وزیر بهداشت از او پرسید: «بالاخره شما طرفدار پزشکان هستید یا نه؟» مجری هم گفت: «اولا من طرفدار حق هستم و فکر میکنم بیش از 90 درصد از پزشکان کشور کاملا سالم هستند و اتفاقا در طرح تحول سلامت و سیستم ناعادلانه سلامت به آنها ظلم میشود. هم به پزشکان عمومی، هم به اینترنها و هم به رزیدنتها به شدت ظلم میشود، درمورد سایر بخشهای درمانی مانند پرستاران و سایر پرسنل بیمارستانها هم وضع به همین منوال است و درمورد متخصصین هم رشتههایی مانند اطفال و داخلی و ... هستند که اصلا درآمد خاصی ندارند. یک لایه نازکی شاید کمتر از 10 درصد و حتی کمتر از 5 درصد هستند که حقوقهای زیادی دارند و بعضا زیادهخواه هستند. من فکر میکنم اتفاقا خود جامعه پزشکی باید علیه آن 5 یا 10 درصد متخلف اقدام کند تا قداست جامعه پزشکی حفظ شود. اینکه شما میگویید پزشکان 10 هزار میلیارد تومان زیرمیزی میگیرند، برای من خیلی عجیب است. با چه برآورد و آماری این را میفرمایید؟» حسن هاشمی پاسخ داد: «اگر شما انقدر به پزشکان اعتقاد دارید که میگویید 90 تا 95 درصد از آنها انسانهای شریف و مورد احترامی هستند، لطف کنید یک برنامه هم درجهت مثبت برای آنها بسازید. من تاکنون هرچه از شما دیدهام، فقط تخریب جامعه پزشکی بوده است.» مقصودی هم در دفاع از تیم برنامهساز ثریا گفت: «شما سرتان شلوغ بوده و برنامههای مثبت ما را ندیدهاید.» هاشمی اما این دفاع را قبول نداشت و ادامه داد: «شما وقتی در مناظره شرکت میکنید، علیه پزشکان صحبت میکنید و میخواهید بگویید که پزشکان فقط جیب خود را پر میکنند. امشب هم برنامه را درست از همینجا شروع کردید. اما هیچ اشکالی ندارد.» وی افزود: «اتفاقی که در گذشته در رابطه با پرداختها رخ میداد و مسئولین هم چشمشان را بر روی آن میبستند این بود که چون تعرفههای خدمات درمانی بسیار کم و نامناسب بود، بقیه پول را از مریض میگرفتند. حالا این دولت گفته این پول را از مریض نگیرید.» چرا آبروریزی میکنید؟ مالیات 90 درصد بگیرید ادامه بحث همراه با یک جمله جالب از سوی وزیر بهداشت بود: «شما میگویید که ما زیرمیزی را آوردهایم روی میز؟ بله. بنده افتخار میکنم که این کار را کردهایم و به پزشکان گفتهایم ما آنچه حق شماست را میدهیم، بیشتر هم نمیدهیم، حق هم ندارید که از مریض بگیرید و اگر هم گرفتید، با شما برخورد میشود.» وی اضافه کرد: «اینکه شما میگویید متخلف هست، در کدام لباسی متخلف نیست؟ اما اگر درآمد کسی بالا است، بروید سیستم مالیاتی را درست کنید. ببینید بقیه دنیا چکار میکنند؟ چرا آبروریزی میکنید و فیش میزنید؟ (فیش حقوقی نمایش میدهید) مالیات 50 درصد و 80 درصد و 90 درصد بگیرید و با یک نظام مالیاتی درست، درآمدها را معتدل کنید.» محرومیت در حد نداشتن کفش و شناسنامه شب از نیمه گذشته بود و بحث چالشی نقد و بررسی طرح تحول سلامت همچنان ادامه داشت. پخش یک آیتم گزارشی میتوانست آرامش را تا اندازهای به بحث بازگرداند. اما گزارشی پخش شد از مشکلات بهداشتی مردم جنوب کرمان که از ابتداییترین امکانات مانند حمام، سرویس بهداشتی، آب آشامیدنی، آب گرم و ... محروم هستند.» وزیر بهداشت پس از پخش این آیتم گفت: «یکی از محرومترین مناطق کشور، جنوب کرمان است که مردم در آنجا نهتنها آب آشامیدنی ندارند بلکه شناسنامه هم ندارند. من نمیدانم شما به آن منطقه رفتهاید یا نه ولی من قبل از دوره وزارتم به آنجا رفتهام. این شرایط مختص به جنوب کرمان هم نیست و جیرفت و خود کرمان هم چنین شرایطی دارند. جیرفت 800 هزار نفر جمعیت دارد ولی فقط 200 تخت بیمارستانی در آنجا وجود دارد. معنایش این است که بیعدالتی وجود دارد و ما آن منطقه را رها کردهایم. البته فقط بهداشت آنجا کمبود ندارد بلکه کفش پا و آب آشامیدنی و خیلی از مسائل دیگر هم آنجا وجود ندارد. باید بپذیریم که شعار دادهایم ولی در عمل کاری انجام ندادهایم.»
حقوق یا کارانه؟ حسن هاشمی اصرار داشت که اسلایدهایی نشان دهد و در قالب آنها گزارشی از اقدامات انجامشده در دوره وزارت خود را به مردم بدهد ولی در مقابل مجری برنامه هم اصرار داشت که وزیر بهداشت ابتدا به سوالات مطرحشده پاسخ دهد.» این بود که مقصودی سوال دیگری مطرح کرد که باز هم به سیستم پرداخت در نظام سلامت برمیگشت. وی گفت: «یکی از نکاتی که در این گزارش وجود داشت، مربوط به حقوقهای 50، 70 و 100 میلیون تومانی در بخش دولتی بود. این پولها باید میرفت و در این مناطق محروم خرج میشد.» هاشمی پاسخ داد: «این مبالغ مربوط به حقوق نیست. اینها کارانه است. حقوق پولی است مانند آن که شما میگیرید یا من به عنوان استاد دانشگاه میگیرم. اما یک بخشی هم وجود دارد که ما به پزشک و پرستار و آزمایشگاه و ... پرداخت میکنیم که بخشی از درآمد خود آنها است. یعنی اینکه آنها کار میکنند و ما هم 40 درصد از درآمد آنها را به خودشان میدهیم. قبل از آمدن این دولت و تصویب این تعرفهها، درآمد دولت از این بابت 10 هزار میلیارد تومان بوده است. الان این رقم چقدر شده است؟» مقصودی پاسخ داد: «مشخص است که وقتی تعرفهها 2 و نیم برابر بشود، این رقم هم حتما به همین میزان افزایش پیدا کرده است.» محاسبه مقصودی درست بود چون درآمد وزارتخانه از 10 هزار میلیارد تومان به 26 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. یعنی درست همان 2ونیم برابری که او با نسبت دادن درآمد دولت به افزایش تعرفهها حدس زده بود. ولی هاشمی نمیخواست بپذیرد که این افزایش درآمد به افزایش تعرفهها مرتبط است. از این رو گفت: «نهخیر. برای افزایش کارانه، کار بیشتری باید انجام شود. عزیز من! کارانه چیست؟ اگر من امروز سر کار نروم، کارانه به من میدهند؟ چنین چیزی نیست. هر مقدار خدمت بیشتری ارائه دهم ، مریض بیشتری ببینم و عمل بیشتری انجام دهم، طبیعی است که درآمد بیشتری برای آن سیستم ایجاد میشود که یک بخش از آن را به من میدهند. ما امروز در بخش دولتی 26 هزار میلیارد تومان درآمد داریم. اگر این نباشد که ما کاری نمیتوانیم انجام دهیم. شما فکر میکنید بابت طرح تحول سلامت چقدر به ما پول داده شده است؟» با طرح این سوال، مجری برنامه از وزیر میخواست که خودش بگوید این رقم چقدر است و هاشمی هم مصرانه از مقصودی میخواست که پاسخ دهد. هاشمی گفت: «شما باید بگویید. شما که نقد میکنید باید بدانید چقدر به طرح تحول اختصاص داده شده است؟» مقصودی پاسخ گفت: «ای کاش شما آمار و حسابهای ملی سلامت را منتشر کنید. بالاخره بزرگترین طرح اقتصادی دولت در حوزه سلامت اجرا شده است. انتظار پژوهشگران و رسانههای مستقل این است که شما حسابهای ملی سلامت را منتشر کنید. چیزی که ما بارها درخواست کردهایم. ما به مرکز ملی آمار نامه زدیم و گفتیم ما میخواهیم یک برنامه منصفانه بسازیم و میخواهیم حرف درست را بزنیم. به ما گفتند که ما نمیتوانیم بدهیم. ما اینها را آماده کردهایم و به وزارت بهداشت دادهایم. بروید از وزارت بهداشت بگیرید. از دوستان شما ادر وزارت بهداشت هم درخواست کردیم که نامههایش موجود است.»
صلاح است که آرام باشید این گفتوگو همچنان با بگومگوهای پینگپنگی در جریان بود. هاشمی گفت: «این حرف شما یک نسبت ناروا است. اولا که آمار ملی سلامت مربوط به ما نیست. مربوط به همه ملت ایران و در اختیار مجلس است. شما که الحمدلله همهجا کسی را دارید. به شما میدهند.» مقصودی گفت: «فرض کنید ما کسی را داشته باشیم و بتوانیم بگیریم. این آمار باید در اختیار همه مردم باشد. در سایتها باشد. گردش آزاد اطلاعات اینگونه است؟» هاشمی گفت: «شما به من بگویید آخرین آماری که بیرون آمده مربوط به چه سالی بوده است؟ من میخواهم ببینم شما اصلا اطلاع دارید؟» مقصودی گفت: «بله. البته دولت قبل هم در این زمینه کوتاهی کرده است. ولی آخرین آمار مربوط به سال 92 است.» هاشمی گفت: «در سال 92 که هنوز ما کار خودمان را آغاز نکرده بودیم.» در این لحظه بر اساس رویه جدید مسئولان وزارت بهداشت که هرکجا بحث داغی شکل میگیرد، از موضع بالا همه را ساکت میکنند، وزیر بهداشت برای چندمین بار با سکوت چند لحظهای خودش و بعد هم گفتن این جمله که «آیا من میتوانم صحبت کنم؟» از مجری برنامه خواست که سکوت کند. بعد هم گفت: «اولا من از شما میخواهم که آرام باشید. به نظر من صلاح است. اگر میخواهید روشنگری کنید. اما اگر میخواهید متهم کنید که اصلا نیازی به دعوت کردن نبود.» وی در ادامه با بیان اینکه وقتی ما سر کار آمدیم حسابهای ملی سلامت تا سال 87 منتشر شده بود و حالا هم تا سال 92 موجود است، پرسید: «وقتی شما میدانید آمارهای مربوط به سالهای 93 و 94 هنوز وجود ندارد، چرا ما را متهم میکنید؟» تهیهکننده برنامه ثریا هم تاکید کرد: «چندین بار مسئولین و سخنگوی وزارت بهداشت مصاحبه کردهاند و گفتهاند که تا یک یا دو ماه آینده این آمارها منتشر میشود که این مصاحبهها موجود است.» درمقابل هاشمی سوال کرد چه کسی باید منتشر کند؟ اداره آمار زیر نظر چه کسی است؟» و مقصودی هم در جواب گفت: «با اینکار که از این نهاد به آن نهاد پاسکاری بشود مشکلی حل نمیشود.» هاشمی هم با تاکید بر اینکه انتشار این آمار بر عهده ما نیست و سازمان برنامه و بردجه باید این کار را بکند گفت: «شما بروید از دکتر نوبخت بپرسید که چرا این آمار منتشر نشده است. مگر ما چیزی داریم که بخواهیم از مردم پنهان کنیم؟» پس از این مجادله درباره انتشار آمارهای سلامت، وزیر بهداشت مجددا خواست تا اسلایدهای مربوط به دستاوردهای وزارتخانهاش به نمایش درآید.» وی به افزایش پزشکان در مناطق محروم، افزایش تماموقتی پزشکان از 5 درصد به 100 درصد، به کارگیری 843 پزشک مقیم در 412 بیماستان، راهاندازی 5 هزار و 80 پایگاه سلامت، هزار و 902 مرکز جامع خدمات سلامت، ساخت خانههای بهداشت با حضور یک بهورز آقا و یک بهورز خانم در روستاهای کشور، بهکار گرفتن مراقبین سلامت برای 11 میلیون حاشیهنشین به ازای هر 3 هزار نفر یک مراقب سلامت، بازسازی و نوسازی 2 میلیون متر مربع فضای بهداشتی درمانی و 39 هزار تخت بیمارستانی و ساخت 12 هزار و 907 تخت بیمارستانی، ایجاد تختهای ویژه به اندازه نیمی از تعدادی که از ابتدا در این کشور ساخته شده بود، 13 هزار و 308 متر مربع فضای اورژانس بیمارستانی و 250 پلیکلینیک اشاره کرد.
پیشرفت کشور با بهانهگیری به دست نمیآید نوبت به طرح یک گلایه از طرف تهیهکننده و مجری برنامه شد. وی گفت: «از آغاز وزارت شما، ما تا بهحال 3 مرتبه شما را دعوت کردهایم ولی هر بار سهشنبه قبل از برنامه، قرارمان کنسل میشد تا اینکه بعد از 2 سال اینبار توفیق داشتیم که در خدمت شما باشیم.» وزیر بهداشت هم بعد از اعلام آمادگی برای پذیرفتن دعوتهای آتی، کنایهای هم به برنامه زد و گفت: «شما به عنوان شعار خود نوشتهاید «ثریا دیدهبانی برای پیشرفت ایران» ولی پیشرفت ایران با بهانهگیری از همدیگر به دست نمیآید. تعداد ما اندک و مشکلات ما فراوان است و دشمنان زیادی هم داریم. الان هم هفته وحدت است. نمیشود که با همدیگر دعوا کنیم و بقیه دنیا را دعوت به وحدت کنیم. باید منافع ملی را درنظر بگیریم و با تدبیر، مشکلات مردم را حل کنیم.» کنایهزنی و افشاگری به نوبت بود. مقصودی در پاسخ به این گفته وزیر بهداشت، تصریح کرد: «خواسته همه ما این است. ولی اینکه ما پیگیر هستیم و صراحت داریم به این دلیل است که طرح بزرگی مانند طرح تحول سلامت مانند طرح هدفمندی یارانهها در دولت قبل با سرمایهگذاری دولت آغاز شده است. در آن دوره هم ما به دوستان میگفتیم که طرحهای بزرگ باید نقد شوند. باید از همان ابتدا کارشناسان به میدان بیایند و طرح را نقد و بررسی کنند تا این اتفاقاتی که برای آن طرح هم افتاد، تکرار نشود. اما همه مسئولان دولتهای مختلف از نقد فراری هستند و خصوصا برای طرحهای بزرگ کمتر میآیند. درمورد طرح تحول سلامت هم ما دوست داشتیم همان اول که فاز سوم میخواست اجرا شود، این گفتوگو انجام شود. الان هم اگر من زیاد حرف میزنم به این دلیل است که ما میخواستیم برنامه با حضور منتقدین باشد و یکی از منتقدین به صورت حضوری در برنامه حضور داشته باشد، اما مشاوران شما گفتند آقای وزیر باید تنها باشد. ما هم پذیرفتیم و خواهش کردیم که حداقل یکی از منتقدین به انتخاب خود شما به صورت تلفنی در برنامه حضور داشته باشد، اما دوستان این را هم نپذیرفتند و گفتند شما خودت این انتقادات را انجام بده. بنابراین من براساس دانش محدودی که دارم، باید انتقادات را وارد کنم.»
باید توان «نه» گفتن به مردم را داشته باشیم برنامه به اینجا که رسید، سیدحسن هاشمی از یکی از پاشنههای آشیل طرح تحول سخن گفت. وی تاکید کرد: «در بخش درمان هرچقدر خدمت ارائه شود، بازهم مردم درخواست دارند. بنابراین یک جاهایی باید توان «نه» گفتن هم وجود داشته باشد. همین طرح اگر بخواهد با سیستم باز پیش برود، یعنی پزشک هرچه خواست بنویسد و بیمار هم هرچه خواست دریافت کند و 3 یا 6 درصد از هزینه آن را هم پرداخت کند، با کل بودجه کشور هم نمیشود ادامه داد.» برنامه با تاکید مجری مبنی بر اینکه همین مسئله یکی از مهمترین انتقاداتی است که به طرح تحول سلامت وارد میشد، وارد بخش بعدی شد. پیامکی از طرف امامجمعه زهک به دست مجری برنامه رسید با این محتوی که بیمارستان سوانح سوختگی که در سفر اخیر وزیر بهداشت به زابل افتتاح شده، بعد از گذشت 2 روز تعطیل شده است. حسن هاشمی اما با بیان اینکه من در جریان جزئیات این ماجرا هستم گفت: «چون مطرح کردید، من هم باید بگویم. آن آقای امامجمعه مشکلاتی با رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل دارد. بنابراین اگر شما از امامجمعه زابل بپرسید بهتر است تا امامجمعه زهک.»
اگر پول درستی به «مولد» ندهید، بازارسیاه راه میافتد نوبت به تکرار یکی از سوالاتی رسید که در میانه برنامه طرح شده بود اما باوجود بحثهای حاشیهای هیچ پاسخی به آن داده نشده بود. مقصودی گفت: «اگر در هر صنفی فساد و اشتباهاتی وجود داشته باشد، راه مقابله با آن چیست؟ آیا راهش این است که ما آن را رسمی کنیم، پاداش بدهیم و درآمد آنها را چندبرابر کنیم یا اینکه راههای دیگری هست و اساسا باید نظارت جدیتری وجود داشته باشد؟ آیا درآمدها نباید در هر صنفی یک سقفی داشت باشد؟» وزیر بهداشت گفت: «شما باز هم حرف خودتان را میزنید و متاسفانه به آن بخشی که من گفتم توجهی نکردید. شما آن قسمتی که مردم از جیبشان میدادند را نمیخواهید ببینید و به همین دلیل تحلیلتان درست نیست. شما نمیخواهید ببینید که تا پیش از آمدن این دولت وقتی مردم میرفتند برای دمپایی و لباس و وسایل جراحی و ... آنها را به بیرون بیمارستان میفرستادند. 37 درصد از هزینههای مردم را بیمهها حاضر نبودند پرداخت کنند و بیمار مجبور بود از جیبش پرداخت کند. برای امآرآی، سیتیاسکن و همه آزمایشات گرانقیمت مجبود بودند از بیمارستان خارج شوند. همین وضعیت برای اعمال جراحی و خدمات هم وجود داشت. یعتی به دلیل اینکه دستمزدی که به پزشک میدادند پایین بود، پزشکان در بیمارستان دولتی کار نمیکردند. فقط 5 درصد از اینها در بیمارستان دولتی بودند و 95 درصدشان بیرون کار میکردند. این را که شما کتمان نمیکنید؟ شما از بین این 10 هزار نفر پزشک طرحی حتی یک نفر را هم نمیتوانید پیدا کنید که در بخش خصوصی کار کند. اما در میان کل پزشکانی که در وزارت بهداشت کار میکند، 48 درصد تماموقت هستند. درحالیکه وقتی ما شروع کردیم، تنها 18 درصد تماموقت بودند. بنابراین 52 درصد از پزشکان وزارت بهداشت هستند که هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی کار میکنند. این طبیعی است که اگر شما پول را بهدرستی به «مولد» ندهید، بازارسیاه راه میافتد. مگر در بقیه بخشها وجود ندارد؟ متاسفانه آنجا که پول هم به خوبی داده میشود، زیرمیزی وجود دارد. یک جا را به من نشان بدهید که زیرمیزی در آنجا وجود نداشته باشد. بنابراین زیرمیزی که هست. ما آمدهایم جمعش کردهایم. حالا شما باید بگویید خدا پدرتان را بیامرزد که جمعش کردید. البته صددرصد هم جمع نشده و من هم چنین ادعایی نداردم. براساس آماری که ما داریم، در شهرستانها زیرمیزی وجود ندارد. در کلانشهرها کار سخت تر است. حالا اگر شما آمدید حق این پزشک را به او دادید، اسم وضعیت قبل از این را فساد میگذارید؟ مثلا به کسی آپادندیسیت عمل میکرده 30 هزار تومان میدادند. حالا اگر او بقیه پول را خودش میگرفته، شما اسم این را فساد میگذارید؟ دولت چشمش را بسته است. کاری که دولتها در طول این سالها با پزشکی این کشور کردهاند با هیچ قشر دیگری نکردهاند. یعنی گفتهاند چون پول نداریم که به بیمه بدهیم، 4 سال تعرفهها را هیچ تغییر نداده و فریز میکنیم. چه کسی باید جور این را بکشد؟ بنابراین پزشک از بیمار میگرفته است. شما میخواهید آن قسمتی که از بیمار میگرفته را نبینید. اینکه شما میگویید هر کسی که خلاف میکند نباید به او جایزه داده شود، درست است ولی اسم این خلاف نیست. من میگویم هرکسی از آن طریقی که من گفتم پول گرفته است، مقصر نیست. مقصر اصلی مجلس و کسی است که آن را به این راه کشانده است. اما اگر کسی زیادهطلبی کرده، در کدام صنف است که وجود نداشته باشد. ما میگوییم چنین فردی اگر روحانی است، لباس روحانیت را دزدیده، اگر پلیس است، لباس پلیس را به اشتباه پوشیده و اگر روپوش سفید است، لباس ما را به اشتباه پوشیده است. شما چرا ما را متهم میکنید؟ شما ببینید علیرغم همه این صحبتهایی که شما میگویید و پخش میکنید، چقدر مردم نسبت به پزشکان شریف و جامعه پزشکی احترام میگذارند. بعد از برنامه قبلی شما، مقام معظم رهبری رفتند عمل کردند. تعبیرهای ایشان را شما راجع به جامعه پزشکی ببینید که گفتهاند این یکی از ثروتهای ملی ما است. یکی از ثروتهای اجتماعی ما است. شما اگر به همان عمل کنید، کافی است.»
درآمد بالای 7 میلیون تومان برای هیچ مدیری منطقی نیست وزیر بهداشت دقایقی بود که بهصورت متکلم وحده سخن میگفت. اما وقتی از مقام معظم رهبری نقلقول کرد، مجری برنامه واکنش نشان داد و گفت: «رهبری از معلمان هم تقدیر میکنند، از نظامیها هم تقدیر میکنند. اما به نظر من آن نظامی عزیزی که در مرزهای سیستان و بلوچستان با اشرار میجنگد یا جزو مدافعین حرم است به اندازه یک پزشکی که در مناطق محروم کار میکند، ارزش دارد. بنابراین نمیشود یک نفر 50 میلیون یا 100 میلیون تومان بگیرد ولی آن یکی 3 میلیون تومان بگیرد. این نظام ناعادلانهای که به وجود آمده هم بین خود پزشکان و درون جامعه پزشکی مشکل ایجاد کرده هم بین اقشار دیگر. نمیتوانیم بگوییم آتشنشانی که در مناطق محروم جان مردم را نجات میدهد 2 میلیون تومان بگیرد و پزشکی که در همان منطقه به مردم خدمت میکند، 20 یا 30 میلیون تومان بگیرد. این ناعادلانه است.» هاشمی در پاسخ به این اظهارات درخواست راهحل کرد و گفت: «به نظر شما چه باید کرد؟» مقصودی ادامه داد: «راهحل ما قطعا این نیست که درآمد پزشکان را از 10 میلیون به 20 میلیون و از 20 میلیون به 100 میلیون تومان افزایش دهیم.» وی افزود: «من میگویم باید مانند دیگر بخشها بهخصوص بخش دولتی که قانون داریم، سقف درآمد وجود داشته باشد. چرا در همه اقشار گفتهاند سقف درآمد 19 میلیون باشد؟ تاره من همین را هم ناعادلانه میدانم. درآمد بالاتر از 6 یا 7 میلیون برای یک مدیر دولتی هیچ منطقی ندارد. وقتی یک کارگر در جامعه (اگر کار داشته باشد)، زیر 1 میلیون تومان حقوق میگیرد، در پرداخت حقوق 20 میلیون تومانی به یک مدیر هیچ منطق و عدالتی وجود ندارد. به همین ترتیب حقوق 50 یا 100 میلیونی قشر کمی از پزشکان هم قطعا منطقی ندارد و بیعدالتی است.» مقصودی خاطرنشان کرد: «مرکز پژوهشهای مجلس که نه چپ است و نه راست و اتفاقا با دولت هم همراستا است، ضمن انتقادات مفصلی که نسبت به طرح تحول سلامت انجام داده که حتما شما خواندهاید، راجع به حقوقهای نامتعارف و نجومی هم گزارش داده که در این گزارش وزارت بهداشت، وزارت نفت، بانکها و بیمهها جزو اولویتهای تخلف در موضوع حقوقهای نجومی خوانده شدهاند. بعد در شورای حقوق و دستمزد میگویند حقوقها باید زیر 19 میلیون تومان باشد و بعد از آن جلسه، با یک لابی که انجام میشود این مصوبه تبصره میخورد به این ترتیب که پزشکان از این قاعده مستثنی هستند و برای پزشکان تا یک ماه آینده تصمیم گرفته و اعلام میشود که سقف حقوق آنها در بخشهای دولتی چقدر است. الان 3 ماه از آن تبصره میگذرد و هنوز اعلام نشده است. به نظر شما دلیل آن چیست؟» به دنبال این صحبتها، وزیر بهداشت از مجری برنامه تشکر کرد اما تشکری که همه بینندگان به مفهوم اصلی آن پی بردند. وی گفت: «من خیلی ممنونم که بحث را به این شکل دنبال میکنید. همینطوری پیش برویم خیلی خوب است. من از شما سوال میکنم که چه کسی باید تصمیم بگیرد؟ دیوان محسبات یا سازمان بازرسی؟ بالاخره اینها دو مرکز نظارتی هستند که در این زمینه مسئولیت دارند. هم دیوان محاسبات هم سازمان بازرسی گزارش دادند و بعد هم پروندهها را به دادگاه فرستادند. اگر متخلفی در حوزه سلامت باشد حتما گریبان او را خوهند گرفت. ولی زمانی که من از رئیس دیوان محاسبات سوال کردم، ایشان به من گفت در دستگاه شما نیست.» هاشمی به اقدامات دولت در این زمینه اشاره و اضافه کرد: «شما دولت را قبول دارید یا نه؟ شما مصوبات دولت را در حدی که مجلس به دولت اختیار داده، قانونی میدانید یا نه. شورای حقوق و دستمزد وضعیت پرداخت و حقوق و غیره را در هر دستگاهی بررسی کرده است. ما هم ظرف یک ماه موظف بودیم که نظام پرداختمان را به شورای حقوق و دستمزد بدهیم. ما هم آماده کرده و در اختیارشان گذاشتیم. 3 هفته پیش نوبت ما شد. حدود 3 ساعت هم بررسی طول کشید. یک بخش از آن را تایید و یک بخش را هم اصلاح کردند و این شد مبنای پرداخت کارانه در حوزه سلامت. اگر واقعا قانون را قبول داریم که باید به آن احترام بگذاریم و بعد از آن دیگر نیاییم به آن حاشیه بزنیم.» وزیر بهداشت با این عبارت که «کارهای دولت بچهبازی نیست» اظهار داشت: «اینطور نیست که چیزی را تصویب کنند و بعد با لابی شخص یا اشخاصی یک چیزی پایین آن مصوبه اضافه بشود. این که نشد دولت.» وی افزود: «اتفاقا در دولت راجع به پزشکان بحث شد. گفتند حقوق ما در دستگاهها رتبه سیزدهم است. حقوق یک پزشک متخصص 2 میلیون و 700 هزار تومان است. اگراستاد دانشگاه باشد، 6 یا 7 میلیون تومان است. اما گفتند کارانه با حقوق متفاوت است. یک پزشک به اتفاق پرستار و بقیه کار میکنند و سالانه 26 هزار میلیارد تومان درآمد ایجاد میکند. بخشی از این را باید به خود آنها داد. اما سوال این بود که آیا باید برای این بخش از درآمد سقفی مشخص شود؟ همه موافق با سقف و مالیات مضاعف بودند. در شورای حقوق و دستمزد هم گفتند هم سقف تعیین شود، هم پلکانی کسر شود.» سکان هدایت بحث به وسیله حسن هاشمی باز هم به سمت این سوال او چرخید که «به نظر شما راهحل مقابله با بیعدالتی در پرداختها چیست» اما خوش پاسخ گفت: «ما هیچ راهی نداریم جز اینکه تکثیر کنیم. اینجا هم اقتصاد و قانون عرضه و تقاضا حاکم است. من همین چند روز پیش سراوان بودم. پزشک آنجا 150 بیمار را ویزیت کرده و 550 عمل ارتوپدی را انجام میدهد. البته درست است که اگر شما بتوانید 5 پزشک به آنجا بفرستید، هم میتوانید هزینهها را پایین بیاورید و هم آن سقف درآمد، خیلی بالا نخواهد بود. اما تا زمانی که تعداد نیروی ما کم است، هرچه بگوییم شعار دادهایم.» یک کار اصولی بالاخره یک جمله مهربانانه هم در این برنامه شنیده شد. این جمله، اقرار به یکی از کارهای خوب وزارت بهداشت بود که از سوی مجری برنامه گفته شد: «یکی از راههای اصولی که جزو کارهای خوب شما هم بود، افزایش ظرفیت دانشگاهها برای جذب دانشجویان بومی است. راجع به درآمد پزشکان هم من تاکید میکنم که صحبت ما درباره یک تعدادی درحد کمتر از 10 دصد از کل پزشکان و لایه نازکی از بهخصوص جراحان است که درآمدهای نجومی دارند و باید برای آنها فکری کرد.» این فضای دوستانه و آرام دیری نپایید و پخش اسلایدهایی که مربوط به فیش حقوقی تعدادی از پزشکان شاغل در وزارت بهداشت بود، برنامه باز هم به چالش کشیده شد. یک فیش حقوقی 866 میلیون تومانی که مربوط به سال 91 و متعلق به یکی از معاونان فعلی وزارت بهداشت بود، سردسته چندین سند مالی بود که یکی پس از دیگری پخش شدند: یک فیش 49 میلیون تومانی برای اسفند سال 94، فیش حقوقی دیگری به مبلغ 54 میلیون تومان برای اسفند 94 متعلق به پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، یکی دیگر به مبلغ 49 میلیون تومان برای اسفند 94 مربوط به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه و برای اسفند 94، دیگری 54 میلیون تومان، بعدی 46 میلیون تومان و درنهایت یک فیش حقوقی ویژه در برابر دیدگان وزیر بهداشت و دوربینهای شبکه اول سیما به نمایش درآمدند. آن فیش ویژه مربوط به پزشکی بود که در مناطق محروم خدمت میکند و براساس آن بابت اول تا 31 اردیبهشت ماه همین امسال، 585 میلیون تومان به وی پرداخت شده است. مقصودی پس از پخش این تصاویر، فرض را بر این گذاشت که این پزشک عزیز در منطقه محرومی که هیچکس نمیرود، حاضر شده و خیلی هم فعال بوده است. با اینحال پرسید: «سوال اینجاست که بالاخره سقف این درآمد چقدر است؟ شما از همه وزرا بیشتر در مناطق محروم حضور داشتهاید و بیشتر از بقیه وزرا و مسئولین درد این محرومین را میبینید که از نقاط قوت شما به شمار میرود. اما بالاخره این درآمدهای 500 میلیونی حتی اگر قانونی هم باشد، قطعا ناعادلانه است و از بیتالمال و جیب همان محرومین هزینه میشود. از نظر خود شما در جامعهای با این ویژگیها آیا درآمد 500 میلیونی و 100 میلیونی منطقی است؟» موضوع کارانه نجومی معاون وزیر سیدحسن هاشمی به جای پاسخ دادن به این سوال اما راه انتقاد به نمایش این فیشها و زیر سوال بردن صحت و اعتبار آنها را پیمود. وی گفت: «ایکاش شما قبل از برنامه این فیشها را میدادید تا من ببینم. البته یکی از اینها را من خبر دارم. چون گفتید در ستاد وزارتخانه است و درواقع یکی از معاونین من است که در سال 91 کارکرد ایشان در طول یک سال آن رقمی بوده که شما هم فرمودید. براساس محاسبهای که من قبلا از همکارانم خواسته بودم، ایشان ماهی 340 میلیون تومان کار کرده است از این مبلغ 68 میلیون تومان آن را به او پرداخت کردهاند. حالا این اگر کار نمیکرد، آن ماهی 340 میلیون تومان که حاصل نمیشد. اگر فرض کنید که 2 بار آنژیوگرفی میکرد، با زمانی که 800 بار آنژیوگرافی کرده متفاوت میشود. حالا آن آقای وزیر وقت چه کرده است. او رئیس بیمارستانی بود که این آقا آنجا بود. بعد جایشان عوض شد و بنابراین او تصمیم به تسویه حساب گرفت. خلاصه که پرونده را به بازرسی داد و یک بازرس ویژه هم گذاشت. به منزل تکتک بیماران ایشان زنگ زدند که آیا مثلا چیزی جدا از این هم از بیماران دریافت شده است؟ همینها هم شد یک پرونده بازرسی که به بازرسی کل کشور دادند و هیچ حکمی روی آن نیامد. چرا؟ به دلیل اینکه چیزی که گرفته حقش بوده و بر اساس قانون آن زمان به او پرداخت شده است. پس این مسئله ربطی به طرح تحول سلامت ندارد.» مقصودی گفت: «فرض میکنیم که این پزشک خیلی کمتر از حقش هم دریافت کرده باشد. اما سوال اینجاست که آیا یک مدیر بیمارستان اصلا فرصت میکند اینقدر خدمت ارائه داده و درآمد داشته باشد؟» باز هم کار به جدل کشیده شد. هاشمی پرسید: «بالاخره شما با مدیر بیمارستان کار دارید یا با معاون من؟» مجری برنامه گفت: «ما کاری نداریم که این شخص مدیر بیمارستان است یا معاون وزیر یا ...» هاشمی گفت: «اتفاقا شما عمدا این را نشان دادید که بگویید در ستاد وزارتخانه چنین رقمهایی وجود دارد» مقصودی پاسخ داد: «نه اینطور نیست. بحث ما این است که آیا اگر این درآمدها 2 و نیم برابر بشود، حق است؟» هاشمی گفت: «من درمورد بقیه فیشهایی که نشان دادید، اطلاع ندارم ولی به احتمال زیاد درست است. ولی ما در بعضی مناطق رقمهای بالاتر از اینها هم داریم. وقتی من یک جراح مغز یا ارتوپد یا جراح قلب دارم، مجبوریم از ساعت 7 صبح تا 2 نیمهشب در اتاق عمل از او استفاده کنم. اگر این نظام پرداخت که فیفورسرویس است و بخشی از درآمد را به کسی میدهند که آن درآمد را ایجاد کرده اشتباه است، این از 23 سال قبل ایجاد شده که ایکاش این را ایجاد نمیکردند و پرداختها را بر اساس حقوق ثابت قرار میدادند.» وزیر بهداشت ادامه داد: «من میخواهم از مقاممعظم رهبری نقلقولی بکنم که تا کنون جایی نگفتهام. ایشان به بنده فرموند: «من اینها را مصداق حقوق نجومی نمیدانم.» ولی شما حتما میروید چک میکنید. ایشان فرمودند: «این (کارانه) مانند حقالکشف میماند. اگر این پزشک کار نکند که کسی به او چیزی نمیدهد.» وی افزود: «یکی از این فیشهایی که شما نشان دادید، مربوط به یک متخصص زنان بود. او در یکی از محرومترین شهرهای سیستان و بلوجستان 285 زایمان انجام میدهد. بالاخره باید به او دستمزد داد یا نه؟ اگر او 25 زایمان انجام دهد که پول 285 زایمان را به او نمیدهند. شما و هر کسی دیگری در مشاغل دیگر به اندازه ساعتی که کار میکند،حقوق میگیرد. بالاخره اگر یک ساعت کار کنید یا ساعات بیشتری کار کنید، با هم متفاوت خواهد بود. ایشان گفتند آن 60 میلیون تومان حقوق نجومی است.» مجری برنامه پرسید: «یعنی شما میگویید 585 میلیون تومان حقوق نجومی نیست؟» و هاشمی بر این نکته تاکید کرد که: «مگر شما نگفتید این مبلغ مربوط به 3 ماه است؟» وقتی مجری برنامه با نشان دادن مجدد تصویر فیش حقوقی یادشده تاکید کرد که این مبلغ مربوط به 3 ماه نیست و مربوط به اول تا 31 اردیبهشت است، سیدحسن هاشمی صراحت بیشتری به کلامش داد و گفت: «یعنی برای یک ماه؟ پس این حتما دروغ است. اصلا چنین چیزی محال است. حتما دروغ است و احتمالا فیشهای دیگرتان هم متاسفانه دروغ است.» در پایان این برنامه نتیجه نظرسنجی به این شرح اعلام شد: در پاسخ به این سوال که آیا طرح تحول سلامت منجر به افزایش عدالت در پرداختها و دسترسی بهتر عامه مردم به خدمات بهداشتی درمانی شده است، 46/1 دهم درصد پاسخ دادند «خیر»، 47/8 درصد گفتند «بله» و 6 درصد هم اعلام کردند که قضاوتی ندارند.
به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس، حسن هاشمی وزیر بهداشت در نشست معاونین بهداشت گفت: دکتر سیاری بنده را به مختار تشبیه کردند که در انتها همه یارانش او را تنها گذاشتند و در قلعهای تنها با یکی از یارانش جنگید تا از پای درآمد. بنده ترجیح میدهم وارد حاشیه نشوم اما باید به صورت خلاصه بگویم بله درست است، متاسفانه مشکل ما از خودمان است و در یک کلام باید بگویم کرم درخت از خود درخت است. کسانی که در قبل با ما بودند و به دلیل کارنامه غیر قبولی که از خود ارائه دادند، از ما جدا شدند و مدام انتقاد میکنند.
وی افزود: در این مسیر نیاز به آقابالاسر و پدرخوانده نیست. کسانی که در این سی و چندسال در مقدرات بهداشت حاکم بودند و بخش عمده پولها را در درمان هزینه کردند جایی برای این افراد نیست.
هاشمی با اشاره به صحبتهای معاون بهداشت خود مبنی بر تشابه حکایت این روزهای وزیر بهداشت با سریال مختار نامه گفت: در سریال مختار دیدیم که مختار در آن قلعه به افرادش گفت. اگر نجنگید شما را به زشت ترین شکل ممکن نابود می کنند آنها نیز همراهی نکردند و همان بلا بر سرشان آمد. حال درباره شعار دولت تدبیر و امید هم همین موضوع صدق میکند. بالاخره مردم در 24 خرداد تصمیم گرفتند و دولتی روی کار آمد، حال عدهای بر طبل سابق خود بکوبند، اما من معتقدم که مردم به دنبال آرامشاند و از بگو مگو خسته شدند و دوست دارند که مسئولانشان مشکلاتشان را حل کنند.
وزیر بهداشت اضافه کرد: هماکنون در فصل انتخابات باید پوستمان کلفت شود چون عدهای سناریو میچینند، مشابه سناریویی که آن شب برای حوزه سلامت چیدند، قلبشان مریض است، بهترین کار عدم توجه به آنهاست.
وی افزود: طرح تحول سلامت هنوز ریشه نداده و با نسیمی دچار آسیب میشود به همین دلیل باید مراقب بود اما متاسفانه جامعه پزشکی خاموش است که گمان میکنم ترسیدهاند، این دفاع از خودمان نیست بلکه از سلامت مردم است.
وی افزود: در 4-3 دهه گذشته به این حوزه توجه نشده است و اکنون نیز ما صورتمان را با سیلی سرخ میکنیم از طرفی نیز تمامی حملهها و انتقادها به سمت ما است و من باید بگویم ریشه این انتقادات را میدانم از کجاست و باز میگویم کرم از خود درخت است بنده هم آنها را میشناسم هم جملات و طراحی آنها را میدانم.
وزیر بهداشت در ادامه گفت: بنده نمیخواستم وارد حاشیه شوم اما مجبور شدم این صحبتها را عنوان کنم.
وی در ادامه از تکمیل شبکه شهرها سخن گفت و افزود: کار با ارزشی است و باید به خروجی کار فکر کرد. خدمت جدیدی ایجاد کردیم اما مهم تغییر شاخصها است. نظام پرداخت مسئولیتخواهی و توجه به محتوا بسیار مهم است.
وزیر بهداشت اضافه کرد: نحوه رفتار ما با مراقبین سلامت بسیار مهم است. باید کاری کنیم اینها مانند نسل قبلی بهورزان پرکار، مهربان و کم توقع و حرفشنو شوند. من نگران مراقبین سلامتی هستم که از بازار شناور به کار گرفتهاید. امیدوارم این نیروها به ضد خود تبدیل نشوند.
وی افزود: نیروهای مراقبین سلامت نباید حقوق بگیر شوند باید کاری کنید سالی 20 تا 30 درصد ریزش کنند زیرا در این صورت مشخص است که تنبیه و تشویق در کار بوده است. این نیروها باید قرارداد سالیانه داشته باشند و الا رسوب میکنند، همدیگر را پیدا کرده و برای سیستم مشکل ایجاد میکنند.
وزیر بهداشت در ادامه افزود: مهمترین کار پیشگیری از بیماریهای غیر واگیردار است. هماکنون 75 درصد مرگ و میر به این علت است، اولویت با پیشگیری است، باید اثرگذار باشیم همچنین لازم است نیروهای مراقبین سلامت با مردم رفیق باشند.
وزیر بهداشت در ادامه در خصوص نظام پرداخت گفت: این مسئله نباید کش پیدا کند و باید بین شما و معاون توسعه حل شود. همچنین راجع به شبکه اصرار نکنید که حتماً در صدر کار پزشک قرار گیرد. بنده تنها وزیری در وزارت بهداشت هستم که عمیقاً اعتقاد دارم که نیاز نیست وزیر بهداشت حتماً پزشک باشد. مثلاً رئیس بیمارستان اصلاً نباید متخصص باشد. یک بهورز بهتر از پزشک میتواند شبکه را اداره کند زیرا بهورز عاشق کارش است و همچنین نیروی گرانی نیست اما مثلاً یک چشم پزشک وقتی در صدر کار قرار میگیرد با کوچکترین فشاری که به آن وارد میشود ترجیح میدهد کار را ترک کرده و به بخش خود برود. وزیر بهداشت میتواند فرد اقتصادی با تجربه و دارای شخصیت ملی باشد.
هاشمی در ادامه گفت: پزشک خانواده و اورژانس باید حتماً در اختیار شما معاونین بهداشت باشند، افراد باید بتوانند ارتقاء یابند و باید بتوانید بهورزان را رتبهبندی کنید.
وزیر بهداشت گفت: تاکنون موردی از بیماری وبا گزارشی نشده، تا این لحظه آنفلوآنزا اپیدمی نشد و فکر میکنم دلیل آن این بود که مردم واکسن بیشتری زدند. در اربعین مسئلهای نداشتیم. از همه دانشگاههای علوم پزشکی تشکر میکنم.
وزیر بهداشت ادامه داد: عدهای میگویند اجازه نقد نمیدهید، کاش آنها نیز به خودشان اجازه انتقاد میدادند. شما برنامه بگذارید و عقل کلها را دعوت کنید تا برنامه بهداشت را نقد کنند و به ما بگویند اگر راحل بهتری دارند اجرا کنند و اگر نه به ادامه کار ما کمک کنند.
وزیر بهداشت در پایان گفت: در برنامه ثریا مجری برنامه گفت شما اجازه ندادید منتقد در این برنامه حضور یابد اما منظور آنها از منتقد چه کسی است؟ آیا منتقد آقای طریقت است؟!
بيائيد براي يك بار هم شده با صداقت ميزان دريافتي پزشكان هيئت علمي را به صورت شفاف اعلام نماييد تا مردم به صورت مستند حرف هاي شما را باور كنند. با فرافكني مشكلي حل نخواهد شد ولي متأسفانه مسئولين وزارت بهداشت سيستم پرداخت به پزشكان هيئت علمي را 7 قفله نموده اند كه مبادا كسي از ميزان پرداخت شان خداي ناكرده مطلع شود.
ولي دير يا زود اين تاريكخانه روشن خواهد شد و روسياهي براي آناني خواهد ماند كه در عرض اين مدت به هرشگل ممکن و براي حفظ قدرت دوران مسئوليت خود به هر وسيله اي متوسل شده اند.
نامه دبير كل خانه پرستار خطاب به وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي
جناب آقاي دكتر قاضي زاده هاشمي
وزير محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشكي
با سلام و احترام
با اين توجيه جنابعالي كه پزشكان در آمدي براي بيمارستان ها ايجاد مي نمايند و بايد بخشي از آن را تحت عنوان كارانه به آنها بازگرداند و اين حق آنهاست؛ مراتب زير را به استحضار مي رساند:
پزشكان هيئت علمي كه مصداق آن مقام محترم براي توليد در آمد براي بيمارستانها محسوب مي شوند، حقوقي را در حدود 7 تا 15 ميليون به صورت ماهيانه تحت عنوان هيات علمي دريافت مي كنند و با دريافت اين مبلغ موظفند 44 ساعت در هفته در بيمارستانها و مراكز دانشگاهي حضور و فعاليت داشته باشند اما در حال حاضر متأسفانه حضوري كمرنگ و آنهم غير مؤثر دارند. و اين در حالي است كه مالكيت بيمارستان ها متعلق به دولت مي باشد، حقوق ماهيانه همين حضرات و بقيه گروه ها و كادر بيمارستان نيز توسط دولت پرداخت مي شود. هزينه هاي مربوط به آب، برق، گاز و تلفن از محل بودجه دولتي پرداخت مي شود و همچنين تجهيزات و وسايل مورد نياز نيز توسط دولت تامين مي شود.
از سوي ديگر ويزيت بيماران و عمل هاي جراحي، پيگيري ها و در حقيقت باراصلي درمان بر دوش اينترن ها و رزيدنت ها سنگيني مي نمايد، مراقبت هاي قبل و بعد از عمل، آزمايشات و گرافي ها و بقيه امور هم با تلاش شبانه روزي كادر پرستاري و پيراپزشكي انجام مي شود.
حال پاسخ دهيد باكدام منطق؛ پزشكي با حضور چند ساعت در هفته و آنهم به صرف نظارت بر اعمال جراحي بايستي تا 65 درصد درآمد حاصله از حق العمل ها را حق خود بداند.
جناب آقاي دكتر قاضي زاده هاشمي
حضرتعالي در شيوه كسب درآمد در بخش خصوصي از توانمندي، تخصص، تجربه و مهارت بالايي برخوردار هستيد و به راه و رسم آن كاملاً آگاه هستيد.
چرا همين پزشك متخصص هيئت علمي كه در بخش دولتي نقش تشريفاتي دارد و از عنوان هيئت علمي اش جهت كسب در آمد بيشتر در بخش خصوصي استفاده مي نمايد در بيمارستان خصوصي نه حقوقي ماهيانه دريافت مي نمايد و نه از مزاياي فرصت تحصيلي، مزاياي خاص ديگر و ... بهره مند است و همه بيماران را شخصاً مورد عمل جراحي قرار مي دهد و هم خودش ويزيت ها را آن هم به نحو مناسب انجام داده و با احترام پاسخگوي بيمار است و بابت اين امور هم حدود 20% حق العمل به وي تعلق مي گيرد حتي در برخي مراكز درماني كمتر از اين مقدار نيز دريافت مي كنند.
سؤال اينجاست كه پزشكان هيئت علمي در بخش خصوصي با عملكردي با كيفيت بالا اين ميزان درصد و در بخش دولتي به صرف ممهور كردن پرونده ها تا 65% حق العمل را دريافت مي نمايند و اصلاً آن حقوق 15 تا 19 ميليون توماني هيأت علمي را بابت چه چيزي دريافت مي نمايد؟
شما خود بهتر مي دانيد بنگاه داري هم اصولي دارد، از نگاه اقتصادي براي توليد؛ بخشي از درآمد بابت سرمايه گذاري، بخشي براي حقوق كاركنان، بخشي براي تجهيزات، بخشي براي بازاريابي و بخشي هم براي هزينه هاي جاري بايد صرف شود و پس از كسر هزينه ها از درآمدها سود و يا زيان حاصل مي شود. آيا مسئولين وزارت بهداشت محاسبه كرده اند با اين ترتيب چقدر بيمارستان هاي دولتي دچار زيان شده اند و آيا از نظر مديريتي و اقتصادي تمامي بيمارستان هاي دولتي ورشكسته نيستند؟ و آيا هزينه ها براي خدمت تمام شده در بخش دولتي بيشتر از خصوصي نيست؟ و چه سيستمي مسئول اين زيان مي باشد و آيا مردم يا دولت بايد تاوان ضعف و بي كفايتي مسئولين را پرداخت نمايند؟
آيا به بهانه هاي واهي ايجاد در آمد براي بيمارستان ها، بايد پرداخت هاي چند ده و چند صد ميليون توماني به گروهي خاص پرداخت شود؟ و مرتباً اين پرداخت ها هم انكار شود. حضرتعالي بهتر از همه از پرداخت هاي هنگفت نجومي، غير متعارف و غير معمول گروهي خاص اطلاع داريد ولي نمي دانم چرا ديگران را هم متهم به دروغ مي نمائيد!! و خود.....
وزير محترم
طبق اظهارات مسئولين وزارت بهداشت بيش از 11 هزار ميليارد تومان معوقات بيمه ها به وزارت بهداشت و بيش از 5 هزار ميليارد تومان از معوقات مربوط به جزء حرفه اي پزشكان است و اگر پرداخت ها را متعارف و به حق مي دانيد چرا از ديگران مي خواهيد ميزان دريافت ها را اعلام نمايند در حاليكه كليد قفل بسته سيستم پرداخت نزد خود شماست، بيائيد براي يك بار هم شده با صداقت ميزان دريافتي پزشكان هيئت علمي را به صورت شفاف اعلام نماييد تا مردم به صورت مستند حرف هاي شما را باور كنند. با فرافكني مشكلي حل نخواهد شد ولي متأسفانه مسئولين وزارت بهداشت سيستم پرداخت به پزشكان هيئت علمي را 7 قفله نموده اند كه مبادا كسي از ميزان پرداخت شان خداي ناكرده مطلع شود.
ولي دير يا زود اين تاريكخانه روشن خواهد شد و روسياهي براي آناني خواهد ماند كه در عرض اين مدت به هر شیوه ای براي حفظ قدرت دوران مسئوليت خود به هر وسيله اي متوسل شده اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر سیدحسن هاشمی عصر شنبه در مراسم افتتاح بیمارستان توریست درمانگر عرفان نیایش، اظهارداشت: دولت یازدهم ۲ برابر گذشته تخت بیمارستانی ساخته است.
وی با اشاره به بازسازی و تجهیز بیش از دو میلیون متر مربع فضای بیمارستانی در کشور، تاکید کرد: طرح تحول نظام سلامت در این دولت آغاز شد و شخص رئیس جمهوری بیش از هر کسی از این طرح دفاع میکند.
وزیر بهداشت افزود: دولت با اجرای طرح تحول نظام سلامت، نوعی یارانه غیر نقدی می دهد و همچنان ادامه دارد.
وی با اشاره به ضرورت ورود بخش خصوصی به حوزه سلامت، گفت: من معتقدم اگر بخش خصوصی را تقویت کنیم، میتوانیم سلامت ایرانیان را تضمین کنیم. وظیفه دولت تصدی گری، بیمارستان سازی و اداره آن نیست، بلکه دولت باید به بیمه کارآمد و خرید خدمت توجه کند.
هاشمی با تاکید بر ضرورت همراهی دولت با بخش خصوصی، ادامه داد: کسانی که از بخش خصوصی در زمینه هایی مانند بیمارستان سازی، تجهیزات پزشکی و... سرمایه گذاری میکنند عاشق کار خود هستند. اگر به اندازه راه، ریل، خودرو و ساخت کارخانه به این حوزه توجه شود، ارائه خدمت در حوزه سلامت در کشور دگرگون می شود.
وزیر بهداشت با طرح این موضوع که اجازه دهید یک دهم درصد فاینانسها به حوزه سلامت بیاید، گفت: اگر سرمایه گذاری در حوزه سلامت تشویق شود و دولت نیز همراهی کند، این حوزه می تواند یکی از اقتصادی ترین بخشها باشد.
وی با اشاره به افرادی که قصد تضعیف و تخریب اقدامات دولت در حوزه سلامت را دارند، افزود: کسانی هستند که از اتفاقات رخ داده در حوزه سلامت خشنود و راضی نیستند، ولی تلاش های آنها موثر نیست، چرا که مردم جامعه پزشکی را واسطه بین خود و خدا میدانند.
گفتگوی سپید با محمد حسن طریقت منفرد ،آخرین وزیر بهداشت دولت دهم که فقط 6 ماه در این سمت باقی ماند را، در ادامه بخوانید:
سپید: از دید شما بهعنوان کسی که درگذشته بر مسند وزارت بهداشت هم نشستهاید، مهمترین موضوع مغفول مانده در نظام سلامت ایران چیست؟ عدالت زیباترین هدیه زندگی به بشر است و طبیعتا نیاز جوامع بشری به آن بهخصوص در حوزه سلامت بیش از هر بخش دیگری است. زمانی که از اصلاح نظام سلامت صحبت میکنیم باید به سه بخش عدالت، کیفیت و کارایی توجه کرد و این عدالت است که هرچه نیاز بشر به آن پدیده بیشتر و حیاتیتر باشد اهمیت تحقق آن در همان بخش بیشتر خواهد بود. بنابراین ازآنجاکه سلامت حیاتیترین هدیه الهی است، وجود عدالت نیز در این بخش از ارزشمندترین نعمتهای الهی است. لذا اعمال آن هدف همه خیرخواهان دنیا است اما متاسفانه حتی ثروتمندترین و مدعیترین جوامع نیز تا به امروز از دسترسی به عدالت ناتوان ماندهاند.
سپید:چه موانعی بر سر تحقق عدالت در نظام سلامت وجود دارد؟ یکی از این موانع مربوط به الزامات ذاتی طب است. علم پزشکی با پیشرفتهای سریع نیازهای خود را برطرف میکند. اما به همان سرعتی که مسائل لاینحل طب حل میشود تامین منابع آن پیچیدهتر و سختتر میشود. چون هزینه تامین راهکاری که جدیدا ایجادشده یا دستگاهی که بهتازگی وارد بازار شده، سختتر است.
طب به دلیل پیچیدگیهای خود الزاماتی دارد. اگر الزاماتش را رعایت نکنیم، میتواند خانمانسوز باشد. امروز دغدغه دنیا ایجاد تعادل بین مصارف و مخارج است. از زمانی که مایکل مور، مستندساز معروف با انتشار یک سند ثابت کرد که عدالت در سلامت در کوبا بیشتر از آمریکا محقق شده، این موضوع به بزرگترین دغدغه نظامهای سلامت تبدیلشده است. آمریکا با آن میزان از منابع مالی عظیم هنوز موفق به اجرای عدالت در سلامت نشده است.
مهمترین هدف سیاستگذاران در زمینه طب مدیریت در سلامت است نه پیشرفت طب. در همین راستا تامین منابع یک دغدغه مهم سیاستگذاران است و دقیقا به همین دلیل کسانی را بهعنوان متولی نظام سلامت برمیگزینند که بیش از آنکه در زمینه طب حرفهای باشند در زمینه مدیریت، حقوق و جامعهشناسی توانمند هستند.
بزرگترین دغدغه کشور آمریکا که سرانه درمان آن بالای 12 هزار دلار است، ایجاد عدالت در سلامت است. در کشورهای پیشرفته وزیر بهداشت، پزشک نیست. دلیلش هم این است که مدیریت سلامت جدای از تخصص داشتن در علوم پزشکی است و اگر تعداد محدودی از آنها بهنوعی پزشک هستند ولی در حوزه سلامت هیچگونه فعالیت انتفاعی ندارند. اما در ایران متخصصان علوم پزشکی مدیریت نظام سلامت را به عهده گرفتهاند و اختیار آن را از تخصصهای ذیربط غصب کردهاند. همانطور که شما هم میدانید زمانی که یک پزشک مدیریت سلامت را به عهده دارد، وظیفهاش فراتر از این است که در کنگرهها صرفا به موضوعات تخصصی و پزشکی بپردازد.
بنابراین حالا که ما پزشکان این حوزه را از متخصصان مربوطه غصب کردیم و من بهعمد از این واژه غصب کردن استفاده میکنم، باید به این موضوع هم بپردازیم که صرف داشتن اطلاعات و روشهای بسیار پیشرفته گرانقیمت مشکل سلامت مردم را حل نمیکند، اگر بعد تامین منابع آن را در نظر نگیریم.
برای مثال حدود 40 سال پیش کاتاراکت، جراحی پیچیده پرزحمت و پر از خطر چندساعته بود که تعرفه آن حدود 28k بود. این جراحی در آن زمان بیش از دو ماه مراقبت داشت و بیش از 50 درصد ریسک داشت اما امروز به خاطر پیشرفت طب به جراحی دهدقیقهای تبدیلشده که دو تا سه درصد ریسک دارد و نیازی به مراقبت بعد از عمل هم ندارد. به همین دلیل تعرفه آن در دنیا به 13k کاهش پیداکرده است، اما در کشور ما عکس این موضوع اتفاق افتاده است.
زمانی وسیله نقلیه ما پیکان بود. امروز خودروهایی اختراعشده که در آن فرد میتواند در صندلی عقب استراحت کند و ماشین بهصورت خودکار مسیری را طی کند. اما آیا تمام کشورها با توان اقتصادی مختلف باید از آخرین تکنولوژی و آخرین خودروی تولیدشده استفاده کنند یا اینکه میتوانیم از تکنولوژیهایی با هزینه و قیمت کمتر هم استفاده کنیم و نتیجه مطلوب را بگیریم. بنابراین پیدا کردن این روشها باید یکی از اساسیترین موضوعات آموزشی مدیریت حوزه سلامت را تشکیل دهد. نگرانی من این است که حالا که مدیریت حوزه سلامت را به دست گرفتهایم مهمترین دغدغه دنیا که همان تامین منابع و مصرف عادلانه منابع در زمینه سلامت جامعه است، را در نظر نگیریم.
سپید:برخی معتقدند در اثر اجرای طرح تحول سلامت تقاضای القایی افزایشیافته است. نظر شما چیست؟ تقاضای القایی رشد چشمگیری یافته است. دیروز در جمعی بودم یکی از دوستان میگفت عمل جراحی آبمروارید که اصلا در خیلی جاهای جهان وجود ندارد، دارد عرف میشود.
سپید:چقدر خرید راهبردی انجام میشود؟ هیچ. چون بیمهها ساختار یک سازمان بیمهگر واقعی را ندارند. در دنیا سازمانهای بیمهگر سازمانهایی هستند که از سیستم پزشکی مستقل بوده و ذینفع نیستند و وظیفه آنها صرفا صیانت از سلامت مردم است. اما در کشور ما همانطور که کل نظام سلامت در اختیار پزشکان است، سازمانهای بیمهگر نیز دردست پزشکان است.
گردانندگان و صاحبان اصلی سازمانهای بیمهگر در کشور ما، در سیستم پزشکی ذینفع هستند و طبیعتا نهتنها به نفع خود غش میکنند بلکه جرات نمیکنند در حوزه سلامت در مقابل همدیگر قرار بگیرند و از امکاناتی که در اختیاردارند برای هدفی جز این راه استفاده کنند.
سپید:فکر میکنید این اتفاقات از پیامدهای مستقیم طرح تحول نظام سلامت است؟ خیر. این اتفاقات نهفقط مربوط به این سالهاست و نهفقط در کشور ایران رخنداده است. اگر به هر انسانی اختیار تام دهیم که هر کاری دلش خواست انجام دهد و هیچ نظارتی بر رفتار و تصمیمگیری آن فرد وجود نداشته باشد؛ چه انتظاری داریم که تمام انسانها تحت تاثیر شیطان قرار نگیرند و به معصومیت نزدیک شوند؟ نمیتوان این انتظار را از انسان داشت. دنیا اجازه نمیدهد حیاتیترین نیاز مردم در اختیار افرادی که هیچ نظارتی بر آنها نیست قرار گیرد و بیشترین نظارت را بر حیاتیترین نیاز مردم اعمال میکند که ما بهشدت از آن غافل هستیم.
سپید:جای چه شاخصهایی در احصای تعرفه واقعی خدمات درمانی خالی است؟ براساس دادهها و اطلاعات من، تنها چند شرکت در دنیا هست که توانایی محاسبه دقیق ارزش نسبی خدمات درمانی را دارد. شما میدانید زمانی که بخواهیم ارزش نسبی جراحی مخچه را با جراحی فتق به دست بیاوریم به فاکتورهای بسیار زیادی ازجمله میزان تخصص، ریسکپذیری هر جراحی، توانایی و تبحر، ابزار و تجهیزات، میزان استرس و فشار روانی و ... نیاز داریم. خیلی از کشورهای دنیا این شاخصها را از شرکتهایی که این فاکتورها را کشف کردهاند، میگیرند و براساس سیاستهای داخلی خود به آن ضریب میدهند. اما در کشور ایران تعرفهها بهصورت دلخواه تعیینشده است. این موضوع باعث میشود تعرفه واقعی به دست نیاید، انگیزه فعالیت دلسوزانه در رشتههای متخلف پزشکی از بین برود و بین رشتههای تخصصی مختلف تبعیض ایجاد شود و زمینهساز ناآرامی در نظام سلامت و گروه ارائهدهندگان خدمات شود.
در بحثوجدلی که در حوزه تعرفه شکلگرفته ادعاهای مختلفی وجود دارد. عدهای میگویند؛ پزشکان متخصص در ماه کمتر از 5 میلیون تومان درآمد دارند اما برخی هم میگویند پزشکان متخصص بهراحتی بیش از 100 میلیون تومان هم دریافتی دارند. ادعای هر دو گروه میتواند واقعیت باشد، میتواند هم دروغ باشد. اما آنچه مهم است میزان فعالیت و زحمتی است که یک پزشک در طول یک روز میکشد. درزمانی که مسئولیت داشتم به دنبال احصای شاخص درآمد از خدمت بودم. ممکن است یک پزشک ماهی 2 میلیون درآمد داشته باشد اما روزی دو ساعت کار کند، اما این موضوع هم امکان دارد که 20 میلیون درآمد داشته باشد اما روزی 5 ساعت کار کند. بنابراین اعلام رقم حقوق پزشکان بهتنهایی بدون احتساب میزان خدمات ارائهشده، فرافکنی است. بهترین راه برای تشخیص اینکه تعرفه واقعی هست یا نه، محاسبه متوسط درآمد پزشکان به نسبت فعالیت و ساعت کارشان است. زمانی که من وزیر بهداشت بودم، متوسط درآمد پزشکان در رشتههای مختلف به دلیل عدم تعادل در تعرفه بین ساعتی80 هزار تومان تا 170 هزار تومان بود. اما حالا وزارت بهداشت مدعی است که تعرفهها را متعادل کرده و ظاهرا کاهش تعرفه در بخشهایی که تعرفه بالا بوده اتفاق نیفتاده بلکه فقط تعرفهها را افزایش دادهاند. اینکه این روش چقدر درست است یا نه، را کاری ندارم اما اگر قرار باشد درمورد واقعی بودن تعرفه و اینکه درآمد پزشکان چقدر واقعی است، اظهارنظر کنیم باید رابطه کار، ساعت کار و میزان دریافتی را باهم مقایسه کنیم.
سپید:فکر میکنید اولین گام برای تحقق عدالت در نظام سلامت چیست؟ دنیا در کنار افزایش تعرفهها و ابزار پیشرفته، راهنماهای بالینی تدوین کرده که به هرکس اجازه نمیدهد هر کاری خواست انجام دهد. تدوین راهنمای بالینی نهتنها از حیفومیل منابع جلوگیری میکند بلکه از امانت مردم هم صیانت میکند.
قانون تکلیف کرده که باید براساس راهنماهای بالینی پیش برویم و از آن بهعنوان شاخصی برای نظارت استفاده کنیم و بیمهها را نیز مسئول کرده که خرید راهبردی کنند و با استفاده از همین راهنمای بالینی خرید راهبردی کنند و از امانت مردم صیانت کنند. اگر راهنماهای بالینی راهنمای اقدامات و سیاستگذاریهای ما نباشد، هیچ اتفاق خوبی نمیافتد. مگر اینکه همه ما ادعا کنیم که معصومیم و از اختیارات نامحدود بدون نظارتی که در اختیارمان هست، استفاده مطلوب میکنیم.
سپید: به نظر میرسد از دید شما سیاستگذاریها در نظام سلامت بهجای آنکه از منافع مردم حراست کند، فقط از منافع عدهای خاص حمایت میکند. مگر در کشورهای پیشرفته پزشکان از فرهیختهترین جایگاه اجتماعی برخوردار نیستند؟ چرا این جایگاه حفظشده است؟ به این دلیل است که پزشک در مسائل مالی و مدیریتی و اداری رودرروی مردم قرار نگرفته است. پزشک مردم را درمان میکند و در کنار آنهاست. حاکمیت هم موظف است در کنار تامین منابع و نظارت، از هر دو صیانت کند. اما این مسئله در کشور ما درهمآمیخته شده است. به نظر من جای مدیریت کردن منابع و مصرف عادلانه آن امروز در نظام سلامت کشورمان خالی است. موضوعی که بیشترین توجه در حوزه سلامت را در کشورهای پیشرفته به خود جلب میکند.
سپید: راهنمای بالینی که دائم بر آن تاکید میکنید قرار است دقیقا درمورد همین موضوع مورداستفاده قرار بگیرد و شاخصهایی برای تعرفه واقعی به دست بدهد؟ تدوین راهنماهای بالینی سالهاست که وظیفه وزارت بهداشت است. درزمانی که دکتر پزشکیان معاون سلامت بودند، دکتر اکبری این کار را شروع کردند که با مقاومت دستاندرکاران نظام سلامت روبرو شد و نیمهکاره ماند. روزی که من وارد وزارت بهداشت شدم از دکتر اکبری خواستم راهنماهای بالینی را با کمک کارشناسان تدوین کنند در آن مدتزمان کوتاه سه جلد این راهنماها آماده و چاپ شد. شاید ایراداتی هم داشت اما میشد که آن را کامل کرد و مورداستفاده قرارداد.
بیمه حق ندارد بدون راهنمای بالینی پرداخت خدمات کند. اما مسئله این است که بیمهای وجود ندارد. راهنمای بالینی را میتوان ایجاد کرد اگر بیمه بدون راهنمای بالینی هزینه خدمات درمانی را پرداخت میکند به امانت مردم خیانت میکند. سازمانهای بیمهگر طبق قانون مکلفند خرید راهبردی کنند. خرید راهبردی نیاز به راهنماهای بالینی دارد. در خیلی از کشورهای دنیا این بیمهها هستند که راهنمای بالینی را تدوین میکنند. حالا در کشور ما هم در یک زمانی وزارت بهداشت پیشقدم شد اما نکته مهم این است که خرید خدمات سلامت بدون وجود راهنمای بالینی خیانتدرامانت مردم است، خیانت در سلامت مردم که بهجای خود.
برای مثال امروز بیمه تنها در صورتی عمل کاتاراکت را تحت پوشش قرار میدهد که توان بینایی بیمار زیر 30 درصد باشد. اما زمانی که شما به افرادی که بینایی کامل هم دارند اجازه دهی عمل کاتاراکت انجام دهند، چه اتفاقی میافتد؟ باید در تاریخ به دنبال نابسامانی ناشی از آن بگردی.
امروز تمام محافل کارشناسی مثل سازمان بهداشت جهانی، گروه هاروارد و حتی بانک جهانی که به آزادسازی مطلق باور دارد، بر این باور است که تنها جایی که سرنوشت مصرفکننده را نباید دردست فراهمکننده سپرد، بخش درمان و سلامت است. چون در سایر بخشها مصرفکننده حق تصمیمگیری، تغییر و صرفنظر کردن دارد درحالیکه در حوزه سلامت توان انتخاب ندارد.
زمانی که عزیز شما بیمار باشد و پزشک بگوید لازم است که جراحی شود و - مقدار هم هزینه درمان میشود. شما مجبور هستید که این میزان پول را فراهم کنید حتی به قیمت دزدی کردن یا اقدامات بسیار خلاف و ناپسند. این واقعیت دنیا است. به همین دلیل کشورهای پیشرفته برای حفظ جایگاه جامعه پزشکی و به این دلیل که مصرفکننده صد درصد تسلیم این قشر است، بهتر است که در مسائل مدیریتی و مالی دخالت نکند تا شان و منزلتش حفظ شود. چون در اینجا مصرفکننده صد درصد تسلیم ارائهدهنده خدمت است. به همین دلیل این قشر بانفوذ فرهیخته نباید در مدیریت نظام سلامت دخالت کند.
سپید:فکر میکنید برای اینکه سرنوشت طرح تحول نظام سلامت تغییر کند، اضطراریترین تغییر چیست؟ اضطراریترین تغییر طرح تحول براساس تجربه دنیا مشخص است و در ماده 7 سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری هم به این نکته اشارهشده یعنی تفکیک وظایف تولیت، فراهمکننده خدمت و تامین کننده منابع. البته در زیر بند دوم این ماده گفتهشده که باید با محوریت وزارت بهداشت باشد اما این محوریت در ماده 11 قانون ساختار جامع خدمات اینگونه تعریفشده است: «تحت هیچ شرایطی بدون راهبرد وزارت رفاه، هزینه کردن ممنوع است.» در تبصره بعد هم تاکید کرده که «وزارت بهداشت باید خط مشی تامین کننده منابع را رعایت کند.» یعنی تعیین خط مشی پزشکی به عهده وزارت بهداشت اما برنامهریزی در زمینه سیاستگذاری، تامین منابع، خرید راهبردی و نظارت با تامین کننده منابع است. دنیا این راه را رفته است. اگر یک روز سازمانهای بیمهگر واقعی مستقل و مقتدر داشته باشیم و ساختار سلامت بهجای آنکه در دستان یکی از شرکای ذینفع باشد، به سمت تامین منافع همه گروههای جامعه حرکت کند، میتوان امیدوار بود. اگر بخواهیم از طب کلاسیک استفاده مطلوب کنیم و حقوق مردم را هم رعایت کنیم، باید راهی را برویم که مخترعان همین طب رفتهاند.
قانون برنامه پنجم توسعه تمام این موضوعات را تکلیف کرده بود اما اجرا نشد. چون قدرت دردست ذینفعان است. هزار بار هم که حرف علمی بزنیم تا زمانی که اختیار دردست ذینفعان است، هیچ قانونی اجرا نمیشود.
با پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری و آغاز به کار دولت تدبیر و امید، نوبت عمل به وعدههایی رسید که آراء مردم را به سود اعتدالگرایان روانه صندوقها کرده بود. ازجمله رسیدگی به وضعیت نابسامان بهداشت و درمان در کشور و اولویت دادن به نظام سلامتی که سالها مهجور مانده بود. طبیعتا گام گذاشتن در این مسیر دشوار، وزیری همراه، کاردان و صادق نیاز داشت تا در گام اول بتواند توجه نهادهای مختلف و دستگاههای تصمیمساز کشور را به اهمیت اقدام و عمل در حوزه سلامت جلب کرده و ضمن وفاداری به اسناد بالادستی همچون قانون برنامه پنجم توسعه، تحولی بنیادین در این حوزه کمتر توسعهیافته ایجاد کند. قرعه فال به نام چشمپزشک حاذقی زده شد که سالها در بخش غیردولتی طبابت و مدیریت کرده بود و راه و چاههای اقتصاد سلامت در بخش خصوصی را بلد بود. همین مسئله باعث اطمینان رئیسجمهور منتخب به وی شد و بدین ترتیب سکان هدایت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مسیر تحقق وعدههای سلامتمحور رئیسجمهور در دستان «سیدحسن هاشمی» قرار گرفت و کمتر از یک سال بعد در نیمه اردیبهشت سال 93 یکی از بزرگترین برنامههای اقتصادیاجتماعی دولت با عنوان «طرح تحول سلامت» کلید خورد.
همراهی بخشهای مختلف نظام اعم از مجلس شورای اسلامی با این طرح مثلزدنی بود. در گام اول افزایش چشمگیر بودجه وزارت بهداشت و سپس تصویب یک درصد از مالیات بر ارزش افزوده و 10 درصد منابع حاصل از هدفمندی یارانهها به عنوان منابعی پایدار برای طرح تحول سلامت درنظر گرفته شد. وزارت بهداشت هم مستحضر به این پشتیبانی بیدریغ مجلس و دولت، یکی پس از دیگری بستههای طرح تحول سلامت را رونمایی میکرد. در این میان رسانه ملی هم از به میدان آوردن حداکثر توان تبلیغاتی و اطلاعرسانی خود دریغ نداشت. دیری نپایید که هاشمی تبدیل به وزیر رسانهای دولت شد و گفتار و رفتاری از او سر نمیزد مگر اینکه دوربینهای صداوسیما کلوزآپ آن را به بهترین شکل به مردم نشان دهند.
در این اثنا طرح تحول سلامت به سرعت به پیش میرفت و در بعضی بخشها هم موفقیتهایی به دست آورد که رضایت نسبی عامه مردم به خصوص اقشار محروم را در پی داشت. کارشناسان، صاحبنظران و چهرههای مورد اعتماد جامعه پزشکی اما با نگرانی اجرای طرح تحول سلامت را دنبال میکردند. چرا که به چشم میدیدند قطار طرح تحول سلامت براساس ریلگذاری برنامههای توسعه کشور حرکت نمیکند و در اجرای این طرح، اولویتها تغییر کرده است. خبری از نظام ارجاع و سطحبندی خدمات نیست، پزشک خانواده جایگاه خاصی ندارد، راهنماهای بالینی یا تدوین نشدهاند و یا در طبقات کتابخانهها خاک میخوردند و ... از اینرو چشمانتظار بازگشت قطار طرح تحول به مسیری بودند که قوانین برنامه و چشمانداز توسعه کشور ترسیم کرده است. ولی هرچه بیشتر صبر کردند، دور شدن هرچه بیشتر قطار از ریل اصلی را به نظاره نشستند. این بود که رسانههای مستقل و نشریات تخصصی را به یاری طلبیدند تا در انعکاس نظرات منتقدانه آنها ایفای نقش کنند. روزنامه «سپید» از جمله این رسانهها بود که با فراهم آوردن بستری برای طرح انتقادات عالمانه و ارائه پیشنهادات و نظرات کارشناسی، از نخستین روزهای آغاز طرح تحول سلامت خطرات پیشرو را شناسایی و به مجریان طرح معرفی کند. متاسفانه مدیران ارشد وزرات بهداشت در مواجهه با رسانهها و منتقدین، رویهای اصلاحطلبانه و همسو با گفتمان اعتدالی دولت تدبیر و امید در پیش نگرفته و هرجا توانستند از طرح یا نشر انتقادات ممانعت کردند.
اما هرچه زمان میگذشت، بر انبوه مشکلات طرح تحول سلامت افزوده میشد و نهتنها رضایت مردم از اجرای این طرح روزبهروز کاهش یافت، (تا آنجا که براساس آخرین نظرسنجی که در برنامه ثریا انجام شد، تعداد منتقدان از موافقان طرح بیشتر شده بود) بلکه اعضای جامعه پزشکی اعم از پزشکان، پیراپزشکان، پرستاران، شرکتهای دارویی و تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی هم در شرایطی که هر کدام ماههاست از دریافت حق و حقوق خود محروم هستند، به صف منتقدان سیاستهای وزارت بهداشت پیوستند.
در یک کلام. دستپخت سیدحسن هاشمی و همکارانش بدجوری شور از آب درآمد. تاآنجا که آخرین یاور آنها و مجیزگوی همیشگی وزارت بهداشت هم فهمید که لازم است گاهی برخی از انتقادات را مطرح کند؛ و اینگونه شد که صداوسیما هم به جمع منتقدان طرح تحول سلامت پیوست. تدارک برنامه «ثریا» را از این منظر میشود ارزیابی کرد.
تا ثریا چهارشنبه 25 آذرماه در شرایطی برنامه زنده «ثریا» به روی آنتن رفت که وزیر بهداشت به تنهایی میهمان آن بود. با پایان یافتن برنامه در آغازین دقایق پنجشنبه، نقد و بررسی و اظهارنظر علاقهمندان به مباحث کلان نظام سلامت آغاز شد. برخی به دنبال پیدا کردن برنده و بازنده این گفتوگو بودند، برخی به شکل و ساختار برنامه ایراد وارد میکردند، عدهای هدف از طرح چنین مباحثی در رسانه ملی را تخریب دولت میدانستند و عدهای برای حسن هاشمی سوت و کف میزدند و شادمان بودند که یک نفر از مجموعه حاکمیت کشور، به صداوسیما گفته است: «مردم شما را قبول ندارند.»
اما در باب این برنامه نکاتی وجود دارد که تامل درباره آنها میتواند چراغی باشد برای ادامه راه طولانی «اصلاح و پیشرفت» که ملت بزرگ ایران قاطعانه گام در آن نهادهاند:
یکی از جذابترین ژانرهای تولید برنامه که تقریبا همه رسانههای دنیا برای جذب مخاطب از آن بهره میبرند، ژانر برنامههای گفتوگومحور یا «هاردتاک» است. معمولا در چنین برنامههایی میهمانی از میان سلبریتیها و چهرههای مشهور، ورزشکاران، هنرمندان، سیاستمداران و ... به برنامه دعوت شده و مجری برنامه تلاش میکند با طرح مباحث جنجالی و سوالات صریح، برنامهای مناسب با ذائقه مردم تهیه کند. این یک روال پذیرفتهشده است و در تلویزیون ملی کشورمان هم کموبیش شاهد چنین برنامههایی بوده و هستیم. اما نکته قابل تامل اینجاست که هیچکدام از این برنامهها داعیه «نقد» آن هم نقد یک طرح بزرگ ملی که دایره تاثیرگذاری آن به وسعت یک ملت است را ندارند و اگر هم قرار باشد با چنین داعیهای برنامهسازی کنند، استانداردهای یک برنامه کارشناسی را پذیرفته و ساختار برنامه را مطابق با آن چیدمان میکنند. برنامهای که تحت عنوان «ثریا» از تلویزیون ایران پخش شد، نهایتا یک برنامه چالشی با حضور وزیر بهداشت ایران بود و برگزیدن عنوان «نقد طرح تحول سلامت» برای این برنامه، مطلقا متناسب و قابلقبول نیست. شاید بارزترین و بدیهیترین ویژگی یک برنامه انتقادی که در ثریا بهکلی غایب بود، حضور شخص یا اشخاصی از منتقدان اصلی و کارشناسان حوزه موردبحث باشد که به صورت حضوری یا تلفنی بتوانند ایرادات اصلی حوزه فعالیت میهمان برنامه را واکاوی کرده و درنهایت قضاوت را برعهده بینندگانی قرار دهند که هم انتقادات را از زبان افراد واجد صلاحیت شنیدهاند و هم به پاسخهای میهمان برنامه گوش فرا دادهاند. اما در چند روزی که از پخش برنامه ثریا میگذرد، شاهد روایتهای متناقضی از هر دو طرف بودهایم که هرکدام از دریچه نگاه خودشان، عدم حضور منتقدان را در یک برنامه انتقادی توجیه میکردند. تهیهکننده برنامه بارها تکرار کرده که با فشار و اجبار دایره مشاوران و نزدیکان وزیر بهداشت مجبور شده برنامه را به این صورت اجرا کند و درواقع این یکی از شرایط وزیر بهداشت برای حضور در برنامه بوده است. از سوی دیگر روابطعمومی وزارت بهداشت هم در بیانیهای گفته است: «که ما را در یک دوراهی قرار دادند که یا چندین کارشناس در مقابل معاونین وزیر قرار بگیرند یا اینکه شخص وزیر بهداشت به تنهایی با مجری برنامه صحبت کند.» درهرصورت و به فرض صحت هرکدام از این روایتها، از دستاندرکاران برنامه ثریا پذیرفته نیست که برنامهای با قالب و عنوان «نقد» به روی آنتن ببرند ولی به ملزومات چنین برنامهای پایبند نباشند. ایندرحالی است که میتوانستند از حضور تعدادی از اقتصاددانان برجسته کشور، اعضای سرشناس جامعه پزشکی، بخشی از مدیران سابق و فعلی نظام سلامت و خبرنگاران و روزنامهنگاران فعال در حوزه تخصصی بهداشت و درمان برای طرح مسائل اصلی این حوزه بهره ببرند ولی متاسفانه از این کار استنکاف کرده و تنها به حضور یک مجری (هرچند با سطح سواد عمومی بالا) بسنده شد. نتیجه چنین خطایی همان شد که در یک برنامه مفصل علیرغم در اختیار داشتن زمان کافی، اصلیترین مباحث نظام بهداشت و درمان و مهمترین ایرادات طرح تحول سلامت عمدا یا سهوا از قلم بیفتد و این برنامه از ابتدا تا انتها فقط حول یک موضوع خاص یعنی حقوقهای نجومی و درآمد پزشکان بگردد. موضوعاتی که درجای خود مهم و قابلطرح هستند ولی در آوردگاه نقد طرح تحول سلامت و در میان انبوه مشکلات این طرح، محلی از اعراب ندارد.
2- در این سالها سیدحسن هاشمی نشان داده که درعین حضور پررنگی که در رسانهها و مخصوصا رسانههای همسو دارد، اصول تعامل و ارتباط با رسانه را خوب بلد نیست. همه اساتید حوزه ارتباطات و روزنامهنگاری، بزرگترین اشتباه تاکتیکی یک مدیر دربرابر رسانههای منتقد را تلاش درجهت بایکوت رسانههای منتقد و حتی مخالف میدانند و معتقدند خاصیت آیینهای رسانهها، هر ضربهای از طرف صاحبان قدرت را به خودشان بازمیگرداند. متاسفانه از فردای اجرای طرح تحول سلامت تا امروز شاهد چنین برخوردهایی از طرف تیم رسانهای وزارت بهداشت و بعضی از مشاورین و معاونین سیدحسن هاشمی با رسانههای منتقد بودهایم. دروغگو، فریبخورده، مغرض، نادان، ناآگاه و ... القابی است که از سوی ساکنین برج شهرک غرب نثار هرآنکسی میشود که سازی مخالف با ساز آنان کوک کند. چهارشنبهشب در برنامه ثریا شاهد همین برخورد از سوی وزیر بهداشت بودیم. بگذریم که عدهای معتقدند هاشمی با جملاتش صداوسیما را ضربهفنی کرده و از این رو در بین عدهای از مردم محبوبتر شده، اما به راستی از یک مدیر تحصیلکرده و انقلابی چنین انتظار میرود که در برابر رسانهای حامی که یک بار ناپرهیزی کرده و بههردلیل و با هر انگیزهای انتقاداتی را مطرح کرده، اینگونه برخورد کند؟ اصلا فرض که این انتقادات مطرحشده نادرست بوده و از برداشت ناصحیح تهیهکننده، مجری، تیم پژوهش یا هرکدام از دستاندرکاران برنامه نشات گرفته باشد. نگارنده این سطور معتقد است برای اینکه کسی را به غرضورزی متهم کنیم، به ادلهای محکمتر از آنکه رویکرد مدیران وزارت بهداشت بر آن استوار است، نیاز داریم.
3- و نکته پایانی اینکه عمر چهارساله دولت یازدهم به روزهای پایانی نزدیک میشود. در این مدت باقیمانده میشود راه تعامل با منتقدان و رسانههای مستقل را باز کرد و از این رهگذر خاطره خوشی از ایام خدمت در اذهان مردم بهجای گذاشت.
کشتی طرح تحول سلامت به عنوان یکی از بزرگترین پروژههای ملی کشور، در باتلاقی قرار گرفته است که فقط با اعتماد به دستان صادق و نیرومندی که به سمت سرنشینان این کشتی دراز شده، میتوان امید به نجات آن داشت. دستوپا زدنهای بیهوده و توجیه آنچه منتقدان از ابتدا پیشبینی کرده بودند، فقط اوضاع را از اینکه هست بدتر کرده و امید مردمی که چشم به ما دوختهاند و نتیجه زحمات سپیدپوشان پرتلاش جامعه پزشکی را نقش بر آب میکند.
شاه در شطرنج حساسترین مهره است و برای حفظ آن، هر حرکتی ممکن. حتی اینکه دو مهره همزمان حرکت کنند! «قلعه رفتن» و یا «شاه و قلعه» حرکتی در بازی شطرنج است که با استفاده از شاه و یکی از رخها انجام میشود. این تنها حرکت شطرنج است که در آن دو مهره همزمان جابهجا میشوند و همچنین تنها حرکت (به جز حرکات اسب) که در آن مهرهای از روی مهره دیگر میپرد. طی این حرکت، شاه و رخ همزمان حرکت میکنند. شاه دو خانه به سمت رخ حرکت میکند و رخ به خانه آن سوی شاه میآید و در نتیجه، شاه آرایش دفاعی بهتری مییابد. در صفحه سیاست هم، معمولا مهرههای پایینتر در جهت دفاع از مهره حساس وارد عمل میشوند و خود را محافظ آن قرار میدهند. مثلا معاون وزیر راه برای نجات دادن وزیر، استعفا میدهد، یا در یک پرونده دادرسی برای آنکه بازی از سطحی بالاتر نرود؛ ممکن است یک متهم حذف شود. اما زمانی هم هست که مهرههای پایینتر هم برای نجات خود دست به حرکتهایی میزنند که بیشباهت به «قلعه رفتن» نیست؛ فرار از میدان به درون قلعه!
آنچه سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزشپزشکی، این روزها در عرصه سیاست صورت میدهد؛ از این جنس است. او که طرح تحول سلامت را دچار بحرانهای مختلف مالی و اجرایی و آماج منتقدانی از جناحهای مختلف سیاسی (از سید محمدرضا خاتمی و مسعود پزشکیان گرفته تا حسن طریقتمنفرد) و از آنسو، اقتصاددانانی چون فرشاد مومنی، محسن رنانی و احمد میدری و نیز نخبگان جامعهپزشکی و سران صنوف حرفهای مختلف مییابد؛ راهکار را در «قلعه رفتن» یافته است. او میکوشد نقطهای را که او در آن قرار دارد و تمام نقدها متوجه آن است (روند اجرای طرح تحول سلامت و تبعات اقتصادی و اجتماعی آن)؛ به نقطهای دیگر تغییر دهد. نقطهای که در آن، برای خود قلعهای مستحکم بنا کرده است و میتواند پشت آن سنگر بگیرد. این قلعه در هفتههای اخیر به اشکال مختلف رخ نموده است:
نخست، دیدارهای منظم با مراجعتقلید و کسب حمایت آنان و حتی انتشار اخباری در فضای مجازی مبنی بر اینکه برخی علما و روحانیون از هاشمی خواستهاند برخلاف اعلام قبلی، در دولت آینده هم در مسند وزارت بماند و کار ناتمام را تمام کند.
دوم، تاکید بر اینکه طرح تحول سلامت نه پروژه شخصی سیدحسن هاشمی و تیم مدیریتی وزارت بهداشت و نه حتی یکی از برنامههای محوری دولت روحانی که «پروژه نظام» است. مطلبی که مدتی قبل وزیر بهداشت دراینباره در اینستاگرام خود نوشت و از حمایتهای مقام رهبری و ریاستجمهوری از این طرح گفت؛ نمونه بارز این رویکرد بود.
سوم، وزیر بهداشت اما رفتن به قلعه را صرفا با رویکردی دفاعی انجام نداده است. او در مصاحبه تلویزیونی اخیر و تغییر زمین بازی از «میدان مجادله موافقان و منتقدان وزارت بهداشت» به «میدان مجادله دولت روحانی و صداوسیما» حرکتی تهاجمی داشت و هوشمندی سیاسی خود را بروز داد. در کمتر از چند ساعت، فیلم حملات صریح او به صداوسیما در فضای مجازی صدها بار چرخید و میلیونها بار دیده شد. جملاتی کلیدی علیه صداوسیما از قبیل اینکه «مردم حرفهای شما را قبول ندارند»، «نظرسنجیهایتان هم مثل فیشهای حقوقیتان دروغ است»، «در دولت قبل چرا ساکت بودید؟» و... با اقبال گسترده مخاطبان روبهرو شد. وزیر بهخوبی میداند عملکرد او در طرح تحول سلامت هرچقدر هم غیرقابلدفاع باشد؛ در نزد مخاطب عام و حتی کارشناسان از کارنامه دولت احمدینژاد و یا صداوسیما بسیار روشنتر و مثبتتر مینماید.
چهارم، سیدحسن هاشمی نکته مهمتری را هم نیک میداند و آن، اینکه طرح تحول سلامت گرچه دچار بحرانهای درونی است و تبعات اقتصادی و اجتماعی منفی زیادی را هم به همراه داشته، اما در دید عموم شهروندان و کسانی که از جزئیات روند آن بیخبر هستند و صرفا دستاوردهایی چون بیمه سلامت ایرانیان و کاهش نسبی هزینههای درمانی در سبد خانوار را میبینند، اتفاقا جزء دستاوردهای مثبت دولت روحانی (و بهتبع وزارت بهداشت) محسوب میشود. همچنان که در سطحی فراتر، پرداخت یارانههای نقدی و حتی پروژه «مسکن مهر» در دولت احمدینژاد مورد انتقاد شدید کارشناسان قرار داشت؛ اما در زمان ثبتنام برای آنها با اقبال بالای عموم جامعه همراه شد. «قلعه رفتن» وزیر در برنامه تلویزیونی، عملا به این معنا بود که «بگذار متخصصان و کارشناسان و اقتصاددانان هرچه میخواهند هشدار دهند؛ ما کاری را میکنیم که مردم دوست دارند!»
بدینترتیب، وزیر بهداشت برای خود قلعهای چند لایه و مستحکم بنا کرده است که از مراجعتقلید تا مسوولان عالی نظام، از مواجهه سیاسی با صداوسیما تا مقایسه دولت روحانی و احمدینژاد و نهایتا، ترجیح دادن «خواست عموم مردم» بر «نقدها و نقهای جمعی متخصص بعضا مغرض!» را در بر میگیرد.
پرسش اصلی اما این است که این قلعه تا کی پابرجاست؟ آیا صرف جلب حمایت مقامهای مذهبی و حکومتی، مواجهههای سیاسی با جریان رقیب و یا نمایش دادن پشتوانههای اجتماعی و پوپولیستی طرح تحول سلامت، میتواند بقا و دوام آن را تضمین کند و مهمتر اینکه وزیر بهداشت را از آماج نقدهای همهسویه در امان نگاه دارد؟ پاسخ این پرسش بعید است مثبت باشد. عموم کارشناسان معتقدند طرح تحول سلامت در روند اجرا دچار اشکالات جدی است و اگر در برنامه تلویزیونی اخیر، منتقدانی جدی امکان حضور مییافتند و یا مصاحبهگر توان کارشناسی و انتقادی لازم برای مواجهه با وزیر را میداشت؛ میتوانست با طرح نقدهای جدی او را از فرار و قلعهرفتن بازدارد. اما نقدهای اجرایی و اقتصادی مبتلابه طرح که عموما به وزارتخانههای بهداشت و رفاه و یا حداکثر سازمان برنامهوبودجه برمیگردد؛ تنها به سطح مساله نگاه میکند. طرح تحول سلامت اما به قول شاعر: «صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی».
طرح تحول سلامت در دولت یازدهم اقدامی غیرمترقبه بود. رویکرد دولترفاهی و شبهسوسیالیستی از سوی دولتی که حداقل گرایش اقتصادی آن، لیبرال مینماید. تجربه دولتهای هاشمیرفسنجانی و سیدمحمد خاتمی در سالهای 1384-1368 که با واکنش پوپولیستی بخشی از جامعه در انتخابات ریاستجمهوری نهم همراه شد و گزینهای همچون محمود احمدینژاد را برکشید؛ این دغدغه ذهنی را برای حسن روحانی و برخی از استراتژیستهای او بوجود آورد که مبادا گرایشهای اقتصادی راستگرایانه دولت، زمینه بیتوجهی به اقشار فرودست و حتی بخشهایی از طبقه متوسط را در پی آورد و در نتیجه، نهایت دولت او هم به واکنشی از جنس انتخاب احمدینژادی دیگر بینجامد. همین دغدغه بود که روحانی را واداشت در سیاستهای اقتصادی خود علیرغم گرایش به بازار آزاد، بکوشد کفه دولترفاهی و شبهسوسیالیستی را وانگذارد. تداوم پرداخت یارانههای نقدی و حتی محافظهکاری شدید در حذف دهکهای بالا، اقداماتی از قبیل سبد کالا، اولویت دادن به کنترل تورم بر خروج از رکود و مهمتر از همه، اجرای طرحی بزرگ بهنام تحول سلامت با هدف افزایش کمی و کیفی پوشش خدمات کمهزینهتر درمانی نمونههای اصلی سایه انداختن این رویکردها بر گرایش اصلی اقتصادی دولت بود. در واقع، طرح تحول سلامت بخشی از طرح کلانتر و میانمدت «ثباتآفرینی در جامعه» بود که وجوه دیگری هم داشت. اما همین طرح ثباتآفرین در ذات خود (و نه صرفا در تبعات و روند اجرایی) پتانسیل تبدیل به «اقدامی بحرانآفرین» در بلندمدت را داشته و دارد. پاشنه آشیل اصلی این طرح همچون همه طرحهای شبهسوسیالیستی که در ادوار مختلف توسط دولتهای متفاوت در ایران به اجرا درآمدهاند؛ تکیه بر درآمدهای نفتی است. درآمدهایی بهشدت ناپایدار و بیثبات که از تحولات مختلف و غیرقابلپیشبینی سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیک و... در عرصه جهانی تاثیر میپذیرد و در ذات خود، دچار بحرانآفرینی است. اتفاقی که در دهه 50 رخ داد و محمدرضا پهلوی را از عرش به فرش کوبید؛ حتما این ظرفیت را دارد که طرحهایی از قبیل تحول سلامت، مسکن مهر، یارانههای نقدی و... را هم به چالش بکشد. کاهش شدید منابع درآمدی نفتی دولت از اواخر سال 1393 و در مقابل، چندبرابر شدن هزینههای دولت در نتیجه استخدامهای بیرویه دوران احمدینژاد، پرداخت یارانههای نقدی، تداوم برخی هزینههای ناشی از تحریم در سیستمهای بانکی و مالی و معوقات و بدهیهای پیشین سازمانها و ارگانهای دولتی و شبهدولتی همه و همه دولت روحانی را دچار کمبود منابع مالی کرده است. طبعا در این شرایط، پروژههای دولت حتی مواردی چون طرح تحول سلامت که برای آن بهنوعی حیثیتی و راهبردی تلقی میشود؛ از بحران و آسیب بینصیب نمیمانند. در این میان، بیتوجهی وزارت بهداشت به نقدهای کارشناسی و نقشههای راه فرادستی و نیز فقدان دیدگاه جامع در قبال صنوف مختلف جامعهپزشکی و نیز مخاطبان طرح، ابعاد بحران را تشدید کرده است و ظاهرا راهکاری جز مواجهه سیاسی و «به قلعه رفتن» برای وزیر باقی نگذاشته است. اما سیدحسن هاشمی این نکته را نباید فراموش کند که در شطرنج هم، زمانی که شاه کیش میشود نمیتوان به قلعه رفت یا نمیتوان با این حرکت بهجایی رفت که امکان کیش شدن هست. با تشدید بحران و تنگتر شدن حلقه محاصره منتقدان، احتمالا این قلعه هم ترک برمیدارد.
به گزارش خانه ملت، اکبر رنجبرزاده با اشاره به برنامه تلویزیونی «ثریا» که به نقد طرح تحول سلامت اختصاص داشت، گفت: «این برنامه نشان داد که تولید آن، پشتوانه تحقیقاتی غنی نداشته و گویی هدف تنها مغشوش کردن اذهان عمومی جامعه و سیاسیکاری است، در حالی که دستاندرکاران آن باید بدانند مغشوش کردن ذهن جامعه و آسیب به اعتماد عمومی، عوارض ناخوشانید و جبرانناپذیری به دنبال دارد و آنها باید مسئولت این رفتار خود را بپذیرند.» وی افزود: «ارائه اخبار و اطلاعات به مردم با مغلطه و سیاسی کاری و منحرف کردن ذهن آنها از واقعیت به شیوهها و شگردهای مختلف تفاوت دارد و عملی نابخشودنی است.» عضو هیئت رئیسه مجلس تاکید کرد: «برنامههایی که ادعای تحلیل و شفافسازی دارند، باید با دقت و انجام تحقیقات لازم به سمت تولید برنامه در موضوعات خاص روند؛ به عبارت بهتر، با اهداف سیاسی و جناحی، «نگرانی» را به جامعه تزریق نکنند لذا در صورت نداشتن اطلاعات کافی نسبت به موضوعی، باید تا روشن شدن آن توسط قوه قضاییه صبر کنند.» رنجبرزاده درباره ادعای فیشهای حقوقی غیرمتعارف پزشکان و مجموعه وزارت بهداشت، توضیح داد: «دولت برای اینکه درمان رایگان را در کشور تسری دهد، سعی بر تقبل دستمزد پزشکان دارد اما اگر دستمزدشان کاهش پیدا کنند به یقین بیمارستانهای دولتی خالی از پزشک میشوند.» عضو هیئت رئیسه مجلس افزود: «با توجه به نظام پرداخت حاکم بر جامعه پزشکی از ۲۳ سال گذشته تاکنون، بخشی از درآمد هر جراحی به پزشک داده میشود لذا همانطور که وزیر بهداشت نیز توضیح داد، زمانی که یک پزشک به عنوان مثال ۸۰۰ آنژیوگرافی در ماه انجام داده و ۳۴۰ میلیون تومان دستمزد دریافت میکند، طبیعی است که ۶۷ میلیون تومان آن درآمد به او داده شود. بنابراین باید توجه داشت، چنین دستمزدی در حیطه حقوقهای نجومی قرار نمیگیرد لذا تولید کنندگان چنین برنامهای باید به این موضوع عالم باشند که زمانی از حقوقهای نجومی صحبت کنند و ادعای شفافسازی داشته باشند، که نسبت به ابعاد مختلف مسئله آگاهی داشته باشند و از تلاش برای مغشوش کردن ذهن مردم خودداری کنند زیرا «خشت اول چون نهد معمار کج؛ تا ثریا میرود دیوار کج.»
کمیته پیگیری مطالبات پرستاری استان خراسان بدنبال تجمع 23 آذر پرستاران معترض در سراسر کشور از جمله در مشهد و به دنبال دعوت دفتر محترم رییس جمهور برای پیگیری خواسته های معترضین در آن روز تشکیل گردید . در کمیته خراسان نماینده هایی ازبیمارستان های مختلف شهر مشهد و نیزشهرستان های مختلف استان حضور دارند واین کمیته ها محل تصمیم گیر واعلام خواسته های پرستاران در سطح کشور می باشند .